جمعه 09 آذر 1403 - 12:53

کد خبر 657240

چهارشنبه 18 مهر 1403 - 09:28:59


سرمقاله اعتماد/ جنگ گسترده روانی علیه اذهان مردم


اعتماد/ « جنگ گسترده روانی علیه اذهان مردم » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته جعفر گلابی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

پس از پاسخگویی ایران به تجاوزات اسراییل به حریم ایران جنگ روانی بزرگی از سوی رسانه‌های اسراییل و حامیانش و شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان آغاز شد. متاسفانه این جنگ توسط برخی از چهره‌های داخلی با رویکردی دیگر و بعضا مخرب در حال انجام است و القائات تا آنجا پیش می‌رود که کسی از مصونیت برخوردار است برای شعله‌ور ساختن التهاب و نشان دادن اوضاع کشور خواستار تسلیم ایران می‌شود!  البته همه این فعالیت‌ها خصوصا خواهندگان سپر انداختن در مقابل تجاوز بیگانه در مقابل حس میهن‌دوستی هموطنان کوچک است و اگر مسوولان از گذشته تاکنون به درستی عمل می‌کردند و حداقل بعد از این نیکو عمل کنند جنگ روانی با بن‌بست روبه‌رو خواهد شد.  اما تاریخ گواه می‌دهد که ایران هرگاه در دفاع از خود به تکلف دچار شده است در درون جبهه خودی با مشکل روبه‌رو بوده است. قطعا همیشه برای ان‌قلت آوردن بهانه هست و افراد با اغراض مختلف کژی و کاستی می‌آفرینند. می‌شود انتقاد کرد ولی کوچک‌ترین خدشه‌ای به ساحت دفاع از ایران وارد نساخت؛ چنانچه می‌شود با نوع سخن گفتن تخم تردید و سستی و نگرانی را در جامعه پراکند.  اکنون در اوضاع ملتهب برای کسی که اندکی با دنیای پیچیده سیاست آشناست، واقعا شنیدن تحلیل‌های عجیب و خواندن نظرات بی‌منطق و بی‌مبنا ملال‌آور است. شوربختانه اینکه همه خود را صاحب‌نظر می‌دانند بدون اینکه حتی همه اخبار و تحلیل‌ها و نظرات را مطالعه کرده باشند!  اما به جز مردم عادی که برحسب ظاهر نظر می‌دهند و به اتفاق ریگی در کفش ندارند، هستند سیاست‌دان‌هایی که می‌دانند چه می‌گویند و هدف‌های خاصی را دنبال می‌کنند. اگر از عوام انتظاری نیست که مسائل را از یکدیگر تفکیک کنند، ولی تفکیک مسائل از یکدیگر یک قاعده محکم منطقی است و کسانی که مثلا رفتار فرماندار ابرقو را دلیل موجهی برای عدم دفاع از کشور معرفی می‌کنند و عیب‌ها ونقص‌ها را روی میز می‌گذارند تا حمله احتمالی اسراییل را موجه نشان بدهند به منطق، به ایران، به مردم و تاریخ جفا کرده‌اند. بدترین احساس‌های مخرب در دانش سیاست «کینه و نفرت» است؛ علاقه هم واقع‌نمایی دانش سیاست را کم می‌کند ولی گویی قدرت کینه همواره بیشتر است! 
کسی که کینه دارد امکان دستیابی به واقعیت را از دست می‌دهد و بیش از دیگران از روشنایی حقیقت محروم می‌شود و گاهی این کینه‌ها خصوصا از سوی سیاسیون، کشوری را بر باد می‌دهد. این روزها که اسراییل با همه دنائتش تهدید به حمله به ایران کرده است بحث‌های زیادی خصوصا در دنیای مجازی شکل گرفته که با هدایت و پشتیبانی ایران‌ستیزان واقعا روی اعصاب وروان مردم در حال بمباران هستند. متاسفانه ظاهرا از سوی مسوولان طراحی عالمانه‌ای در جهت مقابله با این جنگ روانی وجود ندارد و کارشناسان این فن به ‌کار گرفته نمی‌شوند. صدا و سیما هم که باید نقش بازیگر اصلی دفاع در این جنگ را برعهده داشته باشد کار چندانی نمی‌کند و با تکیه بر شعارهای همیشگی و مبالغه در ضعف دشمنان و قدرت ما صحنه را برای یکه تازی دوستداران اسراییل تقریبا خالی کرده است. این در حالی است که در این ماجرا حقانیت از آن ماست و ایران عزیز مظلوم واقع شده است. اسراییل بیش از دو بار آشکارا به حریم ایران تجاوز کرده است و این حق مسلم ملت ایران بود که با پاسخگویی امکان ازدیاد حمله‌های بیشتر و دلبخواهی را از یک یاغی افسارگسیخته کم کند. گفتن این مسائل از فرط وضوح اذهان دلسوزان را مکدر می‌کند ولی هستند کسانی که با اختلاط رندانه مسائل اذهان عمومی را مشوش می‌کنند. از ایران باید با تمام توان و در هر شرایطی تحت هر حکومتی و در برابر هر دشمنی و حتی بر اثر هر خطایی دفاع کرد و هیچ چیز توجیه‌کننده اجازه به بیگانگان برای دست‌درازی به میهن نیست. اگر بحثی وجود دارد در زمان تهدید و نگرانی مردم جایش نیست. مسلما حکمرانی خوب انگیزه‌های دفاع از کشور را بالا می‌برد ولی در حمکرانی بد هم کمترین تردیدی برای حفاظت از ملک و ملت وجود ندارد. آیا یک سیاست‌پیشه می‌تواند خود را ایرانی بداند و رفتار حکومت را توجیه‌کننده عدم دفاع از ایران قلمداد کند؟ با این منطق متفقین حق داشتند ایران رااشغال کنند! انگلستان به‌واسطه بی‌خردی و سودجویی احمد‌شاه حق داشت در ایران مباشر قحطی شود و بالاخره تا زمان استقرار کامل عدالت و دموکراسی ایران باید بدون دفاع بماند و با استدلال سخیف بی‌عملی در مقابل بیگانه جنایتکاری چون اسراییل هیچگاه نوبت دفاع از کشور نمی‌رسد! در خوشبینانه‌ترین صورت اگر این تحلیل‌‌ها ناشی از حب و بغض شخصی و غیرمسوولانه نیست چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ چرا مخالفان سیاست‌های جمهوری اسلامی در قضیه فلسطین حاضر نیستند کشتار حدود چند ده هزار زن و کودک درغزه را محکوم کرده و بعد تحلیل‌های مشعشع خود را بیان کنند؟ اگر آنان به ذات پاک اسراییل اعتقاد دارند، بفرمایند جنایات مشابه این رژیم پیش از انقلاب ایران را چگونه توجیه می‌کنند؟ آیا آن زمان هم جمهوری اسلامی این رژیم نژاد‌پرست را تحریک و ناامن می‌کرد و او برای دفاع از خود با جنایت متولد شد و با جنایت ادامه داد؟ باید تاکیدشود که سخنان غیرمسوولانه و تحلیل‌های غلط واقعا امکان ایجاد توهم در معتادان به جنایت چون نتانیاهو را در بر دارد و اگر خدای ناکرده چنین اتفاقی بیفتد گویندگان نزد خداوند و مردم و تاریخ مسوول هستند. پیام نتانیاهو به ایرانیان نشان داد که اسراییل بیش از تحرکات نظامی امید به القائات سیاسیون غیرمتعهد در داخل و براندازان بی‌وطن درخارج دارد. بر این اساس هرکس با هر عقیده‌ای و حتی مخالف سرسخت جمهوری اسلامی اگر در قاموس خود برای وطن ارزشی قائل است نه‌تنها در شرایط کنونی فرصت‌طلبی نمی‌کند و حتی سکوت را جایز نمی‌داند بلکه با تمام توان فکری و لسانی آتش توپخانه جنگ روانی اسراییل و گدایان آویزان به او  را خاموش می‌کند.


پربیننده ترین

آخرین اخبار


سایر اخبار مرتبط