یک‌شنبه 08 مهر 1403 - 23:05

کد خبر 176026

پنج‌شنبه 02 شهریور 1402 - 15:45:00


داستانک/ هندوانه فروش و در خواست یک فقیر


مصاف/ فقیری به نزد هندوانه فروشی رفت و گفت هندوانه‌ای برای رضای خدا به من بده، فقیرم و چیزی ندارم.
🔸هندوانه فروش در میان هندوانه‌ها گشتی زد و هندوانهٔ خراب و به‌درد نخوری را به فقیر داد.
🔹فقیر نگاهی به هندوانه کرد و دید که به درد خوردن نمیخورد، مقدار پولی که به همراه داشت به هندوانه فروش داد و گفت به اندازه پولم به من هندوانه‌ای بده.
🔸هندوانه فروش هندوانه خوبی را وزن کرد و به مرد فقیر داد. 
🔹فقیر هر دو هندوانه را رو به آسمان کرد و گفت خداوندا بندگانت را ببین...
🔸این هندوانه خراب را بخاطر تو داده است و این هندوانه خوب را بخاطر پول...

🔺وای اگر این تفکر، در کل زندگی ما باشد...



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط