جمعه 30 شهریور 1403 - 12:13

کد خبر 12099

دوشنبه 14 فروردین 1402 - 22:55:00


محدودیت‌‏های بازسازی یک رابطه


هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

عادی‌سازی روابط تهران و ریاض نوید‌بخش است، اما این روند بدون دشواری نخواهد بود

اخیرا دو کشور از بزرگترین رقبای خاورمیانه، یعنی عربستان سعودی و ایران، از کنفرانسی در پکن بیرون آمدند و اعلام کردند که تغییراتی در روابط خود صورت خواهند داد. مقامات دو کشور گفتند که پس از بیش از هفت سال روابط تلخ و تقابل‌جویانه، روابط دیپلماتیک خود را عادی می‌کنند، سفارتخانه‌های خود را در تهران و ریاض بازگشایی کرده و گفت‌وگوهای بیشتری را برای نزدیک شدن به هم دنبال خواهند کرد؛ اقدامی که خیلی‌ها را شوکه کرد و نباید هم تعجب‌آور باشد.
بی‌ثباتی داخلی در ایران، موج اخیر تلاش‌های عادی‌سازی روابط بین دشمنان سابق در منطقه (مانند ترکیه، عربستان سعودی، امارات، قطر و اسرائیل)، مرگ آهسته توافق هسته‌ای ایران و نشانه‌هایی از کناره‌گیری بیشتر آمریکا از برجام، بذر گفت‌وگو میان عربستان و ایران را کاشت. در شرایطی که ایالات متحده در خاورمیانه از نظر نظامی در جایگاه دوم قرار گرفته و هیچ چارچوب امنیتی منطقه‌ای برای جلوگیری از تشدید سریع تنش وجود ندارد، ریاض و تهران روابط گرم‌تری را میان خود می‌آزمایند. اما تنش‌های چندده‌ساله میان دو کشور هنوز در زیر سطح پنهان است و نزدیکی دو کشور را به یک قمار برای هر دو کشور تبدیل می‌کند.

رقابت ایران و عربستان

نقطه بحران روابط عربستان و ایران در شامگاه دوم ژانویه 2016 زمانی رخ داد که تظاهرکنندگان ایرانی در اعتراض به اعدام شیخ نمر النمر، روحانی شیعه سعودی، سفارت عربستان در تهران را به آتش کشیدند. در پاسخ، ریاض سفارتش را بست، روابط دیپلماتیک را قطع کرد و شرکای خود را برای منزوی کردن ایران تحت فشار قرار داد.
هر دو کشور خود را به‌عنوان رهبران طبیعی در خاورمیانه به حساب می‌آورند. از نظر جغرافیایی و ایدئولوژیک، هر دو کشور معتقدند که برای ارائه قدرت و شکل دادن به ژئوپلیتیک منطقه‌ای به نفع خود از قدرت مناسبی برخوردارند. عربستان سعودی خود را رهبر جهان عرب سنی می‌داند و نفوذ قابل توجهی بر همسایگان خلیج‌فارس و دیگر کشورهای عرب سنی دارد. ریاض که بین دریای سرخ و خلیج‌فارس و در مرز شام قرار گرفته، در مرکزیت جهان اسلام قرار دارد. یکی از بزرگترین نقاط قوت عربستان سعودی نفوذ ایدئولوژیک آن است. عربستان زادگاه اسلام و متولی دو شهر مقدس اسلام، یعنی مکه و مدینه است. این جایگاه به لطف ذخایر بالای نفت، با ثروت بی‌اندازه همراه شده است. عربستان سعودی دومین ذخایر بزرگ نفت در جهان را در اختیار دارد.
در مقابل، ایران بیش از یک‌سوم مسلمانان شیعه جهان را در خود جای داده است. هویت شیعی از بعد از انقلاب سال 57 عمیقا به بخشی از سیاست داخلی و خارجی ایران تبدیل شده است. ایران پس از انقلاب در طول سالیان متمادی توانسته جنبش‌های شیعی منطقه را فعال کند و به نوعی ناسیونالیسم عربی را تضعیف کرده و رهبری کشورهای حاشیه خیلج‌فارس بر جهان عرب را بی‌ثبات کند. در حال حاضر ایران در کشورهایی نظیر سوریه، لبنان و عراق نفود قابل‌توجهی دارد.
بنابراین به جرات می‌توان گفت که از این منظر، عربستان سعودی و ایران به‌طور طبیعی و اجتناب‌ناپذیر رقیب یکدیگر بوده و هستند. اختلافات ایدئولوژیک دو کشور به‌شدت در عراق، سوریه و یمن خود را نشان داده است. از یکسو ایران از شبه‌نظامیان مسلح در این کشورها حمایت می‌کند و از سوی دیگر عربستان سعودی نیز با کمک به مخالفان ایران سعی کرده تا نفوذ ایران در منطقه را مهار کند. اما درحالی‌که مقابله با حضور ایران در منطقه شامات، همواره در صدر فهرست اولویت‌های عربستان سعودی قرار دارد، اما هیچ درگیری و رقابتی به اندازه جنگ یمن، به لحاظ جغرافیایی به مرزهای عربستان نزدیک نبوده است. شبه‌نظامیان حوثی که از حمایت دیپلماتیک ایران برخوردار بودند، نیروهای تحت رهبری عربستان سعودی را عقب راندند و این کشور را مجبور کردند که ائتلافی متشکل از 9 کشور را سازماندهی و مستقیماً در یمن به صورت نظامی مداخله کند.

الزامات برای عادی‌سازی روابط
گفت‌وگوهای محرمانه چین به‌هیچ‌وجه اولین تلاش برای میانجیگری صلح بین عربستان سعودی و ایران نبود. پیش‌تر، کشورهایی مانند عراق و ایالات‌متحده تلاش کرده بودند تا مذاکرات منطقه‌ای بین ایران و عربستان را با هدف کاهش تنش انجام دهند، اما این تلاش‌ها نتایج کمی به همراه داشت. آنچه تلاش‌های دیپلماتیک در پکن را حائز اهمیت می‌کند، نه صرف نقش چین به‌عنوان یک بازیگر بی‌طرف، بلکه شرایطی است که در وهله اول موجب شده که هر دو طرف پای میز مذاکره حاضر شوند. برنامه هسته‌ای ایران و شکست در احیای توافق هسته‌ای، رقابت و بی‌اعتمادی بین عربستان سعودی و ایران را تشدید کرد. از آنجایی که ایران به غنی‌سازی اورانیوم در سطوحی فراتر از حد توافق‌شده 67/3درصدی براساس برجام سال 2015 ادامه می‌دهد و درحالی‌که ایالات متحده همچنان سیگنال‌هایی مبنی بر خروج نظامی از خاورمیانه ارسال می‌کند، عربستان سعودی و دیگر بازیگران منطقه شروع به بررسی گزینه‌های دیگر برای خود کرده‌اند. این کشورها از این بیم دارند در صورت ادامه تنش‌ها میان ایران و غرب بر سر برنامه هسته‌ای، ایران به یک بازیگر قاطع و غیرقابل‌ پیش‌بینی در منطقه تبدیل شود. پیش‌تر کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس، با همین انگیزه موجی از عادی‌سازی روابط با اسرائیل و ترکیه را به راه انداختند. این عادی‌سازی روابط، تا به اینجای کار عمدتاً در راستای مسائل اقتصادی اتفاق افتاده است، اما هدف اساسی این کشورها، همکاری امنیتی نهایی علیه یک قدرت منطقه‌ای بزرگ به نام ایران بود. با این حال، با افزایش سطح نظامی‌گری در منطقه، پتانسیل بیشتری برای تشدید تنش به وجود خواهد آمد. ادراک عربستان این است که برجام یک موجود غرقه در آب است و برنامه هسته‌ای ایران نیز در مرحله گریز هسته‌ای قرار گرفته است، بنابراین تصمیم گرفته که به سمت کاهش تنش با ایران حرکت کند.
در مورد زمان‌بندی توافق ایران و عربستان نیز باید گفت که ناآرامی‌ها در داخل ایران فرصتی را برای عربستان سعودی و پکن- به‌عنوان میانجی، فراهم کرد تا در مسیر گفت‌وگو پیشرفت کنند. اعتراضات در ایران شکاف‌های عمیق سیاسی و نارضایتی از سیاست‌های اجتماعی و سیاسی کشور را آشکار کرد که با فشار اقتصادی تحریم‌های بین‌المللی تشدید نیز شده است. دولت در ابتدا با معترضان برخورد کرد، اما اخیراً ده‌ها هزار نفر عفو شدند و این خود می‌تواند نشان از تغییر برخی سیاست‌ها در داخل ایران باشد. این سیگنال‌هایی است که کشورهایی نظیر عربستان سعودی آن را به خوبی دریافت می‌کنند. تهران مشغول به اعتراضات داخلی و ایران در جست‌وجوی راهی برای خروج از بن‌بست منطقه‌ای، در موقعیت ایده‌آلی برای ریاض قرار داشت تا به میز مذاکره بیاید و توافقی را شکل بدهد.

محدودیت‌های نزدیکی بیش از حد دو کشور
اینجا قسمت دشوار ماجرا است. اگرچه ایران هیچ تغییر عمده‌ای را در سیاست خارجی خود وعده نداده است، اما به هدف جلب اعتماد سعودی‌ها حاضر شده امتیازاتی به ریاض بدهد. بنا به گزارش‌ها، ایران موافقت کرده است که از حملات فرامرزی حوثی‌های یمن به عربستان سعودی جلوگیری کند. اما حتی این توافق نیز خطراتی را به همراه دارد. هر دو کشور می‌دانند که شبه‌نظامیان حوثی همسو با ایران همیشه از خواسته‌های ایران پیروی نمی‌کنند. بنابراین اگر در آینده حملاتی از سوی حوثی‌ها علیه عربستان صورت بگیرد، اگرچه ایران می‌تواند استدلال کند که نقشی در این حملات نداشته، اما بعید است ریاض در این خصوص استدلال تهران را بپذیرد. مسلما ایران نیز حاضر نخواهد شد که از سطح روابط خود با حوثی‌های یمن بکاهد. چنان‌که این کار دامنه نفود منطقه‌ای ایران را آنطور که در سیاست‌های کلی منطقه‌ای ایران لحاظ شده، کاهش می‌دهد. ایران این نفوذ را یک ضرورت اصلی ژئوپلیتیکی برای خود می‌داند و به همین دلیل بود که در مذاکرات برجام در سال 2015، حاضر نشد در این خصوص مذاکره‌ کند. وقتی آمریکا و اروپا نتوانستند در مذاکرات برجامی در سال 2015 ایران را متقاعد کنند که از این نفوذ دست بشوید، عربستان سعودی چطور خواهد توانست چنین هدفی را محقق کند؟
نکته بعدی که بسیار اهمیت دارد، مسئله اسرائیل است. اسرائیل یکی از سرسخت‌ترین دشمنان منطقه‌ای ایران است و مسلما اسرائیل به این زودی‌ها از تغییرات در روابط ایران و عربستان استقبال نخواهد کرد. کاهش ردپای امنیتی ایالات متحده در منطقه، اسرائیل را ترغیب کرد تا چارچوب امنیتی منطقه‌ای جدیدی را ایجاد کند. نقطه آغاز این چارچوب امنیتی جدید، عادی‌سازی روابط با امارات، بحرین، سودان، مراکش و دیگران بود. از نظر اسرائیل، عادی‌سازی روابط تحت توافقنامه موسوم به ابراهیم، راهی برای ایجاد این چارچوب امنیتی بود که به‌عنوان ائتلافی برای محدود کردن ایران و نیروهای وابسته‌ به آن عمل می‌کرد. اما توافق عربستان و ایران به طرح‌های اسرائیل ضربه وارد می‌کند. اسرائیل فشار قابل‌توجهی را بر دوستان جدید خود در خلیج‌فارس وارد خواهد کرد تا برای دریافت امتیازات اساسی از سوی ایران، به‌ویژه در مورد حمایت این کشور از حزب‌الله که در امتداد مرزهای اسرائیل مستقر است، تلاش کنند. در غیر این صورت، اسرائیل تهدید خواهد کرد که روند پیشرفت پروژه‌های زیرساختی، تجاری و مالی وابسته به توافق ابراهیم را که کشورهای حاشیه خلیج‌فارس امیدوارند به تنوع بخشیدن به اقتصادشان کمک کند، کُند خواهد کرد. از آنجایی که ریاض به‌دنبال تعامل بیشتر با تهران است، باید آسیب‌های وارده به روابطش با اسرائیل و توافق ابراهیم را بسنجد.
طبق جدول زمانی توافق، عربستان سعودی و ایران دو ماه فرصت دارند تا ثابت کنند که به عادی‌سازی روابط متعهد هستند. قرار است مذاکرات در ماه مه پس از بازگشایی سفارتخانه‌ها و اجرای مجدد قرارداد همکاری امنیتی در سال 1998 برای مبارزه با تروریسم، قاچاق مواد مخدر و پولشویی از سر گرفته شود. اما به‌رغم تغییر عظیمی که عادی‌سازی روابط بین ایران و عربستان سعودی نویدش را می‌دهند، بی‌اعتمادی زیربنایی و منافع متفاوت دو کشور، احتمالاً تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط را با دشواری‌هایی روبه‌رو خواهد کرد. اما باید دید که آیا دو کشور خواهند توانست از پس این دشواری‌ها برآیند یا خیر؟


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط