جمعه 25 آبان 1403 - 08:00

کد خبر 122717

سه‌شنبه 20 تیر 1402 - 16:16:27


سورپرایز جدید خاورمیانه


هم میهن/متن پیش رو در «هم میهن» منتشر شده و انتشارش در «آخرین خبر» به معنای تایید آن نیست

عادی‌سازی روابط مصر و ایران چه تاثیری بر روند تحولات منطقه دارد؟

نائل شاما-Middle East Politics| تلاش‌ها برای میانجی‌گری بین مصر و ایران ماه‌هاست که ادامه دارد. هدف از این میانجی‌گری پایان دادن به یکی از طولانی‌ترین خصومت‌ها میان دو کشور در خاورمیانه است که اتفاقاً خیلی هم مورد توجه واقع نشده است. در ماه مه، گزارش‌های رسانه‌های موثق، حاکی از آن بود که مذاکرات مصر و ایران از ماه مارس سال جاری در بغداد در حال انجام است. در اواخر همان ماه، سلطان هیثم بن‌طارق، حاکم عمان به قاهره و تهران سفر کرد و رسانه‌ها از این سفر به‌عنوان تلاش سلطان هیثم برای میانجی‌گیری میان تهران و قاهره تفسیر کردند. چندین مقام عالی‌رتبه ایرانی و در رأس‌ آنها، رهبر عالی ایران، آیت‌الله علی خامنه‌ای و رئیس جمهوری ایران، ابراهیم رئیسی، علناً از این تلاش‌ها حمایت کردند. یکی از نمایندگان مجلس ایران نیز اعلام کرد که انتظار دارد این مذاکرات به احیای روابط رسمی میان دو کشور منجر شود و راه را برای دیدار رؤسای‌جمهور دو کشور باز کند. با این حال، مقامات مصری به نوبه خود، در خصوص این موضوع، مواضع محتاطانه‌ای اتحاذ کرده‌اند. سامح شکری، وزیر امور خارجه مصر گفته که وضعیت موجود با ایران تغییر زیادی نکرده است.
روابط بین مصر و ایران برای بیش از چهار دهه تیره بوده است. هرچند این تنش چهل‌ساله، در برخی دوره‌های زمانی نیز، با آرامشی نسبی همراه بوده است. ریشه این تنش‌ها را می‌توان تا حدی به رویدادهای دراماتیک اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 نسبت داد؛ یعنی زمانی که محمدرضاشاه پهلوی پس از برکناری، به واسطه انقلاب اسلامی در سال 1979، به مصر پناه برد. شاه ایران تا زمان مرگش در سال 1980 در قاهره زندگی کرد. پس از آن در همان‌جا به خاک سپرده شد. حاکمان جدید و انقلابی ایران به نشانه اعتراض به تصمیم مصر در پذیرش شاه مخلوع ایران، روابط خود را با مصر قطع کردند. در سال 1981، وقتی یک افسر نظامی و اسلامگرای ارتش مصر، انور سادات، رئیس‌جمهور وقت مصر را در یک رژه نظامی ترور کرد، مقامات شهری تهران یک خیابان اصلی این شهر را به نام او نامگذاری کردند. تلخی ناشی از این دو رویداد، برای مدتی روابط دوجانبه را مسموم کرد.
علاوه بر این نکات کوچک نمادین، تعدادی از ملاحظات استراتژیک در تهران و قاهره نیز باعث شد که این شکاف در روابط حفظ شود. در 10‌ساله‌ی نخست انقلاب ایران که با شور انقلابی نیز همراه بود، روابط تهران تقریباً با همه همسایگانش خصمانه و پرتنش شد. در آن زمان تهران به‌دنبال پایان دادن به انزوای منطقه‌ای خود بود. اما مصر که به‌عنوان متحد اصلی ایالات‌متحده در خاورمیانه، سالانه حدود دو‌میلیارد‌دلار کمک امنیتی و اقتصادی از واشنگتن دریافت می‌کرد، هیچ تمایلی برای اصلاح روابطش با کشوری که رهبرانش ایالات‌متحده را با عنوان «شیطان بزرگ» یاد می‌کردند، نداشت. در دهه 1980 و 1990، مصر روابط نزدیک سیاسی و اقتصادی‌ای با کشورهای عرب حاشیه‌خلیج‌فارس نیز برقرار کرد. در این دوره روابط قاهره به‌طور خاص با ریاض بسیار گرم شد و عربستان‌سعودی نیز نگاهش به ایران از دریچه یک تهدید امنیتی بود. حسنی مبارک، رئیس‌جمهور وقت مصر که از سال 1981 تا 2011 حکومت کرد، به این نتیجه رسیده بود که نزدیک شدن به ایران ممکن است اتحاد استراتژیک کشورش با ایالات‌متحده و غرب را به‌طور کلی و همچنین با کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به خطر بیندازد. علاوه بر این، حسنی‌مبارک در راستای مواجهه سرسختانه و شدیدش با اسلامگرایان مصری و به‌طور خاص اخوان‌المسلمین، نسبت به ترویج شکل فراملی فعالیت اسلام‌گرایان در ایران احساس نگرانی می‌کرد و گمان داشت که هدف تهران، ایجاد روابط با گروه‌های اسلام‌گرای مصری است.
در سال 2011 ‌و پس از اینکه مبارک از قدرت سرنگون شد، محمد مرسی، رئیس‌جمهور مصر که خودش از اعضای اخوان‌المسلمین بود و از جانب این جنبش حمایت می‌شد، در سال 2012 به تهران سفر کرد و یک سال بعد نیز در قاهره با محمود ‌احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری وقت ایران ملاقات کرد. اما این گرم شدن کوتاه‌مدت روابط، در سال 2013 و پس از کودتای ارتش علیه دولت مرسی و به قدرت رسیدن ژنرال عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور فعلی پایان یافت. با این حال، در سال‌های اخیر وضعیت جدیدی در خاورمیانه به وجود آمده است، زیرا این تصور وجود دارد که ایالات‌متحده به تدریج در حال عقب‌نشینی از منطقه است. درحالی‌که واشنگتن تعهدات امنیتی خود به کشورهای منطقه را کاهش داده و نگاه خود را به اقیانوس هند و اقیانوس آرام معطوف کرده است، قدرت‌های منطقه‌ای با تنوع بخشیدن به مشارکت‌های بین‌المللی خود و تقویت روابط با روسیه و چین سعی کرده‌اند به این تحول واکنش نشان دهند. آنها همچنین تمایل کمتری برای توجه به خواسته‌های ایالات متحده نشان داده‌اند.
در ماه مارس، یک توافق تاریخی عادی‌سازی روابط بین عربستان‌سعودی و ایران با میانجی‌گری چین انجام شد. در ماه مه، به‌رغم انتقاد علنی واشنگتن، سوریه پس از 11 سال، مجدداً در اتحادیه عرب پذیرفته شد. در این چارچوب، گفت‌وگوی مصر و ایران بخشی از تلاش‌های گسترده‌تر منطقه‌ای برای آشتی است و ایالات‌متحده هم کنترل کمی بر آن دارد. تردیدی وجود ندارد که ایران به مذاکرات با مصر از دریچه کاهش انزوای نسبی خود در جهان عرب و تضعیف تلاش‌های آمریکا و اسرائیل برای تشکیل یک جبهه عربی ضدایران می‌نگرد. در واقع، مصر به‌عنوان پرجمعیت‌ترین کشور جهان عرب است که هنوز شروع به ترمیم خرابی‌های روابطش با ایران نکرده است. انگیزه‌های مصر از عادی‌سازی روابط با ایران چندان واضح و روشن نیست. قاهره که توسط چندین بحران مسری در حال وقوع از قبیل، بحران لیبی، بحران سودان و بحران غزه، احاطه شده است، علاقه خاصی به ترویج تعامل و میانه‌روی در سراسر منطقه دارد. به‌عنوان مثال، پس از نزدیک به یک دهه خصومت، مصر اخیراً روابط خود را با قطر از سر گرفت و حتی اختلافات خود را با ترکیه که اصلی‌ترین کشور حامی اخوان‌المسلمین در مصر بود کاهش داد. گفت‌وگوی قاهره با تهران را می‌توان از این منظر تحلیل کرد. قاهره از نفوذ ایران بر حماس و دیگر گروه‌های فلسطینی مستقر در غزه آگاه است. از نگاه قاهره، تفاهم با ایران می‌تواند برای تعدیل رفتار این گروه به کار گرفته شود.
اما احتمالاً انگیزه‌های قاهره از عادی‌سازی روابط با ایران چیزی بیشتر از این است. مصر با بحران اقتصادی شدیدی دست و پنجه نرم می‌کند. این بحران اقتصادی، ‌ارزش پول این کشور را به نصف کاهش داده و جریان‌های تجاری را مختل کرده است. این کشور که با کمبود شدید ارز خارجی مواجه است، به‌دنبال جذب اشکال مختلف کمک مالی از مؤسسات مالی بین‌المللی، کشورهای ثروتمند نفت‌خیز خلیج‌فارس و حتی کشورهایی مانند هند و لیبی بوده است.
ایران که به دلیل تاثیر تحریم‌های ایالات متحده با چالش‌های اقتصادی خود مواجه است، چیزی برای ارائه به مصر در قالب کمک‌های مستقیم ندارد. اما آب شدن یخ روابط میان دو کشور می‌تواند برای بخش گردشگری مصر یک موهبت باشد. مصر که ده‌ها مکان مقدس شیعیان، مسجد و زیارتگاه را در خود جای داده است، در صورت عادی‌سازی روابط، می‌تواند تعداد زیادی از توریست‌های ایرانی - که برای دهه‌ها از ورود به کشور منع شده‌اند – را جذب کند. این مسئله می‌تواند سهم مهمی در اقتصاد مصر که با کمبود نقدینگی مواجه است، داشته باشد. در واقع، گامی نیز در این راستا در ماه مارس برداشته شد و مقامات مصری مقررات صدور ویزا برای ایرانیان را اندکی تسهیل کردند تا ایرانیانی که به صورت گروهی به جنوب سینا سفر می‌کردند، بتوانند در بدو ورود ویزا دریافت کنند. نزدیکی قاهره به ایران، همچنین می‌تواند همکاری‌های اقتصادی میان دو کشور از جمله در بخش حیاتی نفت را افزایش دهد.
با این حال، احیای روابط مصر و ایران قطعی نیست زیرا مصر در حال حاضر با دقت و احتیاط در این مسیر قدم می‌گذارد. با وجود تمایل دیپلمات‌های ارشد مصر به بررسی گزینه‌های آشتی‌جویانه، اما در گذشته آژانس‌های امنیت ملی مصر با نفوذی که در ساختار تصمیم‌گیری دارند، این تلاش‌ها را وتو می‌کردند. به‌علاوه، مصر مایل بود کشورهای حامی خود در حاشیه خلیج‌فارس را که از نظر تاریخی به نزدیکی مصر و ایران با تعجب نگاه می‌کردند، تحریک نکند، زیرا این کشورها می‌ترسیدند که توازن ظریف قدرت در خلیج‌فارس با آشتی مصر و ایران به هم بخورد. اکنون که عربستان سعودی و امارات‌متحده‌عربی نیز تنش‌زدایی را با ایران دنبال می‌کنند، ممکن است به حرکت رو به جلوی مصر در آشتی با ایران اعتراضی نداشته باشند.
با این حال، در صورت موفقیت‌آمیز بودن برقراری روابط بین مصر و ایران، یک‌بار دیگر نقش رو به کاهش واشنگتن در تأثیرگذاری بر داینامیک‌های منطقه‌ای آشکار خواهد شد. همانطور که صلح مبتنی بر خواست آمریکا، در دهه گذشته در خاورمیانه فرسایش یافته است، بازیگران محلی به‌طور فزاینده‌ای خطوط سیاست منطقه خود را اغلب در همکاری با چین و روسیه شکل داده‌اند، اما بزرگترین بازنده عادی‌سازی روابط ایران و مصر، اسرائیل خواهد بود. اسرائیل از برنامه هسته‌ای ایران احساس خطر می‌کند و تهران و نیروهای نیابتی‌اش را «نیروهای شیطانی» می‌داند که نمی‌توان با آنها سازش کرد. ادغام مجدد ایران و سوریه در ساختارهای سیاسی منطقه، فقط نگرانی‌های امنیتی اسرائیل را تشدید می‌کند.
موج اخیر توافقات آشتی‌جویانه در خاورمیانه می‌تواند به کاهش تنش‌ها در منطقه کمک کند. اما سوال این است که این کاهش تنش‌ها تا چه زمانی پایدار خواهد ماند. درگیری بین کشورهای خاورمیانه اغلب داخلی بوده است و دوره‌های صلح در این منطقه اغلب گذرا بوده‌اند. اما اگر مصر و ایران موفق به عادی‌سازی روابط خود شوند، حداقل گامی در جهت یافتن پاسخ این سوال برداشته خواهد شد.

ترجمه: آریا صدیقی



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط