دوشنبه 09 مهر 1403 - 02:48

کد خبر 282613

یک‌شنبه 28 آبان 1402 - 20:42:00


صوت و متن کامل/ مصاحبه اختصاصی "آخرین خبر" با سخنگوی کمیسیون امنیت ملی


آخرین خبر/ عمویی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی در مصاحبه‌ای اختصاصی با آخرین خبر ضمن اشاره به آخرین تحولات منطقه درباره پشت پرده ازسرگیری روابط ایران و عربستان تصریح کرد آمریکایی ها از میانجیگری چینی‌ها در از سرگیری روابط ایران و عربستان به شدت ناراحت بودند و خیلی تلاش کردند تا مسیر را تغییر دهند آنها به عربستان فشار زیادی وارد کردند.

بخش های مهم مصاحبه را مشاهده می کنید.


شما در مجلس شورای اسلامی بعد از سالها فعالیت در حوزه دیپلماسی الان هم سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هستید. با توجه به رصدی که در سپهر سیاست خارجی کشور و اتفاقاتی که در چند روز گذشته در مجور ضدصهیونیستی افتاده اوضاع داخلی رژیم صهیونیستی بعد از این اتفاقات چطور ارزیابی می کنید؟

رژیم صهیونیستی چون جامعه برساخته است یعنی یک مسیر طبیعی را طی نکرده است، چالش های ذاتی باهاش مواجه است و این چالش ها در روند تحولات تبدیل به شکاف های عمیق شده است. یکی از آنها روند مهاجرتی است که توسط یهودیان به این منطقه اشغالی صورت گرفته است و در سالهای اخیر عمده روند مهاجرت توسط جریان های دست راستی بوده است و جریاناتی که بع عنوان حدیدی ها یا حصیدی ها هستند در جامعه رشد کرده اند و الان دیگر جمعیتی حدود 10 تا 20درصد جامعه تبدیل شده اند و در انتخابات اثر گذاشته اند و جامعه رژیم صهیونیستی را بیشتر به سمت راست سوق داده اند. دست راستی ترین دولت تاریخ رژیم صهیونیستی در 75سالی که از سال 1948گذشته با هدایت نتانیاهو شکل گرفته و این دولت دست راستی امروز با یک چالش جدید مواجه است و آن چالش توانمندی مقاومت برای ناامن سازی محیط داخلی رژیم و اتفاقاتی که داره پشت آن می افتد. یعنی یک جامعه دست راستی که ایده و دغدغه اش این بوده که نیل و فرات را به عنوان یک سرزمین مقدس در اختیار خودش بگیرد، با اشغال یا درگیری باشد این که بتواند هیکل سلیمان را جای مسجد الاقصی بسازد اما همین جامعه دست راستی چون تعلقی به آن سرزمین ندارد و مهاجر است، امروز با یک مسئله دیگر مواجه است آن هم مقاومت یعنی صاحبان اصیل این سرزمین با توان نظامی خودشان و موشک بارانی که انجام می دهند این شهرک هایی که در آن ساکن هستند و دارند آواره می کنند اتفاقی که تا الان برای فلسطینیان افتاده، برای صهیونیست ها می افتد و از متقابل اتفاق دیگری که می افتد بخش مهاجرین رژیم، چه نسل اولی و چه نسل دومی الان روند مهاجرت معکوس آغاز کرده است. ما گزارشاتی داریم که روزی 5هزار نفر به نحوی از منطقه رژیم صهیونیستی خارج می شوند که چشم اندازی برای بازگشت زودهنگامشان وجود ندارد. 

روندی که طی شده یعنی حرکت جامعه و سیاست در رژیم صهیونیستی به سمت راست افراطی تشکیل راست ترین دولت و واکنشی که مقاومت به این حرکات دست راستی انجام داده منجر به این شده است که رژیم صهیونیستی با یک چالش حیاتی مواجه است. این بخشی از جامعه شناسی است تحولاتی که بین جریان مقاومت و رژیم رخ می دهد که ابعاد نظامی اطلاعاتی و امنیتی دارد ولی این اتفاق جامعه شناختی که پشت صحنه ماجرا رخ داده است.

سفر اخیر بایدن و مکرون به رژیم صهیونیستی برای همراهی با رژیم صهیونیستی تا چه حد می توانید موثر و کمک حال رژیم صهیونیستی بدانید و آیا اصلا تاثیری دارد؟
عملیات 7اکتبر یا 15مهرماه که طوفان الاقصی مشهور شد و توسط مقاومت پیش رفت ، ابعاد مختلفی دارد از لحاظ اطلاعاتی، نظامی دستاوردهای فوق العاده بالایی دارد ولی یکی از آثار روانی این عملیات این بوده است که محیط داخلی رژیم ناامن شده است و رژیم به مرحله ای است که احساس تهدید حیاتی می کند. برای همین شاهد این هستیم که بایدن و مکرون و ریشی سوناک سراسیمه به تلاویو می آید صدر اعظم آلمان سفر می کند و برنامه سفر نخست وزیر هلند هم هست همه کسانی که احساس می کنند که باید یک نقش پدری برای این رژیم داشته باشند و دغدغه های آن را حل می کنند، می آیند که این دغدغه های حیاتی را بهش توجه کنند و یا یک انسجام مجدد به جامعه برگردانند. ولی واقعیت این است که در عمل من برداشتم این نیست که این حرکت ها و سفرها موثر است. یعنی همراهی کردن این طیف نمی تواند اثربخش باشد به جهت این که ضربه ای که از طرف مقاومت وارد شد ضربه موثری بود. اثرش را روی مخاطب صهیونیست گذاشته، دغدغه امنیت اولویت اول این مخاطب تبدیل شده و اینجاست که خیلی ها معتقدن اثر طوفان الاقصی در تعداد کشته ها نیست ، در زلزله ای است که در محاسبات امنیتی اجتماعی است که در این رژیم وجود دارد.

عمدتا کشورهایی به سرزمین های اشغالی سفر کردند که ما در طول اتفاقات و اغتشاشات سال گذشته میدیدیم که داعیه دار و پرچم دار حقوق بشر هستند، میتینک میگذاشتند و صحبت می کردن و بیانیه می گذاشتند و الان تمام قد در قامت یک حامی  برای رژیم صهیونیستی بر آمدند

از لحاظ سیاسی بله. دنیا به دو بخش تقسیم شده کسانی که برای اعمال رژیم صهیونیستی هیچ حد و حدودی قائل نیستند و به هر نحوی دارند حمایت می کنند که عمدتا غربی ها، آمریکایی ها و  اروپا هستند و سایر بخش دنیا قائل به این هستند که نه موضوع باید پایان کشتار در فسلطین حل و فصل عادلانه این موضوع باشد و این دعوا در جاهای مختلف خودش را ظهور و بروز می دهد. اگر کسی همین اتفاقاتی که در این چند روزه در شورای امنیت سازمان ملل رخ داده یعنی بحث قطع نامه ای که می شود و هرکسی پیشنهادی می دهد و رصد می شود، غربی ها یک صدا در شورای امنیت ایستادن و هر قطع نامه ای که در آن بحث آتش بس صورت بگیرد، وتو می کنند. این آمریکایی ها در این زمینه حرکت می کنند یا مقامات غربی. مثلا نخست وزیر انگلیس، مکرون همه در مورد این صحبت می کنند که نباید محدودیتی برای اعمال خشونت صهیونیست ها وجود داشته باشد. این ظاهر ماجر در سطح سیاسی است اما در محیط مردمی اتفاق دیگری می افتد . ما شاهدیم بعد از 75سال که یک تاریخی را از حیات برای رژیم صهیونیستی تلمبار کردند اتفاقی که می افتد این است که بزرگترین تجمعات در خود غرب شکل می گیرد. یعنی این جماعت چند صدهزار نفری که در لندن می آیند، در پاریس می آیند. اتفاقی که در کپنهاگ افتاد یعنی محیط شمال اروپا محیط مقابله با صهیونیست نیست. یا تجمع محدودی که واشنگتن و نیویورک رخ داد، که خود به اندازه عددی مثل لندن و پاریس نبود ولی محیط واشنگتن کسانی که میشناسن محیطی کاملا نخبگانی برای کسانی که در جامعه آمریکا مدیریت سیاسی کردند ، عضو کنگره بودند یا در دولت بودند ، واشنگتنی ها ویژگی خاصی دارند . در این شهر وقتی یک تجمع چند هزار نفری در دفاع از فلسطین می بینیم یعنی افکار عمومی تغییر کرده است. این غیر از محیط سیاسی است یعنی امروز مدیران سیاسی جوامع غربی دارند کاری را می کنند که لزوما جامعه شان با آنها همراهی نمی کنند. دیداری فکری درمورد این منازعه بر سر سرزمین فلسطین رخ داده که من فکر می کنم وجدان بشری تکان خورده است. ظلم 75ساله که یک عده ای که ساکن سرزمینی بودند به زور سرزمینشان را غصب کردند و آواره کردند و جای آنها عده ای که اهل این سرزمین نبودند از نقاط مختلف دنیا گسیل و ساکن کردند. بعضی از آنها سابقه ای پیدا کردند و نسل دو و سه هستند.ولی این ظلم هنوز ریشه اش حل نشده است. به این جهت در محیط سیاسی بله شاهد این منازعه هستیم ولی افکار عمومی و مردم دنیا به یک نقطه از هوشیاری و بیداری رسیدند.

چرا از این حمایت هایی که کشورهای اروپایی از رژیم صهیونیستی می کنند به صورت غیرمستقیم در آن منطقه با هدف فشار به جمهوری اسلامی ایران است؟ آیا اصلا جمهوری اسلامی ایران و قدرت منطقه ای اش برای آنها مسئله ای است؟

موضوع ایران و اتفاقی که بعد از طوفان الاقصی افتاد به نظرم یک جور فرافکنی است. چون خود اهل فن یعنی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی غربی از آمریکایی ها ، خود صهیونیست ها گزارش دادند که این عملیات کاملا فلسطینی بوده، طراحی و اجرایش مال فلسطینی ها بوده ولی خب برای این که توجیح کنند که چطوری آدم هایی که در یک باریکه زندگی می کنند . یک منطقه 365کیلومتری که از تراکم جمعیت تعبیر می کنیم به این که بزرگترین زندان بدون سقف در دنیا است و چندین سال است از همه طرف در محاصره اند.

آنجا یک گروه مقاومت شکل گرفته این گروه مقاومت توانی به وجود آورده که یکی از بزرگترین ارتش های دنیا را هم دچار غافل گیری کرده و هم بهش ضربه اساسی زده و هنوز این ضربات ادامه دارد . این سوال بزرگی است که کارآمدی رژیم صهیونیستی و ادعایی که در مورد توانمندی اطلاعاتی و نظامی می کنند را به چالش  کشیده است. برای همین است که یک عده دائم این سوال را می کنند که نه این حماس نبود بلکه ایران و حزب الله لبنان بود. این واقعا پاسخ دقیقی نیست. این خشم فروخورده ای بوده 75ساله ظلم به نوعی بیرون میزد و این ظلم آدم هایی را تولید کرده که در مقابل هر فشاری مقاومت می کند. تصویری که بیرون آمد که پسر کوچیکی در گوش خواهرش تلقین می خواند. یعنی این خانواده با شهادت بزرگ شدند و آماده برای از دست دادن هستند. مادری که می گوید بچه هایم را دادم ولی باز هم بچه های دیگرم را حاضرم برای این کار بدهم . این پاسخ به این ظلم است. اینطوری نیست که مثلا اینها نیروی ایرانی ها باشند کارمند ما باشند و حقوقی گرفته باشند. نهاتفاق اصلی این ظلمی است که مقاومتی را تولید کرده و این مقاومت به نحوی ساختارمند و هوشمند شده که می تواند به رژیم صهیونیستی ضربه اساسی بزند.

اگر موافق باشید سراغ مجلس شورای اسلامی. در طول 4سال گذشته برویم که اتفاقات مهمی در کشور رخ داد از آشوب ها و جنگ های اطراف کشور  تا مشکلات اقتصادی که همه ما تجربش کردیم. کمیسیون امنیت ملی در این ایام چه کاری انجام داد و خروجی مهم این کمیسیون در این 4سال گذشته چه بود؟

اگر بخواهم گزارش کار از این 4سال گذشته بدهم زمان زیادی میبرد ولی نکته ای که می خواهم بگویم این است که کمیسیون امنیت ملی مجلس جزو کمیسیون های  فعال مجلس بوده و توجه به آن هم زیاد بوده یعنی از نوع بازخوردی که ما از اخباری که از کمیسیون منتشر میشود و میبینیم برایمان خیلی روشن است. حضور نماینده ها در کمیسیون ها بر اساس تقاضای آنهاست. کمیسیون امنیت ملی جزو پرتقاضاترین کمیسیون های مجلس برای حضور به این جهت که اهمیت سیاسی آن بالاست و نماینده ها میخواهند در آن حضور پیدا کنند. در عین حال تفاوتی با سایر کمیسیون های مجلس می کند و تفاوتش این است که جنبه قانون گذاری در این کمیسیون نسبت به کمیسیون های دیگر مثل کمیسیون کشاورزی و صنعت، بودجه کمرنگ تر است. نه به این عنوان که قانون گذاری در آن رخ نمی دهد بلکه خیلی از قوانین اساسی در حوزه امنیتی داریم یا سیاست خارجی تولید یک لایحه زمانبر است. اما جنبه نظارتی کمیسیون بسیار پررنگ است. در حوزه قانون گذاری چند اتفاق از خروجی های کمیسیون امنیت ملی بوده که می توان به صورت خاص اشاره کرد. یکی بحث قانون اقدام راهبردی بود که یکی از قوانین شاخص مجلس یازدهم بوده که خروجی کمیسیون امنیت ملی است. در همین بحث قانون گذاری لوایح پیوستن جمهوری اسلامی ایران به سازمان همکاری شانگهای بود. لوایح مفصلی بود ما به 48سند سازمان همکاری شانگهای پیوستیم. رسیدگی به این سندها خودش موضوع مهمی بود. در کنار این قوانین دیگری در کمیسیون مورد بحث داشتیم. بحث تاسیس سازمان پدافند غیر عامل یا طرح تاسیس سازمان سپند موضوعاتی بود که در حوزه قانون گذاری رخ داد. اما کار اصلی آن جنبه نظارتی بود. نظارتی که بر روند  مذاکرات هسته ای رخ می دهد. ما در همه دوره هایی که مذاکرات هسته ای برگزار شد در مجلس یازدهم تیم مذاکره کننده در مجلس دعوت شده و گزارش دادند بحث شد و حتی یک مقطعی یک کمیته تطبیقی تشکیل شد درزمان تغییر دولت که آنجا کمیسیون امنیت ملی باز نقش آفرینی کرد. در بحث روابط خارجی در هر مقطعی که ما موضوعات حساسی پیدا می کنیم مثلا موضوع افغانستان و تحولات آنجا. خب خیلی موضوع با زوابعادی است در بحث حق آبه ، زبان فارسی، مهاجرین، تجارت با افغانستان و امنیت مرزی همه آن موضوعاتی است که در موضوع افغانستان مورد توجه بود. من فکر می کنم 6جلسه در کمیسیون امنیت ملی فقط در موضوع  افغانستان با حضور همه دستگاه ها برگزار کردیم. یا سایر تحولات

موضوع حق آبه یک سابقه تاریخی دارد. گام های رو به جلو برداشته شده شاید موانعی هم داریم یعنی دستیابی به آن خروجی توافقی که در دهه 50 بین ایران و دولت وقت افغانستان صورت گرفته در سال های خشکسالی به یک چالش تبدیل می شود. در این مسیر تاسیس سد کجکی و سد کمالخان خودش باز مانعی برای رسیدن ایران به حق آبه است. در این مسیر با همکاری دولت نهایتا انتظاری که نمایندگان دارند و نمایندگان دولتی را دعوت می کنند توانستیم به بازدید فنی برسیم. اما بازدید فنی یک مرحله میانی است. مرحله مهمتر این است که بتوانیم این حق آبه را وصول کنیم. الان گزارشات فنی که وجود دارد این است که در مسیر رود هیرمند، آب به اندازه کافی جریان ندارد که اگر سد باز شود و بتواند به مرزهای ایران برسد و این چاه ها را پر کند ولی به هر حال به این معنی نیست که طرف افغان می تواند راه حق آبه ایران را ببندد. پیگیری موضوع مهم است به هر حال بخشی از امنیت ما در شرق کشور در سیستان بلوچستان بخصوص مناطقی مثل زابل و زاهدان به این موضوع مربوط است. ما هم به عنوان نماینده مردم به طور جدی پیگیر هستیم. سوال از وزیر خارجه مطرح شد آقای کاظمی به عنوان نماینده ویژه دولت در امور افغانستان بارها در کمیسیون حضور پیدا کردند. موضوع را پیگیر هستیم و همچنان در دستور کار، بخشی از آن هماهنگی داخلی است و بخشی نیز برمی گردد به مناسباتی که با حاکمیت وقت طالبان در کابل وجود دارد که بتوانیم این موضوع را پیگیری کنیم


عمویی در رابطه با نظر طالبان در این باره گفت: اصل موضوع از جانب حاکمیت طالبان پذیرفته شده است به این عنوان که به این سند احترام می گذارند و شرایط حاضرند. توجیح دوستان که رفتند و شنیدند صحبت مقامات طالبان  این بوده که آب به اندازه کافی وجود ندارد. کارشناس فنی هم برای این موضوع اعزام شده ولی ما همچنان فکر می کنیم باید بحث فنی جدی تر باشد.

وی نیز در رابطه با میزان آب هیرمند تصریح کرد گزارشی که ما دریافت کردیم از مقامات وزارت نیروی خودمان و وزارت خارجه این بود که آب در مناطقی وجود دارد ولی این میسری که این آب باید طی کند و به منطقه هیرمند ما برسد، یک مسیر 700کیلومتری است. بخشی از آب در این مسیر ته نشین و مصرف می شود. نمی شود شرایط موضوع را مدنظر قرار نداد. با این حال اگر حق آبه فعلی کامل تامین نشود به نظرم باید مذاکرات جدی تری انجام و پیگیری کرد. ما مناسباتمان با افغانستان فقط موضوع حق آبه نیست و چندین وجه دارد. امنیت مرزها بسیار اهمیت دارد. مردم در حاشیه مرزها زندگی می کنند و وقتی در افغانستان این ناامنی شکل می گیرد ما شاهد موجی از مهاجرین هستیم که به نوعی در کشور ما وارد می شوند و این جا به یک موضوع تبدیل می شوند برا ی این که اینجا باید اداره شوند و بخشی از مصارف کشور را استفاده می کنند، تحصیل دارند ، منابع غذایی میخواهند، کمک های اجتماعی نیاز دارند که نمی توانیم نسبت به آنها بی توجه باشیم. در عین حال نفس زبان فارسی در افغانستان و تاجیکستان یکی از میراث های مشترک ماست و حفظ این خب موضوع مهمی برای ماست. 

امنیت مردم افغانستان در اقوام و مذاهب مختلف شیعه، اهل سنت ، تاجیک ، ازبک، هزاره اینها باید مدنظر قرار بگیرد کنار اینها ما یک تجارت (اگر تجارت غیررسمی را مدنظر قرار دهیم) نزدیک به 4میلیارد دلاری با افغانستان داریم. این تجارت برای ما مهم است که این اتفاق رخ دهد. هم بخشی از مرزنشینان وابسته به این تجارت هستند و هم بخشی از منابع اقتصادی دولت است. کالای ایرانی صادر به یک کشوری می شود خب باید به آن کمک کرد. همه جنبه ها باید مورد توجه قرار بگیرد در سیاست گذاری برای افغانستان.

برنامه مجلس و دولت برای مهاجرین چی است؟ تب و تاب آن در اخبار زیاد است. به واسطه این که مسلمان هستند و زبانشان فارسی است و به ما پناه آورده اند برنامه ای برای بیرون راندن و یا ساماندهی انها داریم ؟

رویکرد کلی ساماندهی این افراد است. از یک جهت هر چقدر افغانستان امن تر باشد و بتوانیم بخشی از این افراد را بازگردانیم و موج جدید مهاجرت شکل نگیرد برای ما مهم است. در عین حال خب آمار غیررسمی وزارت کشور بیش از 5میلیون مهاجر الان دارند داخل کشور زندگی می کنند. نوع مهاجرپذیری ما هم نوع خاصی است.  به این جهت که اگر خیلی از کشورها مجبور شدند مهاجر بپذیرند به دلیل موضوعات انسانی آنها را در اردوگاه ها محدود کردند. ولی الان مردم افغانستان که در بین ما زندگی می کنند ، عین مردم ما زندگی می کنند از همان نانوایی نان می خردند که مردم ما نان می خرند . بچه هایشان همان مدرسه ای میفرستند که بچه های ما می روند.

نماینده مجلس در ادامه موضوع گفت: من از جهت انسانی با این موضوع موافقم ولی ساماندهی موضوع دیگری است که بایت در مورد آن توضیح دهم. مهم ترین موضوع این است که خیلی از این افراد در این روند قانونی وارد کشور نشدند امکان شناسایی دقیق آنها وجود ندارد که این چالش برانگیز باشد اگر خدایی نکرده یک جرمی رخ دهد یا حتی ما بخواهیم این افراد کمک کنیم باید بتوانیم شناسایی کنیم. خب با نفس این که بگوییم اینها مهاجرین غیرقانونی هستند، نمی شود با ماجرا کنار آمد باید برای آن راهکار داشت امکان شناسایی داد و فک می کنم در گام های اولیه که دولت برداشته که ما به اینها کد شناسایی بدهیم. این موضوع مدنظر است. 

موضوع دوم بحث منابع مالی است. بالاخره هر کسی که زندگی تشکیل می دهد یک مکانیزم مالی در حاشیه زندگی به وجود می آید، مسیر مالی این افراد کاملا غیر شفاف است چون نمی توانند حساب بانکی داشته باشند. آن هم در کشور ما که بالاترین نرخ خرید و فروش به صورت کارتی انجام می شود. یکی از نکات جالب کشور ما تقریبا با ادبیات غربی "کش نست" شدیم یعنی مردم کمتر پول نقد دارند و کاسبی هم با کارت و حساب و اینها انجام می شود. در همچین کشوری این افراد از حساب شخصی برخوردار نیستند یعنی تراکنششان نه قابل رصد است اگر منابع مالی داشته باشند در نظام اقتصادی کشور گردش می کنند. این هم یک موضوع . موضوع مهمتر این که این افراد برای زندگی تلفن دسترسی دارند ولی سیم کارت ها به نامشان نیست و یا در محیطی خانه ای اجاره می کنند و یا جایی را بالاخره کار اقتصادی انجام میدهند، چون از یک کد شناسایی برخوردار نیستند نمی توانند شناسایی شوند. گام اول  هر ساماندهی شناسایی است. یعنی به هر چیزی که اصلاح کنید باید بتوانید ابعاد و حدود آن را مشخص کنید. در این چارچوب  دولت یک لایحه ای به مجلس به نام تاسیس سازمان ملی مهاجرت ارائه کرده است که عمده هدفش ساماندهی اتباعی است که به ایران آمده اند. مجلس هم کار ویژه ای کرده است و یک طرح هم سابق بر این وجود داشت که به یک طرح مفصلی تبدیل شده است و به عنوان طرح تاسیس سازمان مهاجرت کلیات آن در مجلس به تصویب رسید ولی جزئیاتش بسیار مفصل است . بخشی مورد اختلاف نظر است

وی در مورد اجرای طرح نیز گفت: امید داریم تا پایان مجلس یازدهم به سرانجام برسد. چون هم مطالبه است که این سازمان تشکیل شود و بتواند یک اشرافی پیدا کند هم این قانون به صورت دو شوری تصویب شد. در شور اول روی کلیات آن بود مورد تصویب قرار گرفت برای رسیدگی به جزئیات به کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس رفت و الان دوستان شنیدم رسیدگی در آنجا به مراحل پایانی رسیده و بعد از تکمیل برنامه هفتم و بودجه سال آینده این موضوع هم در دستور کار قرار گیرد و ما قبل از پایان مجلس یازدهم یک قانون شسته رفته در موضوع مهاجرین داشته باشیم.

برگردیم به مجلس در رابطه به مصوبه ای که قرار است دستگاه ها از وزارت خارجه مستقل شوند، در این رابطه بفرمایید؟
چنین مصوبه ای نداریم. این موضوع برمیگردد به ماده 100قانون برنامه هفتم که روز پیش در مجلس مورد تصویب قرار گرفت. به عبارتی قانون این است که دستگاه ها برای انجام امور خارجی باید خودشان در هماهنگی وزارت خارجه باشند. سه عنوان استثنا آورده: یکی نیروهای مسلح ،یکی وزارت اطلاعات و سازمان انرژی اتمی.

عمویی درباره نظرش در این خصوص تصریح کرد واقعیتش من شخصا به عنوان مخالف ثبت نام کردم

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی درباره دلیل مخالفتش نیز گفت: من نفس هماهنگی را کار لازم می دانم. سیاست خارجی عرصه اجماع و هماهنگی است. کشور باید یک صدا در سیاست خارجی اش داشته باشد و این حاصل گفتگویی هست که در سطوح عالی صورت می گیرد. ما اصلا فلسفه وجودی شورای امنیت ملی و اصل 176 قانون اساسی این سیاست ها آنجا هماهنگ شود و با یکپارچگی توسط دستگاه ها اجرا شود. اما به دلایلی که بعضی از موضوعات حساسیتی داشته دوستان در کمیسیون تلفیق به همچین خروجی رسیده اند و هنوز هم گفتگو به مرحله تصویب در مجلس گذاشته مراحل دیگری هم دارد

وی درباره استدلال موافقین نیز به این موضوع اشاره کرد که به جهت محرمانگی کار است. بخشی از کار وزارت اطلاعات و سازمان انرژی اتمی دفاع می کردند از این که در این زمینه شاید بتوانند مستقلا انجام دهند که من فکر می کنم ایده دقیقی نبوده وزارت خارجه هم ابزارهای لازم برای حفظ محرمانگی دارد و خیلی از کارهایش هم همین ویژگی را دارد
ارگان ها اگر اشتباه کنند جوابش را وزارت خارجه بدهند.

بحث شفافیت آرا چه شد و به کجا رسید؟

شفافیت چون شعار عده ای نمایندگان از جمله ما بوده. حداقل لیست منتخب مردم تهران عمدتا شعار شفافیت داده اند و پیگیر موضوع هم بودند شاید اولین طرحی که در مجلس طرح شد و خود رئیس مجلس به عنوان نفر ابتدایی در لیست حامیان طرح اسمش درج شد همین طرح شفافیت بود.

شفافیت چند موضوع دارد. عمدتا تمرکز بر شفافیت آراست. فکر می کنم حق مردم است بدانند که من که آنها را در مجلس نمایندگی می کنم در موضوعات مختلف به چه چیزی رای می دهم . این می تواند باعث شود عملکرد من نماینده گزارش بگیرند و بتوانند ارزیابی کنند که خب نماینده شماره یک و دو و... انتظاری که من از او داشتم برآورده کرده یا خیر. قراره انتخابات بعدی به همان طیف رای داده و کسی از همان افراد مجددا نامزد می شود یا خیر . این جزو حقوق مردم است.

در طرح ابتدایی شفافیت که مطرح شد اکثریت مجلس به آن رای دادند ولی چون تغییری در قانون آیین نامه داخلی مجلس بود نیاز بود دو سوم رای داشت و تو کسب این دوسوم در مورد سه نفر نتوانستیم آن را جذب کنیم با این که در این مقطع 153 از نماینده به آن رای دادند ولی 3نفر کمتر از حد نصاب بود و موفق نشدیم این را به تصویب برسانیم یعنی اکثریت مجلس دنبال موضوع بودند. ولی با این حال دغدغه شفافیت را حفظ کردیم و رسیدیم به طرح جدیدی به نام شفافیت قوای سه گانه که در مجلس به تصویب رسید. بعد از رفت و برگشت هایی که در کمیسیون آیین نامه داخلی و کمیسیون های دیگر داشت و مجلس تصویب کرد یک نگاه دیگری داشت . میگفت شفافیت نه تنها برای مجلس بلکه برای همه ارگان های کشور امر لازم و مفیدی است. در مرحله اول شاید بعضی ها فکر کنند شفاف شویم خب سوال پیش می آید، مردم شاید در جزئیات افرادی بخواهند نظر بدهند و بگویند اینجا کار خوب و اینجا بد بود و بگویند چرا شما رای دادید ولی این شفافیت به نفع همه است و در روند بلندمدت به نفع همه است.

عمویی در خصوص سرانجام طرح گفت:طرح در مجلس تصویب شد و رفت در شورای نگهبان ملاحظاتی به آن وارد شد که عمدتا از سمت هیئت عالی نظارت و مجلس روی این نظر خود اصرار کرد که این شفافیت باید صورت بگیرد. 

در هیئت عالی نظارت که با آن مخالفت شد موضوع به عنوان موضوع مورد اختلافی به مجمع تشخیص مصلحت رفت و هنوز اونجاست و منتظریم که به نتیجه برسد. اما ما معطل نشدیم که این قانون چه اتفاقی می افتد. مجلس شفافیت را داوطلبانه از جانب خودش آغاز کرد و نهایتا خروجی اش در مورد مجلس این شد که باید نتیجه آرای نمایندگان در موضوعات مختلف به اطلاع مردم برسد. ما داوطلبانه این کار را شروع کردیم حتی الان که قانونی هنوز مصوب نشده و روند تصویبش تکمیل نشده است. اونم این که الان روی سایت مجلس یک قسمتی است که آرا را مردم می توانند ببینند که در هر موضوع را نماینده خاصی حاضر بوده یا خیر رای داده یا خیر و چه رایی داده که به صورت داوطلبانه است و فکر می کنم آخرین آماری که در ذهن من است حدود 240نفر از نمایندگان مجلس یازدهم به این پویش شفافیت پیوسته اند و آرایشان آنجا بصورت داوطلبانه درج می شود و مردم می توانند ببینند نماینده شهرشان چه عملکردی داشته و چه رایی داده و در مورد آن تصمیم و قضاوت کنند که قضاوت نماینده یکی از شناخته شده ترین حقوق مردم است.

در مورد رابطه با مذاکرات ابتکار عمان صحبت کنیم. وزارت امور خارجه از این مذاکرات به عنوان یک دستاورد یاد می کند و آیا واقعا یک دستاورد است؟ آیا واقعا ابتکار عمان وجود دارد؟
عمان یکی از فعالترین کشورها در پیگیری مذاکرات هسته ای و احیای روند سابق است. اما لازم است یک سابقه ای اشاره کنم . توافق 2015 موسوم به برجام انجام شد. توافق آمد اجرایی شود از ابتدا یک بدعهدی هایی صورت گرفت ولی نهایتا 2018  رئیس جمهور وقت آمریکا ترامپ از این توافق خارج شد. یعنی در اجرایش مانع ایجاد کرد و نه فقط خارج شد بلکه یک سری تحریم جدید گذاشت که بقیه هم نتوانند اجرا کنند با این حال ما جزئی از برجام بودیم چون ما تعهداتمان را انجام داده بودیم یعنی 15بار  مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش داد که ایران به صورت کامل به تعهداتش پایبند بوده است. 

بعد از آن ایران گام های کاهش تعهدات را برداشت و ادامه گام های کاهش تعهد هم قانون اقدام راهبردی بود که بخش هایی از برنامه هسته ای کشور را محدودیت هایش رفع می کرد. دولت جدیدی در آمریکا روی کار آمد و گفت من سیاست های ترامپ که میگفتن فشار حداکثری را می خواهم کنار بگذارم و می خواهم به توافق برگردم. ما استقبال کردیم بالاخره ما طرفی بودیم که تعهداتمان را انجام داده بودیم و انتظار داشتیم طرف مقابل تعهداتش را انجام دهد . مذاکراتی شروع شد این مذاکرات از فروردین 1400 آغاز شد و بخشی مربوط به دولت قبل با هدایت آقای عراقچی و بعد از آن چند دور مذاکرات با هدایت آقای باقری پیوسته ادامه داشت تا تقریبا مرداد و شهریور سال گذشته. به یک متن و پیش نویسی رسیدند که آمریکایی ها اگر می خواهند به توافق برگردند باید چه اقداماتی صورت بدهند. اگر آنها اقداماتشان صورت دهند ایران گام های جبرانی که در بحث کاهش تعهد یا اقدام راهبردی برداشته آنها را چگونه می خواهد به وضعیت سابق اجرای تعهد برگرداند. در مرحله رسیدن به توافق بودیم که مسائلی پیش آمد. 

یک نکته نقش آفرینی صهیونیست ها بود. آن مقطع لاپید دولت صهیونیست ها را اداره می کرد و رابطه خوبی با دموکرات های آمریکا داشت . یک کمپینی راه انداخت که شاید در رسانه کمتر کسی گفته باشد. ایالات متحده رفت و گفت الان توافق نکنید. ما در آستانه انتخابات هستیم  "انتخابات آخر رژیم صهیونیستی یک آبان سال گذشته انجام شد با فاصله دو ماه قبل از انجام انتخابات" و گفت اگر این کار را بکنید ما انتخابات را به عنوان جریانی که به شما نزدیکتر است خواهیم باخت و همین جریان دست راستی در کنست رژیم رای خواهد آورد. آمریکایی ها به نظر می آید برایشان مهم بود که این اتفاق بیفتد و امتیاز را به صهیونیست ها دادند و وقفه ای در مذاکرات افتاد پشبند آن یک ملاحظه دیگری هم خود آمریکایی ها داشتن که 8آبان سال گذشته انتخابات میان دوره ای کنگره آمریکا بود برای دموکرات حاکم خیلی مهم بود که پیش بینی میشد ممکن است برای حفظ نمایندگان مجلس و مجلس سنا شکست بخورند. این وقفه را ایجاد کردند در حالی که اختلاف سر یک پاراگراف آن هم موضوع همکاری های ایران و آژانس و نقش آفرینی طرف های غربی بود این مذاکرات دچار وقفه شد. در پی آن وقفه ما شاهد اغتشاشات مهر و آبان سال گذشته در ایران بودیم و یک خطای محاسباتی هم آنجا برای غربی ها رخ داد و آن هم فکر کردند اتفاق بزرگی در ایران می افتد و موضع گیری های صریح و ضد جمهوری اسلامی، حمایت صریح از اپوزیسیونی که جایگاهی در جامعه ایران نداشت و این موضع گیری حتی خودش یک چالش شد که وقتی میخواستند برگردند چطور این مواضع قبلی را اصلاح کنند.

این وقفه طولانی شد و هم جریان میانه و چپ در انتخابات رژیم صهیونیستی شکست خورد هم حزب دموکرات مجلس نمایندگان را از دست داد و به یک وضعیت پیچیده ای در سنا رسید که 50 -50 هستند. در این فضا آمریکایی ها یک موضع گیری تندی هم کرده بودند و فضایی را شکل دادند و اروپایی ها هم یک مسئله جدیدی پیدا کرده بودند به نام تحولات اوکراین و ادعایی که میشد ایران نقشی در تامین تسلیحات جنگ دارد و برای آن هم راهکار دیگری دیده میشد.

وقفه طولانی شد و به سال جاری رسید. در این حین بعضی طرف ها فعال شدند که ادامه وضعیت هم برای اونها نگران کننده بود و هم فکر می کردند صلح و ثبات منطقه می تواند از این موضوع اثرپذیر باشد. یکی از کسانی که فعال شد پادشاه عمان بود. پادشاه عمان قصد سفر به تهران در پاسخ به سفر آقای رئیسی به دنبال یک ابتکار عمل بود. عمدتا تمرکز بر یک گام تسهیل گر بود آن هم تبادل زندانیان بین ایران و ایالات متحده بود که خب شاهد بودید این در مهرماه امسال اواخر شهریور رخ داد. بعد از تلاش هایی که شد و گفت گوهایی که صورت گرفت که هم توانستیم تعدادی از ایرانیانی که دربند بودند را آزاد کنیم و هم چند نفر که آمریکایی ها پیگیری آزادیشان بودند و میخواستند برگردند ایالات متحده متقابلا در کنار آنها توانستیم بخشی از منابع مالی مسدود شده در کره جنوبی را به بانک های قطری منتقل کنیم .


نماینده مجلس در خصوص این ابتکار عمل نیز گفت: طراحی گام تسهیل گر ابتکار عملی بود البته فقط عمانی ها فعال نبودند ولی نقش مهم بودند طرف های دیگری هم ورود کردند از جمله قطری ها و بعضی کشور های دیگر. در این مسیر رفتند و همچنان پیگیری وجود دارد که این طرح به سرانجام برسد.

موضع کشورهای عرب با توجه به اتفاقات غزه چی هست؟آیا ما شاهد تغییر رویه عملی در این زمینه هستیم یا خیر؟ آیا این به نفع ماست؟

عملیات طوفان الاقصی موضوع فلسطین که توسط بعضی کشورهای عربی به موضوع در حاشیه تبدیل میشد موضوع اول جهان عرب کرد. یکی از چیزهایی که در آن ایام شنیده میشد این بود که آمریکایی ها فشار سنگینی برای عادی سازی بین عربستان و رژیم صهیونیستی گذاشتند. اگر این اتفاق می افتاد با توجه به جایگاه عربستان به عنوان یک کشور باسابقه عربی و میزبان حریمین شریفین می توانست اثر خیلی منفی داشته باشد.

اما شاید بگوییم از اولین آثار طوفان الاقصی این بود که این پروسه و عادی سازی و نزدیک شدن عربستان به رژیم صهیونیستی را متوقف کرد و این خیلی مهم بود.

با این حال ما همچنان شاهد یک مواضع منسجم از جانب کشورهای عربی نیستیم مثلا مواضعی که امارات متحده یا بحرین گرفته اند در طوفان الاقصی از طرف یک کشور اسلامی مورد پذیرش نبود و حق 75ساله فلسطینیان را نادیده بگیری و جانب رژیم صهیونیستی بگیری و درک نکنی چرا حماس دست به این کار زد اصلا در افکار عمومی منطقه مقبول نیست. با این حال مواضع سایر کشور های عربی مواضع خوبی بود. کویت ، الجزایر و تونس مواضع خیلی قوی و حمایت آمیزی داشتند.
عمویی در خصوص موضع این کشورها افزود: انتظاری که می رود فراتر است یعنی همین نقدی که خود آقای هنیه کرد و گفت کشورهای عربی انتظار داریم بیشتر از حرف سمت حرکت و اقدام روی بیاورند، مهم است. خواسته ما هم بسیار روشن است و گفته ایم اولین کاری که باید بکنیم روند عادی سازی و ارتباط با رژیم صهیونیستی قطع شود. اینها کشوری نیستند که بشود با آنها طبیعی برخورد کرد یعنی این خوی وحشیانه که شما نه به بیمارستان رحم می کنید نه به مدرسه رحم می کنید نه به مهدکودک، این دیگر خوی طبیعی و انسانی نیست که با آن گفتگو کنید و به آن احترام بگذارید و سابقه رژیم نیز این را نشان داده است. یعنی شما رژیم صهیونیستی، در جلسه ای با یک طرف خارجی صحبت می کردم گفت این اقدام حماس سوال و ابهام ایجاد می کرد که آیا در چارچوب بین الملل بوده یا نبوده. گفتم یعنی اقای x شما به من بگویید که اسرائیل به کدام یک از بندهای حقوق بین الملل پایبند بوده است که حالا فلسطینی ها به آن باید پایبندی داشته باشند یا نداشته باشند. کما اینکه درباره فلسطینی ها قالب دفاع از خود و مقابله با اشغال یک امر پذیرفته شده بین المللی است اما ، چون قطعنامه های سازمان بین الملل را اجرا کردند؟ نکردند. خودشون به توافقنامه های صلحی که خودشون بستند یعنی اسلو ، کمپ دیوید ، مادرید این بارها تلاش شده برای حل و فصل این موضوع ولی به هیچ کدام پایبند نبودند. بعد انتظار دارید که ما فلسطینی که مورد ظلم، جنایت و کشتار و از دست دادن خانواده وزندگی و خانمان و سامانه شدند خیلی دیپلماتیک بیاید برود در یک مجمع بین المللی بگوید من از این رژیم صهیونیستی شکایتی دارم و نتیجه هم بگیرد و منتظر باشد که این شکایت نتیجه بگیرد و این اتفاق رخ نداده است یعنی واکنش طبیعی مقاومت است و این مشروع هم هست و این فقط ماجرا این نیست که درک طبیعی از آن بکنیم و حقوق  بین الملل باید به این سامان بدهد. در این فضا بعضی کشورهای عربی خب موضع دارند می گیرند ولی در عمل یک ارتباطاتی برقرار است، رفت و آمدهایی می شود. این هنوز انتظار را برآورده نکرده گام هایی هم باید برداریم یعنی الان شاهدیم که غرب جنبش بی دی اس جلو می رود با این عنوان که اینهایی که قائل هستند که کالاهایی که در شهرک های صهیونیست نشین تولید می شود  یا فراتر از آن کالاهایی که  نشان های تجاری صهیونیست ها تولید می شود مورد تحریم قرار بگیرد با پول تو جیبمون سرویس برای کشتار مردم فلسطین ندهیم. اینها مطالبات خیلی ابتدایی هست که باید صورت بگیرد و الان هم وجود دارد

در مورد روابط ما با کشورهای عربی حاشیه جنوب خلیج فارس شاهد گامهای بلندی بودیم.
رویکرد کلی دولت که مورد حمایت مجلس هم هست، طرح توسعه روابط با همسایگان بوده و نکته دوم این که همیشه قائل بودیم که سیاست خارجی فقط برجام و مذاکرات هسته ای نیست. البته آن مهم است و باید پیگیری کنیم که نفس تحریم ظالمانه است و باید تلاش کنیم تحریم برداشته شود، مردم حق دارند که تجارت کنند و ارتباط داشته باشند اینطوری نیست که بگوییم با تحریم کنار بیاییم و میپذیریم و یا استقبال می کنیم نه، این حق مردم است و باید برای رفع تحریم ها تلاش کنیم .

اما در کنار آن همه چیز موکول به این نیست که این تحریم ها رفع شود و باید راه های متفاوتی را رفت. در این مسیر یافتن شرکای جدید تجاری و همکاران بین المللی موضوع مهمی است. حالا یک بخشی از آن را در قالب پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای میبینیم سازمانی که ما 15سال منتظر بودیم و درخواست داده بودیم که عضو این سازمان شویم که در این دوره اخیر رخ داد یا اتفاق جدیدتر پیوستن ایران به مجمع بریکس جایی است که قواعد آینده اقتصاد بین الملل را در آنجا بنویسند. این که ایران را میپذیرند خودش یک نشانه روشن از این فهم است که ظرفیت بالایی برای اقتصاد ایران میبیند. 

این که ایران الان رشد اقتصادی اش مطلوب نباشد و کمتر از حد انتظار است ولی ظرفیت های اقتصادی ایران فوق العاده بالا است. در این فضا شاهد بودیم که تجارت خارجی سال گذشته نقطه رکورد خودش در تاریخ ایران زد و 112میلیارد دلار تجارت غیرنفتی داشتیم. کنار اینها یک گام دیگر برداشته شد آن هم بحث تقویت روابط با همسایگان بود که ما دچار چالش بودیم آن هم در مسیر احیای روابط ایران و عربستان بودیم. میانجیگری چین موثر بود و تغییر رویکردی که در عربستان رخ داد اتفاق مهمی بود. خب روابط دوجانبه ای که هفت سال بود قطع شده بود و موضوعات مختلفی هم روی آن تلنبار میشد مثل عراق، یمن، فلسطین پرونده هایی بود که می توانست روی آن تاثیر بگذارد. 

طرفین اراده کردند و تصمیم گرفتند که فعلا در روابط دوجانبه به عنوان دو کشور مهم مسلمان و همسایه تمرکز کنند و این اتفاق رخ داد که شاید بیشتر از همه آمریکایی ها از این اتفاق ناراحت شدند چون اولا که میانجی چین بود رقیب آمریکا. موضوع دوم این اختلاف در منطقه برای آمریکایی ها فرصت بود که به عنوان طرفی که به عربستان نزدیک بودند به عنوان ضامن امنیت و تامین کننده سلاح بتوانند برای خودشان فضا و فرصت ایجاد کنند . اما این احیای روابط این زمینه را برای آنها کم کرد. شاهد بودیم در همان مقطعی که روابط احیا شد پشت سر هم رئیس  سی ای آی، مشاور امنیت ملی آمریکا، وزیر خارجه به عربستان سفر کردند که ما برداشتمان این بود که با سوال و ابهام مواجه اند که چرا این روابط احیا و به طر ف سعودی فشار می آوردند و همین جا به این نتیجه رسیدند که برای توازن بخشی نقش ایران و تحولات خلیج فارس و عربستان سعودی و سایر کشورها باید عربستان را به سمت عادی سازی با رژیم صهیونیستی سوق دهند اما روندی که رخ داد یک اتفاق مهم و موثر در خاورمیانه بود و ما از این فرصت استفاده کردیم روی بقیه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تمرکز کردیم. چند سفر هم آقای رئیس جمهور و هم وزیر خارجه رفتند و مقاماتشان دعوت شدند ما هم به عنوان مجلس در بخش هایی که در دیپلماسی پارلمانی نقش آفرینی می کنیم خب شاهد سفر آقای قالیباف به امارات بودیم و یا ارتباطاتی که در حاشیه مجامع بین المللی با رئیس مجلس عربستان گرفته می شد، اینها همه رخ داد و فکر می کنم یک برگ جدیدی در روابط ایران و کشورهای عربی حاشیه جنوب خلیج فارس ورق خورد و این هم یک فرصت جدید است برای ما که این ارتباطات را تقویت کنیم.

در خصوص اقدام راهبردی مجلس بفرمایید. اساسا کار خوبی بود یا نه؟

فکر می کنم یکی از سندهای افتخارات مجلس یازدهم است. چون یک ریل گذاری برای آینده برنامه هسته ای و مذاکرات هسته ای کردیم.
یک روندی شروع شده بود آمریکایی ها در این مقطع که ترامپ بود ما 745تحریم، عنوان تحریمی در آمریکا داشتیم. با خروج آمریکا از برجام همه 745تا برگشت. اما کاری که ترامپ کرد در دوره دو ساله خودش 800تحریم دیگر اضافه کرد. یعنی هر هفته مردم میرفتند میدیدند یک تحریم جدید و بخشی از آن تکراری و خبرسازی رسانه ای بود. این روند را برگرداندیم. یعنی این طوری نیست که شما اقدامی بکنید و ما نتوانیم اقدامی کنیم و گام به گام طراحی کردیم.

 عمویی در خصوص نظر آقای دکتر روحانی در آن زمان گفت: دولت شخص آقای رئیس جمهور مخالف بود و نظرشان را هم اعلام کردند.

واقعیتش در مواضعی که ایشان می گرفت نشان می داد فکر می کردند می تواند  توافق را سریعتر احیا کنند و ما فکر می کنیم که این اتفاق رخ نمی داد از این جهت که دولت برگی برای مذاکرات تولید نمی کرد. میگفتند ما بریم با آمریکا صحبت کنیم، قانع می شوند و آنها برمیگردند . یک امیدواری کاذب هم به بایدن به وجود آمده بود که فکر می کردند بایدن اگر بر روی صندلی اتاق بیزیک بنشیند خیلی شیک و مجلسی می گوید برجام را برمیگردم.

ما حتی در قانون اقدام راهبردی این زمانبندی دقیق مدنظر قرار دهد به بایدن فرصت دادیم با این که روند تصویب قانون دوره ترامپ بود اما به بایدن فرصت دادیم بیاید بنشیند چند هفته ای هم فرصت داشت مستقر شود اگر واقعا اراده واقعی برای بازگشت به برجام دارد تحریم ها را بردارد. در این مسیر این بی صداقتی از سمت آمریکایی ها دیدیم و این اتفاق رخ نداد. شروع کردند به شرط گذاری های جدید و نهایتا همین شد روند مذاکرات اجرا شد رفتیم جلوتر دیدیم سر یک پاراگراف یکی دو ماه چونه می زنیم. قانون اقدام راهبردی برگ مذاکراتی تولید کرد. اهرم برای جمهوری اسلامی تولید کرد. تو می توانی در مذاکرات صحبت کنید. ما ذخایر اورانیوم را ببریم بالا اگر این اقدام رخ نداد بعد از دو ماه تعداد سانتریفیوژهای نسل یک این تعداد افزایش می یابد ، تعداد سانتریفیوژهای نسل جدید مثلا نسل 4 این اتفاق بیفتد و در بازه های زمانی یعنی آن روندی که آنها هر ماه می خواستند اقدام کنند ما برایشان متقابلا گام عملیاتی تعریف کرده بودیم و فکر می کنم اقدام موثری بود و مسیر آینده کشور در حوزه مذاکرات هسته ای روشن کرد.

یک مقداری به تجربیات گذشته شما بپردازیم. مدتی در سفارت ایران در ژاپن مشغول بودید از تجربیاتتان بفرمایید

من از سال 92 تا 96 دبیر دوم سفارت ایران در توکیو بودم و خب تجربه ذیقیمتی است . ژاپن کشور خاصی است و آموختنی زیاد دارد. نظم و امنیتی که آنجا برقرار است و مهمتر از همه این ترکیبی که از سنت و مدرنیز به وجود آوردند . این که شما از بالاترین سطح تکنولوژی برخوردار هستین ولی بعضی از سنت ها را حفظ کردید قابل درک و فهم مهمی است و به نظرم تاثیر زیادی در من داشت آموختنی زیادی وجود داشت که من در قد خودم از آن بهره بردم.

شما 7دوره عنوان تان هماهنگ کننده رسانه ای در مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی ایران بوده است، در دو دولت بوده هم با آقای جلیلی و هم آقای ظریف کار کرده اید

من در سال 90 تا 92 هماهنگ کننده رسانه ای مذاکرات هسته ای بودم. 

خروجی رسانه ها که بیرون می آمد و فضا را ملتهب می کرد کار شما بود؟

نمیدانم کدامش مصداق صحبت شماست

بالاخره چشم مردم به اخبار و مذاکرات بود که این مذاکرات می شود یا نه دلار بالا و پایین می آید

مجموعه کاری خود مذاکرات دارد بدین جهت که خود اتاق مذاکرات یک موضوعی است که شما با طرف مقابلتان نشستید و بده بستون و چونه زنی انجام می شود اما پشت آن روایتی است که از این جلسه تولید می شود. 

ما در مقاطع مختلف هم توانستیم روایت هایی تولید کنیم و هم خیلی جاها ضربه خوردیم از روایت هایی که طرف مقابل تولید کرده است.

من در بغداد مسکو و آلماتی یک و دو همراه تیم آقای جلیلی بودم و در مذاکرات ژنو یک دو و سه که منجر به توافق موقت ژنو شد و در آن مقطع از جانب وزارت خارجه همراه وزیر امور خارجه بودم. از این جهت کار من کار ثابتی بوده و هماهنگ کننده رسانه ای بود. اما دو فضای متفاوتی را درک کردم البته مذاکرات توافق ژنو در واقع یک پازی بود معروف میشد به مذاکرات فریز تو فریز یعنی توقف در مقابل توقف. بعد از آن بود که با یک فاصله چند ماهه مذاکرات برجام شروع شد که من ماموریتم در ژاپن آغاز شد.

بالاخره برجام نعمت بود یا ذلت؟
واقعیتش باید بحث کارشناسی کنم و بگویم که برجام فرصت هایی را برای ما ایجاد کرد  در عین حال ما نتوانستیم بخشی از دستاوردهایمان را نقد کنیم. نمیشه انکار کرد در مقطعی که برجام اجرا شد ما یک دوره ای فروش بالای نفت را تجربه کردیم، رشد اقتصادی در کشور شکل گرفت و در عین حال مطالبات اصلی ما باز شدن مسیر مکانیزم رسمی برای تعاملات بانکی رخ نداد و ما در 14 و 15 بار گزارشات مدیر کل آژانس به عنوان نهاد ناظر گفت طرف ایرانی به تعهداتش پایبند بوده اما طرف مقابل از همان ابتدا شروع به بدعهدی کرد و نهایتا این بدعهدی منجر به خروج آمریکا از برجام شد. اینجایی که ما چکمان نقد نشد و این نکته ای است که باید در مورد برجام مدنظر قرار دهیم با این حال جمهوری اسلامی الان هم موضعش این است که ما تعهداتمان را انجام دادیم و شما آنچه که باید را انجام ندادید.

من امیدوارم و فکر می کنم این مسیری که الان داریم میرویم، ضمن این که مذاکرات هسته ای را حفظ می کنیم و تلاش می کنیم آن را به نتیجه ای برسانیم. ما به جز یک پاراگراف در یک متن 27صفحه ای به نتیجه نزدیک شده بودیم اما در کنار آن نباید منتظر باشیم به نتیجه سریع هم برسد. باید مسیرهای تجاری خود را باز کنیم. به بریکس، شانگهای و شرکای جدید تجاری فکر کنیم به همسایگان توجه کنیم. مسیر تهاتر را جدی پیگیری کنیم. بحث های سرمایه گذاری در نقاط مختلف مرزی کشور را جدی بگیریم که اینها می تواند کمک کند اقتصاد ایران از این چالشی که الان در آن هست نجات پیدا کند.

من چند اسم می گویم اولین احساستان را نسبت به این اسامی بفرمایید

آقای دکتر لاریجانی:

سیاستمدار

آقای روحانی:

زمانی زیادی را از دست دادیم

آقای بایدن:

پیرمرد پرحاشیه

دانشگاه امام صادق:

چیزهای زیادی ازش آموختم

آقای دکتر ظریف: 

آقای ظریف دیپلمات توانمندی است که خطاهای مهمی هم داشتند

گفتگوی خوبی بود هر چند خیلی کم حاشیه بود و دنبال سوالات حاشیه ای نرفتم مثل انتخابات پیش رو و این که کدام حزب فکر می کنید اقبال بیشتری در سبد آرا داشته باشد . ترکیب سبد احزاب چطور است
پیش بینی شما از اردوکشی احزاب برای انتخاب پیش رو چیست؟

مسیری که در مجلس یازدهم آغاز شده به نظرم هنوز ظرفیت دارد و قابل تداوم دارد ولی رقبایی هم دارد. حداقل در تهران و شهرهای بزرگ که خب رقابت سیاسی تر است فکر می کنم 2یا 3 لیست رقیب برای شورای ائتلاف شکل بگیرد. البته موضوع مهم برای نظام و جمهوری اسلامی جریان اصلی مجلس هم این است که مشارکت را تا جایی که می توانیم ببریم بالا و مردم درگیر باشند.

شانس جبهه پایداری در انتخابات پیش رو چقدر است؟

جبهه پایداری اگر ائتلاف کند یا نکند دو شانس متفاوت دارد.

جبهه پایداری حاضر به ائتلاف شود یا دیگران حاضر شوند با جبهه پایداری ائتلاف کنند؟

به عنوان کسی که در جریان شورای ائتلاف و فعالیت هایش بوده همیشه این را شنیده ام و به عینه دیده ام که شورای ائتلاف آماده پذیرش گروه های مجموعه نیروهای انقلاب هست اما بعضی از دوستان شرط گذاری می کنند 

چه شرطی می گذارند؟
تعیین اصلح یکی این است یا این که مکانیزمی که مورد قبول بقیه است بپزیدند 

یک لیست میشوید یا چند لیست؟
نمی توانم پیش بینی کنم اما تجربه قبلی نشان داد ما وقتی با هم متحد شدیم توانستیم حمایت بیشتری پیدا کنیم و با هم پیروز انتخابات شویم اما در انتخابات شورای شهر دوستان حاضر به ائتلاف نشدند و لیست شورای ائتلاف بر علیه انتخاب در تهران شد و رقبا کسانی که بیرون از ائتلاف بودند هیچ سهمی نتوانستند داشته باشند

میزان مشارکت مردم را چطور پیش بینی می کنید؟

من هنوز هیچ حس فعالیت داغ انتخاباتی را ندیده و نگرفته ام که جامعه در این زمینه بتواند این فضا به جامعه منتقل نشده است. شاید بخشی مسئولیت ماست که بتوانیم محیط را فعال کنیم. الان نظرسنجی چیزی در حد دوره قبل را به ما نشان می دهد.

این شرایط به نفع کدام جناح است؟
من فکر می کنم هر چه مشارکت بیشتر شود جمهوری اسلامی برنده است

حتی اگر اصلاح طلبان بیایند؟
فرقی نمی کند

چرا دولت نرفتید؟
خب یک مسئولیتی را پذیرفته بودم به عنوان نمایندگی مردم

آقای زاکانی هم پذیرفته بودند
خب شاید احساسشان برای آن مسئولیت بیشتر بود و ایشان منتخب شورای شهر بودند و شورای شهر تهران به این جمع بندی رسیدند که شهردار تهران شوند

دعوتی از شما برای مجموعه دولت شده بود؟
صحبت هایی شده بود ولی من ترجیح دادم نمایندگی مردم را انجام دهم

در چه پستی پیشنهاد شده بود؟
اجازه بدید در این زمینه صحبتی نکنم


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط