یکشنبه 04 آذر 1403 - 14:57
تاملی در ماهیت دولت در ایران امروز
اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
داود فیرحی-استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران| بحث من نوعی مهندسی معکوس در وضعیت کنونی ماست یعنی توضیح اینکه دولت امروزین که میشناسیم چگونه ساخته شده و به دست ما رسیده است. میتوان گفت به هر دلیلی امروزه ما در چنبره دولت مدرن هستیم و این دولت مدرن یک دولت بزرگ است و تمام سرنوشت زندگی افراد را تحتتاثیر قرار میدهد و از کودکی تا مرگ همراه ماست و اعصاب و آرامش و تقریبا تمامی درگیریهای انسانها را پوشش میدهد. خیلی ساده میبینیم که مثلا دولتها هستند که حتی جزییات را هم کنترل میکنند مثلا ساعت رسمی کشور را عقب یا جلو میبرند. نهاد دولت از کوچکترین تا بزرگترین کارها را انجام میدهد و یک موضعگیری دولت در سیاست خارجی میتواند بهشدت به تنشها بیفزاید یا آنها را کاهش دهد و خلاصه سرنوشت ما را عوض کند. ما متاسفانه در باب این پدیده که زندگی ما را تحتتاثیر قرار میدهد کمتر بحث میکنیم و به جای آن همیشه بحثمان این است که چه کسی بد حکومت کرد یا چه کسی خوب تصمیم گرفت و فردا چه کسی را انتخاب کنیم یا نکنیم، اما هرگز سوال نمیکنیم که خود این دستگاه دولت چه چیزی است و این کارخانهای که ساخته شده (اگر اشتباه نکنم واژه کارخانه را برای اولینبار میرزا ملکمخان به کار برد و گفت در اروپا مخصوصا انگلستان دو تا کارخانه جدید پیدا شده است یکی کارخانه تولید ابزارآلات و صنایع و دیگری کارخانه دولت یا آدمسازی) یا به اصطلاح این دستگاه را هیچوقت باز نکرده و دوباره نبستهایم و نگاه نکردهایم که چه چیزی درون دستگاه دولت وجود دارد. در رسالهای به نام رساله در حقوق و وظایف ملت این نکته وجود دارد و نویسنده میگوید ملت نباید خیلی بدین نکته فکر کند که چه کسی رای میآورد و چه کسی رای نمیآورد بلکه مهمتر این است که فکر کند آن چیزی که جامعه را اداره میکند چه چیزی است یعنی نهاد را مد نظر قرار دهد. بعضی مواقع هم هست که کارگزاران اسیر ماشین دولت هستند یعنی هر کسی با ایدهای که بیاید اسیر ماشین دولتی است که ساخته شده است. باید بدین نکته اشاره کنم که من جبرگرا نیستم اما به نهادگرایی گرایش دارم و نهاد ما را در چنبر خودش قرار میدهد. تفاوت است میان زمان و موقعیتی که فردی پشت میز ریاست باشد یا آن سوی آن و ایدئولوژیهای ما هم در آن زمان خیلی اثر ندارند. برای اینکه بتوانیم دولت امروزین را درک کنیم باید در ابتدا توضیح دهیم که دولت قدیم ایران چگونه بوده است و بعد از مشروطه به بعد دولت ما چگونه ساخته شد و چطور بد ساخته شده یا کج ساخته شده است. متفکران توسعه اصطلاحی دارند که میگویند کج رفتگی در دیوار دولت پیدا شده است. دولت قدیم ما دموکراتیک نبود اما اقتداگرا نیز نبود. در نظریههای قدیم ایران، شاهی و دین دو قلو بودند بنابراین شاه به طور آرمانی حق بنیانگذاری بنیادین نداشت و قانون را دین تعریف میکرد اما دینداران هم حق حضور در حکومت نداشتند و به نوعی دوقلوهای همبسته بودند یعنی این دوقلوهای مستقل و همبسته و غیروابسته بودند و اینطور نبود که یکی ذیل دیگری تعریف شود اما ارتباطی هم به یکدیگر داشتند. دولت قدیم پادشاهی بود اما در واقع اقتدارگرا نبود. گاهی مستبد میشد و به اصطلاح از جا در میرفت اما فرض بر این بود که باید برگردد به جای خودش و قانون هم دیانت بود و دولت قانونگذار نبود. مثلا در بخش چهارده شعر فردوسی وقتی اردشیر بابکان در حال وصیت است به شاپور اول میگوید:
چه گفت آن سخنگوی با آفرین
که چون بنگری مغز دادست دین
در اینجا میبینیم که اردشیر هم وظیفه دولت را اجرای عدالت میداند و عدالت هم در امنیت است و مرز این عدالت هم دین است. دولت قدیم در مجموع این خصوصیات را داشت و به لحاظ کمیت قدرت هم دولت کوچکی بود یعنی بیشتر دولت نگهبان تلقی میشد. در ادبیات ما هم هست که میگویند دین اساس است و حکومت نگهبان است و در حقیقت دولت بیشتر از این کاری نمیکرد و چنانکه میدانید نگهبان امانتدار است و مالک نیست و نمیتواند تصرفی در دین داشته باشد. اما از مشروطه به بعد به تدریج ما شاهد دو تحول بزرگ هستیم که این تحولات تا به حال بسیار مورد بررسی قرار گرفتهاند اما هنوز وجوه مختلف آن روشن نگشتهاند. این دو تحول را ما در اینجا مورد اشاره قرار میدهیم:
از مشروطه به بعد به تدریج شاهد هستیم که از دوره مظفری فکر ایرانی شتاب پیدا میکند و در یک تحول به جای معادله همیشگی شاهی-دین مفهوم ملت پیدا میشود. در تعاریف علوم سیاسی بهخصوص در حوزه اندیشه دو واژه به کار میبرند مفهوم و تعریف آن CONECPT و CONCEPTION. به نظر میرسد که ایده پادشاهی از ذهنها پرید. درست است که ما تا سال 1357 بالاخره نهاد شاهی داشتیم اما از سال 1285 شاهان بدون اندیشه شاهی بودند و به جای شاهی مفهومی نشسته بود به نام ملت اما توضیح روشنی راجع به مفهوم ملت داده نشده بود بنابراین دو پارادوکس پیدا شدند که بسیار قوی بودند.
اولین پارادوکس این بود که بالاخره نهاد دین عادت کرده بود با نهاد شاهی گفتوگو کند و بعد از این طریق زندگی را اداره کند اما حال با پدیده جدیدی مواجه شده بود که خیلی قابل خوانش به دین نبود. دین نمیتوانست توضیح روشنی از مفهوم ملت به معنای مدرن بدهد، چراکه متفکران قدیم، ملت را به معنی باورمندان یک عقیده تعریف میکردند در حالی که در ادبیات جدید ملت را به معنای ساکنان یک محدوده خاص و همبستگی یا پیوستگی و اشتراک داشتن در خاطرات خاص تعریف میکنند. بنابراین با ظهور مفهوم جدید واژه ملت حتی روشنفکرترین آدم دیندار عصر مشروطه یعنی مرحوم مدرس هم ناگهان کلافه میشود و نمیتواند تعریف دقیقی از مفهوم مدرن ملت داشته باشد. در اینجاست که شاهد هستیم نیروهای سیاسی و روشنفکران و دینداران به دو قسمت موافق و مخالف تقسیم میشوند و هیچ کدام تعریف روشنی از مفهوم ملت ندارند. اصطلاحا میگویند منازعه تحت ابهام ادامه دارد و منازعه اصلا روشن نیست. این پارادوکس اولی بود که وارد جامعه ما شد و اگر عنصر جدیدی در یک دوگانه و در جامعه پیدا شود لازمهاش این است که ضلع دوم هم تغییراتی پیدا کند. یعنی اگر به جای شاهی مفهوم ملت نشست لازمهاش این بود که در دین هم اصلاحاتی انجام میگرفت و این اصلاحات بار ملی و دموکراتیک هم پیدا میکرد یعنی جامعه میتوانست فهمی ملی از دیانت خودش داشته باشد و فهمی دموکراتیک از دیانت داشته باشد اما دستگاه دیانت این آمادگی را نداشت. پارادوکسی که مشروطه را با تنشها، چالشها و سرکوبها و تکفیرها و سرانجام با منگنهای مواجه کرد که در ادبیات اندیشه سیاسی به آن تله بنیانگذار میگویند. این مشکل تا الان نیز حل نشده است و معمولا یا تلاش کردیم دین را حذف کنیم یا ملیت را حدف کنیم. اتفاقی که در ایدئولوژیهای اتحاد جماهیر شوروی تقویت شد یعنی نظریه امتگرایی. این پارادوکس تا به حال نیز ادامه پیدا کرده و در قانون اساسی جمهوری اسلامی مفهوم ملت، مفهومی با ابهام است و در اصول 6، 19، 26 و اصل 56 که قانون اساسی به مفهوم ملت اشاره دارد ما به روشنی مفهوم ملت و حدود آن را در نمییابیم.
ابهام یا پارادوکس دومی که دوباره وارد شد را من با ارجاع به نوشتهای از میرزا ابوالحسن فروغی (برادر کوچک فروغی) توضیح میدهم. ایشان میگوید حتی اگر دین را هم به فرض بگذاریم کنار -که نمیتوانیم- در واقع خود مفهوم ملیت با تجدد در ایران دچار پارادوکس جدیدی میشود. ابوالحسن فروغی توضیح میدهد که ایرانیها برای غلبه بر عقب ماندگی دنبال تجدد هستند و تجدد را هم در اروپا میبینند و یکی از ارکان آنها ملیت است و معنای ملیت یعنی بازگشت به میراث ملی و اگر ما برگردیم به میراث باستانیمان تجدد را از دست میدهیم یعنی ما در قالب تجدد به باستانگرایی برمیخوریم و این مشکل را در پهلوی دوم دیدیم. پس دو پارادوکس ملیت و دین و ملیت و تجدد مشکلات ما هستند. یعنی ملیتی که در آن عناصر تجدد نیست و اگر برگردد ضدیت با تجدد پیدا میشود و دولت را دچار تنش میکند و این اتفاق رخ داد و باعث شد که در دورهای به سمت ملیت برویم و سرانجام سر از باستانگرایی در بیاوریم و همین که به آن وضع وارد شدیم آن عرق خفته اسلام سیاسی را بیدار کردیم و عملا اسلام سیاسی بود که بالا آمد و خودش را در جامعه مطرح کرد و معنی این است که اسلام سیاسی رشد کرد و مفهوم امت بر مفهوم ملت غلبه پیدا کرد، غلبهای که در قانون اساسی نیز دیده میشود. قانون اساسی ما ترکیبی از یک ملیت مبهم و ضعیف است. میتوان گفت از بعد از قرارداد سایکس- پیکو به بعد در دنیا ملی بودن و ملیت است که مهم است یعنی کاراکتر دولت بعد از این ملی است اما قانون اساسی ما ملیت را تضعیف و امت را برجسته ساخت ولی مکانیزمی برای تعریف رابطه امت و ملت تعریف نکرد، به همین دلیل رهبری قوای اسلامی روی رهبری اسلامی و مسائل کشوری روی ریاستجمهوری ملی قرار گرفته و عملا ما شاهد دوگانهای هستیم و این جامعه گاهی رگههای ملیاش رشد میکند و گاهی رگههای فراملی آن رشد میکند و گاهی هم را خنثی هم میکنند چون به سنتزی نرسیدند و در واقع در ماهیت برای یکدیگر نوعی آلترناتیو هستند. به همین جهت است که انتخابات ریاستجمهوری ما به شکلی است که گویی رژیم عوض میشود و در جناحی تاکید بر ملیت و در آن یکی تاکید بر فراملیگرایی میشود. ما شاهد وضعی هستیم که ماشینی دو سر شده است اما نکته نهایی این است که در عین حال که مفهوم ملت دچار ابهام شد به همان میزان و به همان جهت مفهوم دینداری هم دچار ابهام شد، چراکه در یک ملازمه اگر یک بازو دچار ابهام شود بازوی دوم هم قهرا و منطقا دچار ابهام میشود و تعریف شفافی که نهادهای مذهبی و دولت قبلتر از یکدیگر داشتند دیگر ندارند و این شفافیت دیگر وجود ندارد.
همزمان با این دو اتفاق یک پدیده دیگر هم وارد شده و آن دولت رانتیر است. دولتی که متکی بر مالیات باشد باید رضایت مردم را جلب کند اما در دورهای بهطور کلی دولتهای ملی میل به بزرگ شدن و توتال شدن داشتند برخلاف الان که دولتها میخواهند کوچک شوند. یعنی خرد دولت رفته به سمت اقتصاد دولت و سرمایه- هزینه را درنظر میگیرند و تولیگری را پایین میآورند. در ایران ما هنوز شاهد دور اول تجدد هستیم دولت مدام کوشش میکند استخدامها را زیاد کند، تعهدها را افزایش دهد، نیروی مسلح را مثلا دو برابر سازد و وزارتخانههای قرینه و... را به وجود آورد. دولتی که تمام ارکان اساسی را دست خودش گرفته یا میگیرد و بودجهاش از مالیات تغدیه نمیشود بهطور کامل مستقل است و دولت وابسته به مردم نیست و مردم جیرهخوار دولت میشوند و بالاخره یک شکلی وابسته به دولت هستند دولتی که به خاطر آن پارادوکسها کج کار میکند و ایرادات اساسی دارد.
اگر بخواهیم جمعبندی کنیم باید بگوییم در دوره جدید دولت بزرگ شد که یک علت آن ایده کلیت دولت در دوره جدید است و بعد این بزرگی بالاخره با رانت نفت گره خورد و نوعی اتاتیسم بزرگ را بالا آورد. دولت میل بیشتری پیدا کرد که رهبری مردم را برعهده بگیرد یعنی از دولت نگهبان تبدیل شد به دولت مربی و این لزوما ربطی به جمهوری اسلامی ندارد. در دوره رضا شاه هم ما شاهد چنین تحولی هستیم مثلا سعید نفیسی توضیح میدهد رادیو برای چه پیدا شد یا پیش آهنگها چطور بودند و... دولت بزرگ شد و از آن طرف هم در تعریف و هم در ملتسازی هنوز در ابتدای راه هستیم و گاهی ابهام بیشتر است. جالب است که وقتی تاریخ مشروطه را میخوانیم و میبینیم که در مشروطه ابهام وجود دارد و در ملت هم ابهام وجود دارد. در اینجا حداقل این توقع وجود دارد که هر سال زمان بگذرد اوضاع بهتر از قبل باشد اما در فرآیند ملتسازی هر سال که میگذرد ابهام مفهوم ملت بیشتر میشود و امروز این ابهام بسیار بیشتر شده است. این وظیفه روشنفکران است که به جای موضع اینکه الف کاندیدای برنده باشد این سوال را مطرح کنند که داوطلبان برنده چه چیزی میخواهند باشند. در واقع سوال اصلی این است که آن دولت دقیقا چه چیزی است، چطور کار میکند، چطور بد کار میکند و چه دستگاهی است. ما همهاش سعی میکنیم با حاکمان مواجه شویم تا ماهیت حکمرانی و این راهی است که باید از آن برگردیم.
تقریر: نوید کلهرودی-دانشجوی دکترای اندیشه سیاسی دانشگاه تهران
پربیننده ترین
-
عکس مسی درآمد؛ آخرین توپ طلا با آرایشگر ویژه!
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
آخرین وضعیت راهها در چهارمین روز از سال جدید؛ محور چالوس از شنبه دوباره بسته میشود
-
زنده؛ بیرانوند در یک قدمی استقلال
-
"دنا پلاس اتومات" بخریم یا "تارا اتومات؟"/ مقایسه اختصاصی "آخرینخودرو" از دو خودروی پرطرفدار
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (16)
-
5 نشانه ضعیف شدن ریه ها و بهترین روش تقویت آن چیست؟
-
لندکروزر یا ۲۰۶؟ / مقایسه جالب "آخرینخودرو" به بهانه سخنان جنجالی میرسلیم
-
سپ، برترین شرکت در خاورمیانه شد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (28)
-
ویدیو تست و بررسی فیدلیتی پرایم جدید در آخرین خودرو
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (14)
-
لحظه به لحظه با جدال پرسپولیس مقابل النصر
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (22)
-
یحیی مچ ساپینتو را خواباند / برد ارزشمند پرسپولیس در صدمین شهرآورد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (19)
-
چالش/بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (11)
آخرین اخبار
-
آهنگ «نرماندی» با صدای ایوان بند
-
ترفند برق انداختن لیوان و سینک
-
خواندن داستان بزرگمهر و انوشیروان
-
در پرسپولیس همه میخواهند برنده باشند
-
186 زندانی جرایم غیرعمد استان مرکزی آزاد شدند
-
چهره مصمم گندوز برای پایان ناکامی بزرگ
-
تجلیل از خانواده شهدا در فدراسیون وزنهبرداری
-
رابطه خُروپُف با مشکلات رفتاری نوجوانان
-
شکایت یک پزشک از رونالدو برای وصول طلبش!
-
ویدئویی تماشایی از لحظه برخاستن ششمین استارشیپ
-
شرط عجیب عربستان برای پاکستانیها؛ گدایی ممنوع!
-
حضور بیش از ۵۰ کشور در بازیهای کشورهای اسلامی ریاض
-
باید مراقبت کنیم دوز نشاط خانواده پایین نیاید
-
ایجنت پرحاشیه علیه استقلال و کوجو!
-
دور پسر منو خط بکش
سایر اخبار مرتبط
نظرات
ثبت نظر
مهمترین اخبار
صادرات پسته در خطپایان
یکشنبه 04 آذر 1403 - 14:45:45
مدیر عامل راهآهن: قطار تهران - مشهد با تهاتر نفت برقی میشود
یکشنبه 04 آذر 1403 - 14:41:00
تحلیلی بر رشد انفجاری قیمت بیت کوین
یکشنبه 04 آذر 1403 - 14:13:28
هدیه نفتی عراق به لبنان
یکشنبه 04 آذر 1403 - 14:11:17
تعدیل روشنایی تابلوهای تبلیغاتی در طول شب
یکشنبه 04 آذر 1403 - 13:51:36