جمعه 25 آبان 1403 - 13:54

کد خبر 123042

چهارشنبه 21 تیر 1402 - 10:50:00


تعلق ابدی


شرق/متن پیش رو در «شرق» منتشر شده و انتشارش در «آخرین خبر» به معنای تایید آن نیست

عبدالرحمن فتح‌الهی| ششمین نشست مشترک وزیران امور خارجه شورای همکاری خلیج فارس با فدراسیون روسیه در زمینه گفت‌وگوهای راهبردی روز دوشنبه در مسکو برگزار شد که با صدور بیانیه پایانی به کار خود خاتمه داد. در این بیانیه وزرای امور خارجه روسیه و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس (عربستان، امارات، قطر، عمان، کویت و بحرین)، به مسائل مربوط به ایران نیز پرداختند. شورای همکاری خلیج فارس شامگاه روز دوشنبه متن بیانیه پایانی را در پایگاه اینترنتی خود منتشر کرد.

بنا بر آنچه در این بیانیه آمده، شرکت‌کنندگان در این نشست یک‌روزه ضمن استقبال از توافق میان عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران با تلاش و میانجیگری عمان، عراق و چین که شامل ازسرگیری روابط دیپلماتیک میان دو کشور می‌شود، ابراز امیدواری کردند که این توافق گامی مثبت برای حل‌وفصل اختلافات و پایان‌دادن به همه کشمکش‌های منطقه‌ای از طریق گفت‌وگو و ابزارهای دیپلماتیک باشد.

وزرای امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و روسیه ضمن تأکید بر اهمیت اینکه روابط میان کشورها براساس تفاهم، احترام متقابل، حسن همجواری، احترام به حاکمیت، دخالت‌نکردن در امور داخلی و پایبندی به منشور سازمان ملل متحد و قوانین و هنجارهای بین‌المللی باشد، خاطرنشان کردند که از کاهش تنش و اقدامات اعتمادسازی میان کشورهای منطقه در راستای تقویت و تضمین امنیت در این منطقه دارای اهمیت راهبردی در جهان پشتیبانی می‌کنند. شرکت‌کنندگان در ششمین نشست گفت‌وگوی راهبردی میان شورای همکاری خلیج فارس و روسیه همچنین اهمیت حفاظت از امنیت دریایی و امنیت گذرگاه‌های آبی در منطقه و مقابله با تهدیدها علیه خطوط ناوبری دریایی، تجارت بین‌المللی و تأسیسات نفتی در کشورهای عضو شورا را مورد تأکید قرار دادند.

در بند حاشیه‌ای و البته تکراری بیانیه مشترک، وزرای امور خارجه شورای همکاری خلیج فارس و روسیه بر پشتیبانی خود از همه تلاش‌های صلح‌آمیز ازجمله «ابتکار امارات و تلاش‌های آن برای دستیابی به یک راه‌حل مسالمت‌آمیز برای مسئله جزایر سه‌گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی از طریق مذاکرات دوجانبه یا دیوان بین‌المللی دادگستری براساس مقررات حقوق بین‌الملل و منشور سازمان ملل متحد برای حل‌وفصل این مسئله مطابق با مشروعیت بین‌المللی» نیز تأکید کردند.

شرکت‌کنندگان در این نشست درباره همکاری میان روسیه و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز، اهمیت گفت‌وگوی راهبردی میان دو طرف در راستای دستیابی به منافع مشترک و تقویت روابط دوستی، اعتماد متقابل و همکاری دوجانبه و همچنین نقش مهم کشورهای خود در پشتیبانی از اقتصاد جهانی، ثبات بازارهای انرژی و ارتقای رفاه و شکوفایی را مورد تأکید قرار دادند.

وزرای امور خارجه شورای همکاری خلیج فارس و روسیه در نشست خود همچنین درباره مسائل دیگری شامل دستیابی به صلح و امنیت، از بین بردن تروریسم، حل‌وفصل مسئله فلسطین، تلاش‌ها در راستای حل‌وفصل بحران‌های یمن و سوریه، تعیین مرزهای دریایی میان کویت و عراق، لزوم خروج مزدوران از لیبی و توقف درگیری در سودان و بازگرداندن امنیت و ثبات به افغانستان گفت‌وگو کردند.

در این نشست همانطور که ذکر شد شورای همکاری خلیج فارس و روسیه بیانیه مشترکی صادر کردند. در بخشی از این بیانیه ادعاهای تکراری در خصوص جزایر سه گانه ایرانی بار دیگر مطرح شده بود.

در مقابل تکرار ادعاها درباره جزایر سه‌گانه ذیل بیانیه مشترک کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و روسیه، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنشی همه مطالب مندرج در بیانیه مذکور را مردود دانست. ناصر کنعانی جزایر سه‌گانه را تا ابد متعلق به ایران دانست و در ادامه صدور این‌گونه بیانیه‌ها را مغایر با روابط دوستانه ایران و همسایگان تلقی کرد. سخنگوی وزارت امور خارجه به این نکته هم اشاره کرد که «جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر استمرار سیاست حسن همسایگی و احترام متقابل، توسعه و ثبات منطقه را مسئولیت جمعی کشورهای منطقه می‌داند».

 شرط‌بندی پای اسب بازنده

به نظر می‌رسد که نشست‌های دوره‌ای شورای همکاری خلیج فارس چه در سطح سران، وزرای امور خارجه یا هر سطح دیگری عملا با تکرار ادعاهای بی‌اساس درباره جزایر سه‌گانه همراه بوده است و همواره در بیانیه‌های خود موضوع تعلق تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی به امارات متحده عربی را به یک «موتیف دیپلماتیک و سیاسی» تبدیل کرده‌اند. شاید نکته حائز اهمیت دراین‌باره به تغییرنکردن نگاه این کشورها حتی پس از امضای توافق سه‌جانبه پکن در اسفندماه سال گذشته و احیای روابط ایران و عربستان بازگردد که نشان می‌دهد با وجود این مهم، کماکان کشورهای حاشیه خلیج فارس ضمن ازسرگیری روابط، برخی چالش‌های سابق خود را هم حفظ کرده‌اند.

در سوی دیگر موضوع میزبانی روسیه از نشست مشترک با اعضای شورای همکاری خلیج فارس و نیز امضای مسکو در پای بیانیه پایانی مشترک که به نوعی تأیید کرملین در قبال ادعاها درباره جزایر سه‌گانه است، حکایت از آن دارد که برخی محافظه کاران وطنی پای اسب بازنده شرط‌بندی کرده‌اند و پوتین بنا به اقتضائات سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی و مبتنی بر مصلحت و منافع ملی به‌راحتی توان انعطاف و تعامل با هر کشوری را دارد.

امیرمهدی ذُکایی پیرو این نکات در گفت‌وگو با «شرق» و در سایه تداوم جنگ اوکراین و بحرانی‌ترشدن شرایط سیاسی، دیپلماتیک و به‌ویژه امنیتی، اقتصادی و تجاری و... روسیه، تأکید دارد که مسکو و پوتین بیش از گذشته به تعمیق روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس نیاز مبرم دارد؛ بنابراین به گفته او، قطعا کرملین خود را محدود به روابط سیاسی و دیپلماتیک با تهران نمی‌کند؛ چراکه از نگاه این کارشناس، روابط ایران و روسیه به‌عنوان دو کشور تحریم‌زده، آورده تجاری چندانی برای روس‌ها ندارد. با این خوانش، تحلیلگر مسائل بین‌الملل، بدیهی می‌داند که پوتین، لاوروف و دیگر مقامات روس به‌راحتی میزبانی از نشست مشترک با اعضای شورای همکاری خلیج فارس را در روسیه بپذیرند که به نوعی از یک‌سو تلاشی در راستای «انزوازدایی» از سیاست خارجی روسیه بعد از جنگ اوکراین محسوب می‌شود و از طرف دیگر می‌تواند به تقویت مناسبات تجاری و بهبود وضعیت بحران‌زده روسیه منجر شود. به‌همین‌دلیل ذکایی، این امر را بدیهی می‌داند که «روسیه پای منافع ملی خود به‌راحتی بیانیه مشترک با اعضای شورای همکاری خلیج فارس و ادعا بر سر جزایر سه‌گانه را بپذیرد و حتی آن را امضا کند». ذکایی در ادامه ارزیابی خود، به آسیب‌شناسی دقیق‌تر از روابط تهران – مسکو می‌پردازد و معتقد است که کرملین، نه متحد استراتژیک و نه شریک راهبردی مطمئنی است؛ چون از منظر این مفسر حوزه سیاست خارجی، مسکو بارها ثابت کرده بنا به منافع ملی می‌تواند از خیر همکاری‌های تاکتیکی بگذرد و گاهی متفاوت و حتی متضاد با منافع دیگر بازیگران همسو گام بردارد. البته ذکایی به این نکته را هم اذعان دارد که «با توجه به بحرانی‌ترشدن وضعیت روسیه بعد از جنگ اوکراین و محدودشدن روابط کرملین با چند کشور معدود قطعا پوتین قدری با احتیاط بیشتری در قبال همین چند کشور باقی‌مانده و به‌ویژه تهران عمل خواهد کرد که اکنون ادعا می‌شود، همراه روس‌ها و شریک آنها در تحریم‌های موجود است».

با این اوصاف، تحلیلگر مسائل بین‌الملل متذکر می‌شود که «مسکو در یک موازنه بخشی دیپلماتیک و با محاسبه سود و زیان، اکنون به این جمع‌بندی نهایی رسیده است که میزبانی از نشست اعضای شورای همکاری خلیج فارس و تأیید ادعا بر سر جزایر سه‌گانه ایران، سود و آورده به‌مراتب بیشتری از روابط سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک با تهران دارد». ضمن آنکه این کارشناس یادآور می‌شود که «با توجه به برخی مشکلات اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک در ایران، تهران هم فعلا پتانسیل لازم برای پاسخ‌گویی مطلوب در برابر مسکو را نشان نمی‌دهد و این نکته‌ای است که خود روس‌ها هم به آن اشراف دارند که حاضر به امضای بیانیه مشترک شده‌اند».

‌صالح نجفی هم به‌عنوان دیگر کارشناس در تحلیل خود به «شرق»، به بازخوانی تاریخی نشست‌های مشترک روسیه و اعضای شورای همکاری خلیج فارس اشاره دارد که به گفته او بیش از یک دهه به‌صورت منظم برگزار شده و در ۱۲ سال گذشته این نشست‌ها همواره ادامه داشته است. تحلیلگر حوزه خاورمیانه، «به اولین نشست مشترک در قالب گفت‌وگوی راهبردی میان روسیه و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس» رجوع می‌کند که نوامبر ۲۰۱۱ در ابوظبی امارات برگزار شده بود‌. این کارشناس با اشاره به دومین نشست مشترک اعضای شورای همکاری خلیج فارس و روسیه می‌گوید: در آن نشست الکساندر لوکاشویچ، سخنگوی وقت وزارت امور خارجه روسیه، اعلام کرد نشست مذکور انگیزه مثبتی برای همکاری سیاسی در زمینه‌های اقتصادی میان کشورهای عضو شورای همکاری و روسیه است و در آن زمان اعلام شد که نشست‌های مشترک روسیه و شورای همکاری خلیج فارس به هماهنگی کامل در مواضع سیاسی دو طرف منجر خواهد شد. این هماهنگی‌ها به‌ویژه درباره مسائلی است که ضرورت بیشتری دارد تا در دستور کار بین‌المللی و منطقه‌ای قرار گیرد؛ از‌جمله مسئله سوریه و تضمین امنیت جمعی در منطقه خلیج فارس که دغدغه مهم منطقه است. به همین واسطه، نجفی معتقد است بعد از جنگ اوکراین و فرسایشی‌شدن این جنگ، روسیه به ظرفیت‌های انرژی در قالب اوپک‌پلاس و نیز پتانسیل دیپلماتیک، اقتصادی و تجاری کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در قالب شورای همکاری خلیج فارس و نیز در سطح روابط تک‌به‌تک و دوجانبه با همه اعضای این شورا نیاز حیاتی پیدا کرده است.


مفسر حوزه سیاست خارجی در ادامه به شکل مشخص روی مناسبات مسکو - ابوظبی تمرکز می‌کند و یادآور می‌شود: «روز شنبه هفته جاری، روزنامه «ارم‌نیوز» امارات از نشست میان روسیه و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در مسکو خبر داده بود و آن را در چارچوب «گفت‌وگوهای راهبردی» مسکو و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس توصیف کرد». به همین دلیل، نجفی تأکید می‌کند: «اهمیت روابط کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با روسیه از نگاه کرملین متفاوت از گذشته شده و پوتین برای حفظ، تداوم، تشدید و تعمیق این روابط حاضر به انجام هر کاری است». از دیگر سو این کارشناس مسائل غرب آسیا در ادامه گپ‌و‌گفت خود با «شرق» در سایه تغییر زاویه تحلیلش به مناسبات مسکو و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس ورود می‌کند و می‌گوید: «کشورهای شورای همکاری خلیج فارس همچنین به دنبال هم‌گرایی بیشتر در عرصه روابط بین‌الملل هستند و روسیه را به‌عنوان تعادل‌دهنده سیاست خارجی خود در رابطه هم‌زمان با غرب و آمریکا می‌دانند».

بنابراین به زعم نجفی، «در جریان جنگ اوکراین نیز با وجود اعمال تحریم‌های سخت اروپا و آمریکا علیه روسیه، کشورهایی مانند امارات و عربستان چندان به این تحریم‌ها علیه روسیه پایبند نبوده و همچنان حجم روابط تجاری خود با روسیه را در سطح قبل نگه داشته‌اند؛ بنابراین نباید انتظار داشت که روسیه به دلیل رابطه خود با ایران از امضای بیانیه‌ای ضدایرانی خودداری کند که منافع دیگرش به خطر بیفتد». این تحلیلگر در تبیین هر‌چه بیشتر ارزیابی خود، به اتفاق‌های نشست مسکو رجوع می‌کند که «در حاشیه این نشست، روسیه و کشورهای عربی منطقه بر افزایش تجارت و همچنین همکاری‌های صلح‌آمیز هسته‌ای تأکید کردند».

 وقتی منافع ملی، چین و روسیه نمی‌شناسد

امیرمهدی ذکایی در ادامه تحلیل خود و همسو با نگاه صالح نجفی، نگاه منفعت‌طلبانه روسیه را که گاهی حتی به تمامیت ارضی کشورها هم نگاه دارد، مختص به مسکو نمی‌داند و به باور او، «این رفتار، نه‌تنها درباره روس‌ها بلکه درباره چین هم صدق می‌کند». اشاره این کارشناس به حواشی سفر آذر‌ماه سال گذشته شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، به عربستان سعودی و امضای دو بیانیه ضدایرانی است. در این راستا، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در بیانیه پایانی چهل‌و‌سومین نشست سران خود که با سفر شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین به عربستان در ریاض برگزار شد، به موضوع تمامیت ارضی ایران پرداختند که در آن زمان با واکنش‌ها و انتقادهای گسترده‌ای در محافل رسانه‌ای داخلی و چهره‌های سیاسی منجر شد. شدت واکنش‌ها به حدی بود که به بروز چالش‌هایی میان تهران و پکن کشید؛ چراکه در بند دوازدهم بیانیه مشترک کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و چین که ۱۸ آذر ۱۴۰۱/ ۹ دسامبر ۲۰۲۲ منتشر شد، به ادعای امارات متحده عربی درباره جزایر سه‌گانه اشاره شده بود.

در بند مذکور چنین آمده بود که «رهبران بر حمایت خود از همه تلاش‌های صلح‌آمیز از‌جمله ابتکار و تلاش امارات متحده عربی برای دستیابی به راه‌حلی مسالمت‌آمیز در موضوع جزایر سه‌گانه (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی) از طریق مذاکرات دوجانبه با رعایت موازین حقوق بین‌الملل و حل این موضوع با رعایت مشروعیت بین‌المللی تأکید کردند». قبل‌تر نیز چین و عربستان در بخشی از بیانیه مشترک که جدا از بیانیه مشترک پکن و سران شورای همکاری خلیج فارس بود، به پرونده هسته‌ای ایران پرداخته و خواسته‌هایی را مطرح کردند. امضای شی جین‌پینگ پای این دو بیانیه هنوز به عذرخواهی رسمی او یا وزارت امور خارجه چین از ایران منجر نشده است و تنها در یک نمایش دیپلماتیک، پکن، هو چون هوا، معاون نخست‌وزیر خود را راهی تهران کرد. جالب آنجاست که برخی کارشناسان سیاست خارجی معتقدند هو چون هوا نیز در دیدار با مقامات دولت سیزدهم و شخص سیدابراهیم رئیسی حاضر به عذرخوانی رسمی بابت اقدام اشتباه رئیس‌جمهور چین به‌خصوص در قبال جزایر سه‌گانه نشد و صرفا به لفاظی سیاسی با تمرکز به تعمیق روابط دو کشور بسنده کرد. البته در آن زمان انتقادهای گسترده‌ای هم درباره رفتار دولت رئیسی و وزارت امور خارجه بابت انفعال و سکوت در برابر گستاخی چینی‌ها در قبال جزایر مطرح شد. در همین زمینه ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، در نشست خبری ۲۱ آذر ۱۴۰۱/ ۱۲ دسامبر ۲۰۲۲ در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه «به نظر می‌رسد موضع ایران در ارتباط با چین و بیانیه مشترکی که با شورای همکاری خلیج فارس به امضا رسانده، موضعی نرم بوده و اقدام قاطعی در برابر این اقدام چین و مطالب مطرح‌شده در آن بیانیه علیه ایران صورت نگرفته است و از دیگر سو روابط ایران با چین را در بستر این تحولات را چطور ارزیابی می‌کنید؟»، با یک کلی‌گویی اظهار کرد: «رابطه ایران با کشور چین در سایه وجود اراده سیاسی دو کشور مبتنی بر منافع و مسائل مشترک در حال گسترش است».

کنعانی در آن نشست خبری با تأکید بر اینکه در ارتباط با موضوعات منافع اساسی ایران و تمامیت ارضی کشور با هیچ طرفی مصالحه نمی‌کنیم، متذکر شد که «تهران به ادعاها و مسائل منتشر‌شده در این زمینه واکنش جدی نشان می‌دهد و از همه ظرفیت‌های دیپلماتیک برای پیشبرد منافع دو کشور استفاده می‌کند». سخنگوی وزارت امور خارجه ادامه داد: «ما موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران را اعلام کردیم. وزارت امور خارجه بلافاصله وارد عمل شد. سفیر چین در ایران را خواستیم و اعتراض خود را بیان کردیم. یادداشت اعتراضی دادیم. در این زمینه جمهوری اسلامی ایران با جدیت عمل کرد و مواضع خود را بیان کرد». اما واقعیت امر آن بود که اعتراض صورت‌گرفته از سوی کارشناسان، مورد انتقاد قرار گرفت و بسیاری معتقد بودند به نوعی از کنار این مسئله با نمایش‌های دیپلماتیک به آرامی عبور شده است تا حدی که حتی طیفی از رسانه‌های داخلی از به کار بردن عبارت «احضار سفیر چین و اعتراض به امضای شی جین‌‌پینگ پای بیانیه ضدایرانی بر سر جزایر سه‌گانه» هم خودداری کردند. با در‌نظرگرفتن این تاریخچه، امیر‌مهدی ذکایی در بخشی از تحلیل خود به «شرق» گفت «بعید می‌داند که مانند تجربه چین، به‌جز چند موضع‌گیری ساده دیپلماتیک، شاهد واکنشی قاطع در برابر مسکو به دلیل امضای بیانیه مشترک بر سر جزایر سه‌گانه باشیم». البته کنعانی با این جمله که تعلق جزایر سه‌گانه به ایران ابدی است، تا اینجای کار موضع رسمی ایران در قبال این جزایر را خلل‌ناپذیر نشان داده است، ولی به نظر می‌رسد با نگاه به تجربیات قبلی و جلوگیری از تکرار این ادعاهای واهی در آینده، لازم است تا یک راهبرد مؤثرتر سیاسی-‌دیپلماتیک نیز برای مسدود‌کردن مسیر این‌گونه بازی‌ها در حاشیه خلیج فارس و همراهی‌های صرفا منفعت‌طلبانه کشورهایی مانند روسیه طراحی کرد.



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط