شنبه 10 آذر 1403 - 01:20

کد خبر 618235

پنج‌شنبه 15 شهریور 1403 - 12:40:50


برای محسن چاوشی در ششمین سالگرد آلبوم «ابراهیم»


بیلبورد/ محسن چاوشی با آلبوم ابراهیم به میدان جنگ با ابتذال فرهنگی و انحطاط اجتماعی حاکم بر ایران قدم گذاشت. از آن‌جا که این تعلیق کُشنده همچنان ادامه دارد، هنوز برای ارزیابی طرف برنده و بازنده زود است.

از شهریور ۱۳۹۷ تا شهریور ۱۴۰۳ روی کاغذ فقط شش سال فاصله است اما انگار ما به اندازه‌ی یک قرن تغییر شکل داده‌ایم. آلبوم ابراهیم در زمانه‌ای منتشر شد که هنوز نشانه‌های انحطاط فرهنگی و اجتماعی ایران همچون امروز ملموس و مجسم نبود. فریادهای عرفانی محسن چاوشی و حسین صفا در عصر فربگی فقه اگرچه از تیز بودن احکام در سال‌های بعد نکاست اما دست‌کم توانست شرایط سیاسی-اجتماعی زمانه‌ خود را با همه‌ی پیچیدگی‌هایش به شکلی جاودانه مستند کند.

ابراهیم پر از رازهای سر به مهر است. مرد مرموز موسیقی ایران البته عادت دارد به این‌که آثار کشف نشده‌اش را به دست زمان بسپارد و با چاشنی ترس و حوصله فرآیند فهمیدن را تماشا کند. محسن چاوشی قبلا درباره‌ی قطعه قطار گفته بود: «این قطعه هنوز کشف نشده و هنوز باید زمان بگذرد. فقط ترسم از این است که تا آلبوم بعدی زمان کافی برای جا افتادنش نباشد. می‌ترسم. می‌ترسم مهجور بماند.»

هیچکس به جز محسن چاوشی نمی‌داند که عاقبت قطار فهمیده شد یا نه. اما واقعیت این است که پیچیدگی‌های قطار در پیچیدگی‌های ابراهیم گم شد. محسن چاوشی با آلبوم ابراهیم به میدان جنگ با ابتذال فرهنگی و انحطاط اجتماعی حاکم بر ایران قدم گذاشت. از آن‌جا که این تعلیق کُشنده همچنان ادامه دارد، هنوز برای ارزیابی طرف برنده و بازنده زود است. با این حال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بازنده‌ی بزرگی‌ غائله‌ای‌ست که بر سر اعطای مجوز به ابراهیم شکل گرفت.

ابراهیم برای عبور از ممیزی نیازمند قربانی بود. قطعات «ما بزرگ و نادانیم» و «تودرمسافت بارانی» سپر بلای الباقی شدند. لزوم عبور از بروکراسی جاهلانه‌ی فرهنگ برای ادای مسئولیت اجتماعی به خلق پازلی پیشرفته از موسیقی و ادبیات منجر‌ شد. به هر حال گله‌ی اکسیژن در فضای مسموم فرهنگی درخشید و غیر از خودش همه چیز را به فساد فرهنگی و ابتذال متهم کرد.

محسن چاوشی در این باره می‌گوید: «رابطه من و اشعار حسین صفا در این آلبوم پیچیده است. هر واژه تکه‌ای از احساس ما را در سال‌های میان سالی شامل می‌شود. ابراهیم روزنوشت‌های ما برای این برهه از زندگی‌مان است. سعی کرده‌ایم از زاویه‌ای دیگر به ماجراها نگاه کنیم و با انتشار این آلبوم، احساس می‌کنم بار بزرگی از دوش من برداشته شده است. اعتقاد دارم هر فردی وظایف و تعهداتی درباره مسائل اجتماعی خود داشته و دارد. من با ابراهیم پا به میدان جنگ گذاشته‌ام.»

با گذر زمان به نظر می‌رسد که «در آستانه‌ی پیری» مهم‌ترین قطعه از پازل ابراهیم است. نقد سازنده‌ی «رسول بی‌کتاب و بلند مساله» فقط در پرتو صراحت رندانه‌‌ای که در «ما بزرگ و نادانیم» موج می‌زد، متصور بود. در این ترک خبری از شب‌بخیر گفتن و ابراز تسلیت بابت ارتفاعِ غم و اندوه ایران نیست. در اینجا سخن از جولان گاوها و اسب‌های آبی در فضای فرهنگ و زندگی‌ست که رهاوردی فراتر از تقدیس شعر فاضلابی و عشق تخت‌خوابی به همراه نداشته. شدت هجو و هزلی که حسین صفا در این قطعه مرتکب شد، برای «در آستانه‌ی پیری» امن‌ترین حاشیه‌ را فراهم کرد. به هر حال باید اذعان کرد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از آلبوم ابراهیم دیگر آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سابق نشد.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط