آخرین خبر/ میدیا فرج نژاد با انتشاراین بخش از تار و تاریخ در آبادان نوشت: آبادان و خرمشهر؛ فقط اسمشان کافی است تا کل تاریخِ تراژیک معاصرشان را در ذهن ورق بزنیم. شهرهایی زیبا و پر زرق و برق و با نشاط که به واسطه نفت و صنایع دیگر همواره پولساز بوده اند. شهر آب و آتش، برزیل ایران، عروس شهرهای ایران و ... اینها القابشان بودند و به ناگاه و با شروع جنگ ایران و عراق به خونین شهر و شهرِ مقاومت تبدیل شدند.
جنگ تمام شد ، این آوَردِ ناخواسته به پایان رسید، ولی نه برای مردم آبادان و خرمشهر! 
سینما رکس، متروپول، بی آبی، هوای بد و آلوده، کم امکاناتی، نبود شغل، بی پولی و ... مردم مظلومی که هنوز مشخص نیست بعد از چهار دهه چرا هنوز منتظر آبادی هستند؟ مردمی که نبرد و آوَردشان انگار پایانی ندارد. 
آسیبی که جنگ و مدیریت ناکارآمد به این خطه زد آنقدر وسیع بود که هنوز هم آثار آن را می توان مشاهده کرد، چه در خرابه های باقی مانده از جنگ و چه از نخل های سوخته اش.
برای روایت این دو ابرشهر تاریخ معاصر به منطقه اروند سفر کردم و در کنار برادر عزیزم بهمن جهانسوز و دانیال دانشور نازنین و گروهش شعری از علیرضا جان کلیایی را اجرا کردیم که دقیقا به همین منظور سروده شد. 
پیشکش ناقابلی ست به مردمان شریف آبادان و خرمشهر که امیدوارم گوشه ای از دردهایشان را روایت کرده باشیم.

تار و موسیقی : میدیا_فرج_نژاد 
آواز : بهمن_جهانسوز
شعر: علیرضا_کلیایی
گروه کوبه ای: دانیال _دانشور
اسماعیل_کناری
محمد_زادسر
مرتضی_رحیمی