پنج‌شنبه 24 آبان 1403 - 10:24

کد خبر 119111

شنبه 17 تیر 1402 - 20:35:00


قائم‌مقام حزب اتحاد ملت: با حاکمیت دوگانه روبه‌رو هستیم


هم میهن/متن پیش رو در «هم میهن» منتشر شده و انتشارش در «آخرین خبر» به معنای تایید آن نیست

حسین نورانی‌نژاد قائم‌مقام حزب اتحاد ملت: با حاکمیت دوگانه روبه‌رو هستیم
 
شاید به جد یا طنز تلخ، بارها در محافل سیاسی سمت‌و‌سوی صحبت از نقش رئیس‌جمهوری و دولت‌ها به این سمت رفته که برای یکپارچه‌تر شدن تصمیمات؛ اختیارات دولت گرفته شود و دولت مجری بی‌اثر تصمیمات گرفته‌شده شود و برخی نیز خواهان خلع ید دولت در تصمیم‌گیری کلان شده‌اند. عده‌ای این روزها دیگر قائل به جمهوریت کشور نیستند و حضور خود در عرصه‌هایی که قانون اساسی برای آنها تعیین کرده و دخالت در حق انتخاب خود را بی‌تأثیر می‌دانند. حسین نورانی‌نژاد، قائم‌مقام حزب اتحاد ملت معتقد است:«حاکمیت دوگانه در کشور باعث شده تا از این شرایط استفاده و پایگاه دموکراتیک مردم کمرنگ و کمرنگ‌تر شود.» او در گفت‌وگو با هم‌میهن توضیحاتی درباره کاهش جایگاه ریاست‌جمهوری و یکپارچه‌سازی در امور تصمیم‌گیری ارائه می‌دهد که در ادامه می‌آید:

‌برخی معتقدند سیاست‌های کلی نظام با رهبری و مجموعه نهادهای زیر نظر ایشان است و دولت‌ها باید نقش مجری بدون دخل و تصرف و اعمال سلیقه را ایفا کنند. اصلاح‌طلب‌ها می‌گویند این در واقع یک ابزار و نگاه متفاوت به قانون برای سلب اختیار از دولت و قوا است. از نگاه شما، سیاست‌های کلان کشور چقدر از سوی دولت‌ها تصمیم‌گیری می‌شود و چقدر از جانب نظام؟
پرسش شما ناظر به واقعیتی به نام حاکمیت دوگانه در جمهوری اسلامی ایران است که از منابع دوگانه مشروعیت در قانون اساسی نشأت می‌گیرد. بخشی که مشروعیت خود را قرار است مستقیماً از رای مردم بگیرد، بخش انتخابی نامیده می‌شود و بخشی دیگر که یک بار مستظهر به رای مستقیم یا غیرمستقیم مردم بوده، ولی مجدداً در معرض رای مردم قرار نمی‌گیرد و اصطلاحاً بخش انتصابی نظام را می‌سازد. ما هرچه به جلو آمده‌ایم از پایگاه مردمی و دموکراتیک بخش انتخابی با توجه به مداخلات گسترده‌تر بخش‌های انتصابی همچون شورای نگهبان کاسته شده و به قدرت و شعاع عمل بخش‌های انتصابی افزوده شده است. لذا نه‌فقط سیاست‌های کلان که بسیاری از امور خُرد حاکمیتی در بخش‌های انتصابی تصمیم‌گیری می‌شود و مدیران بخش‌های انتخابی در دولت و مجلس و شوراها هم سعی بر کسب رضایت نهادهای انتصابی برای تداوم بقاء در قدرت دارند. از منظری دیگر می‌توان گفت که نقش و قدرت مردم در این معادله روزبه‌روز ضعیف‌تر شده است. اصلاح‌طلبان سعی می‌کردند در یک فضای هیبریدی، با حفظ حاکمیت دوگانه، بال دموکراتیک و انتخابی آن را تقویت کنند که در این راه شکست خوردند و حریف قدرت برآمده از ساختار حقوقی قدرت نشدند. به همین دلیل هم برخلاف گذشته می‌بینیم که منتقدان وضع موجود برای حل مسائل کشور، کمتر در اانتظار  انتخاباتی مثل انتخابات مجلس هستند چون دیگر قدرت چندانی را برای این نهاد در مقایسه با گذشته نمی‌بینند.

‌این یکپارچه‌سازی در تصمیم‌گیری، آیا جمهوریت را تضعیف نمی‌کند؟ یکی از دلایل عدم مشارکت مردم در انتخابات، احساسی است که نسبت به رئیس‌جمهور دارند. رئیس‌جمهوری که در تصمیمات بزرگ کاره‌ای نیست و معتقدند نقش رئیس جمهور که نماینده مردم است نادیده گرفته می‌شود. با این شرایط، دولت‌ها چقدر قدرت پیگیری خواست مردم براساس وعده‌هایی که به آنها دادند را دارند؟
به تعبیر درست آقای خاتمی، ما امروزه با ناجمهوری مواجه‌ایم که حاصل نادموکراسی به تعبیر آقای حجاریان است. این را جامعه هم احساس می‌کند. مثالش را در اعتراضات مختلف ببینید. آیا تا به حال شنیده‌اید که در یکی دو سال گذشته کسی علیه دولت و رئیس‌جمهور شعار دهد؟ خیر. نه از سر علاقه‌مندی به دولت یا آقای رئیسی که از سر قدرت اصلی ندانستن آنهاست. دولت و مجلسی می‌تواند اختیارات قانونی و مورد انتظار را پس بگیرد که اولاً خود وابسته فکری و سیاسی به این ساختار ناجمهوری و نادموکراسی نباشد و ثانیاً تحت ریاست و نفوذ سیاستمدارانی دموکراتیک، قوی، متعهد و با پشتوانه مردمی و رای بالا باشد.

 



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط