جمعه 25 آبان 1403 - 20:07

کد خبر 123929

چهارشنبه 21 تیر 1402 - 17:28:14


حلقه ای که با قدرت می تازد


هم میهن/متن پیش رو در «هم میهن» منتشر شده و انتشارش در «آخرین خبر» به معنای تایید آن نیست

گسترده شدن شکاف اصول‌گرایان و نقش پیمان جبلی و وحید جلیلی

یک برکناری در صداوسیما باعث شد تا اختلافات سیاسی در این نهاد هم علنی شود؛ نهادی که همیشه انتقادات به آن از سوی اصلاح طلبان و روشنفکران مطرح می شد و صبغه بی‌تفاوتی به تنوع دیدگاه‌ها، سلایق داشت و متهم بود که صرفاً نگاه اصولگرایی بر آن حاکم است. اما اینبار منتقدان صدا و سیما از رسانه ها و فعالان اصولگرا هستند. این دعواها و اختلافاتی که این روزها در میان مدیران صداوسیما به میان آمده از چنددستگی‌ها در این جریان یکدست خبر می‌دهد؛ جریانی که از سال 1400 بر این سازمان مدیریت می‌کند از سوی حامیان سابق همان جریان مورد نقد قرار گرفته‌اند؛ تا جایی که یک روزنامه و دو خبرگزاری‌ مهم اصول‌گرایان پس از اینکه خبر برکناری محسن یزدی از مدیریت شبکه مستند پخش شد، با انتشار گزارش‌هایی از روند ایجادشده در صداوسیما ابراز نگرانی کرده‌‌اند؛ روندی که هفته قبل از سوی روزنامه جوان آغاز شد و پس از آن خبرگزاری‌ تسنیم و خبرگزاری فارس آن را ادامه دادند تا مشخص شود همان اتفاقی که در دیگر عرصه‌ها با یکدست‌سازی رخ داده، در صداوسیما هم پدیدار شده و اصول‌گرایان حتی زمانی که رقیب هم ندارند، در سیاست‌های اعمال‌شده با یکدیگر اختلاف‌نظر گسترده‌ای دارند. نکته جالب توجه این است که در انتقادات مطرح‌شده، به نام «وحید جلیلی» اشاره ویژه شده است؛ به‌گونه‌ای که خبرگزاری تسنیم حتی در تیتر گزارش خود نام وحید جلیلی را می‌آورد و می‌نویسد: «آقای وحید جلیلی! خودتان نگران رویکردتان نشده‌اید؟» تیتری که نشان می‌دهد قائم‌مقام رئیس سازمان صداوسیما در امور فرهنگی، نقشی کلیدی و تاثیرگذارتر از سایر معاونان پیمان جبلی دارد. به‌عبارتی شاید سیاست‌گذار درونی صداوسیما، جلیلی باشد. فردی که سال 98 از تسلط بچه‌های خانی‌آباد و نازی‌آباد بر رسانه ملی حرف زده بود و منتقد آن جریان مدیریتی بود اما طی دو سال مدیریتش، امام‌صادقی‌ها و جشنواره عماری‌ها را جایگزین آنها کرده اما این جایگزینی هم ظاهراً برای افراد همسو با او مطلوب نبوده است.

جلیلی دوم در مسیر سیاست
برادر کوچک سعید جلیلی، فعالیت خود را از دهه 70 با روزنامه‌نگاری آغاز می‌کند، در سال‌هایی که دانشجوی دانشگاه امام‌صادق بود، به نشریه نیستان می‌رود و در سال 81 سردبیر روزنامه ابرار می‌شود اما مدتی بعد راهی حوزه هنری شده و سردبیر مجله سوره می‌شود. حضور او در مقام سردبیری این مجله با انتشار 30 شماره همراه شده اما در سال 85 اخراج می‌شود. بنابر آنچه در سایت وحید جلیلی آمده، علت اخراج او اختلاف با حسن بنیانیان و سیدمهدی خاموشی، مدیران حوزه هنری و نگارش یادداشتی تحت عنوان «انقلاب فرهنگی منهای فرهنگ انقلابی» بوده است. البته وحید جلیلی چندی پیش مصاحبه‌ای با مجله سوره انجام داده و درباره اخراج از حوزه هنری یک نکته دیگر را هم بیان کرده. او در بخشی از این مصاحبه گفته است: «از حوزه هنری اخراج شدیم، به‌خاطر اینکه صداوسیما را نقد کردیم. دو تا انتقاد به یک سریال کردیم، بسیج شدند از ضدولایت فقیه به ما بستند تا خوارج و ابن‌ملجم.»

پس از اینکه از حوزه اخراج می‌شود، دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی را همراه با تعدادی دیگر از همفکرانش راه‌اندازی می‌کند؛ جریانی که باعث می‌شود به مرور وحید جلیلی مشهور شود و شاید از همین‌جاست که می‌توان ریشه جایگاه و رویه این روزهای او را پیدا کرد. از دل راه‌اندازی این دفتر مطالعات، در سال 88 و پس از اعتراضات و درگیری‌های انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری، اقدام به راه‌اندازی جشنواره فیلم عمار می‌کند تا جشنواره‌ای در راستای سیاست‌های کلان مدنظرشان برگزار کنند. در سال 92 یکی از ارکان اصلی ستاد برادرش در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 شد و پس از شکست در انتخابات، به مشهد رفت و معاون سیدصولت مرتضوی در شهرداری مشهد شد.

او تا زمانی که در مشهد بود، چندان سروصدایی در عرصه سیاسی نداشت و تنها فعالیت آشکار او تلاش برای برگزاری جشنواره عمار خلاصه می‌شد اما انتخابات سال 96 باعث می‌شود او چهره‌ای سیاسی از خود نشان دهد. پس از دو شکست متوالی اصول‌گرایان در انتخابات، پیکان حملات را به سمت خود اصول‌گرایان و جمنا یا همان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی قرار می‌دهد. او در سخنرانی که مرداد 96 انجام می‌دهد، این عبارات را درباره جمنا به کار می‌برد: «در همین انتخابات اخیر هم نمونه‌اش را شاهد بودیم. تشکیلاتی مرکب  از مخلص‌ها و قالتاق‌ها! و معلوم است با صحنه‌گردانی کدام‌شان! مخلص‌ها برای اینکه با انرژی‌شان حرکت ایجاد کنند و قالتاق‌ها جهت بدهند و حرکت را سکولاریزه  کنند؛  وحدت مکتبی را نابود و ائتلاف چرتکه‌ای را جایگزینش کنند.»

سیاست‌های نامطلوب رسانه
پس از اینکه سخنرانی تند و تیز وحید جلیلی درباره جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی برگزار می‌شود، گام بعدی او که مهم و پرسروصدا می‌شود، تقابلی است که با صداوسیما و مدیران آن ایجاد می‌کند.

تابستان 1398 جلسه‌ای در دانشگاه امام صادق با موضوع صداوسیما برگزار می‌شود که وحید جلیلی که آن روزها تنها فعالیتش در جشنواره عمار بوده، به‌عنوان فردی از جامعه فرهنگی کشور سخنران اصلی این جلسه است.

او که خودش از محصولات همین دانشگاه به شمار می‌رود، پشت تریبون رفته و همچون یادداشتی که چند روز بعد درباره این جلسه منتشر می‌کند، می‌گوید، در سخنرانی که داشته تنها ده دقیقه از حرف‌هایش را به مدیران صداوسیما اختصاص داده است.

اظهاراتی که به عبارت خود وحید جلیلی، در مقام نهی از منکر درباره چیزی بوده که  «فجایع اخیر رسانه ملی» عنوان کرده است.

او در این سخنرانی با ادبیاتی تند مدیران صداوسیما را خطاب قرار داده و از حاکمیت جریان ارتجاعی بر صداوسیما (در دوران مدیریت عبدالعلی علی‌عسگری) سخن به میان می‌آورد و با گلایه از اینکه چرا به او و همفکرانش فضای فعالیت گسترده داده نمی‌شود، می‌گوید که برآورد این دسته از مدیران صداوسیما بر این اساس است که بچه‌های حزب‌الهی و انقلاب تا 15 سال آینده در حوزه سینمای داستانی و سریال‌سازی حرفی برای گفتن نخواهند داشت.

البته وحید جلیلی در یادداشتی که پس از برگزاری این جلسه برای خبرگزاری فارس نوشت (و البته یادداشت از روی خروجی فارس پاک و در سایت وحید جلیلی بازنشر شد)، اینطور می‌گوید که «26 سال است این جریان صداوسیما را در اختیار گرفته است و سازمانی تشکیل شده که در آن تاریکخانه‌های مدیریت باندی و ناکارآمد وجود دارند؛ مدیرانی که همیشه طلبکار هستند و با بودجه‌های میلیاردی، صداوسیما را ارث پدری خود می‌دانند.»

او در بخش دیگری از این یادداشت، این باند را شیفتگان خدمتی معرفی می‌کند که « نزدیک به سه دهه مناصب صداوسیما را بین خود دست به دست کرده‌اند و به‌طور کاملاً اتفاقی! همگی بچه‌های دو کلاس از یک دبیرستان در تهران دهه پنجاه‌اند!! بچه تهرون‌هایی که هم‌قسم شده‌اند نگذارند مدیریت رسانه ملی از چنگ بچه‌های خانی‌آباد و نازی‌آباد خارج شده و به دست دشمنان اسلام بیفتد!» او در این اظهارات مشخصاً چهار نفر را مورد خطاب قرار می‌دهد: «عبدالعلی علی‌عسگری، حسین محمدی، مرتضی میرباقری، عزت‌الله ضرغامی».

 دوران امام صادقی‌ها

ماجرای ورود فارغ‎التحصیلان دانشگاه امام صادق به لایه‌های مدیریتی کلان در صداوسیما سابقه‌ای طولانی دارد، آنها گام به گام در صداوسیما پیش رفته‌اند. در ابتدای دهه 90 انتظار فارغ‌التحصیلان دانشگاه امام صادق برای رسیدن به ارکان بالا در صداوسیما به پایان رسیده و سرانجام برای اولین بار مدیریت این سازمان به یک امام‌صادقی می‌رسد و محمد سرافراز، رئیس سازمان صداوسیما می‌شود. البته حضور سرافراز در صداوسیما یک ویژگی متفاوت در مقایسه با سایر رئیس‌های تاریخ صداوسیما در جمهوری اسلامی دارد. از زمانی که اداره صداوسیما از شورای سرپرستی به ریاست تغییر کرده است، او کوتاه‌ترین دوره مدیریت را در این سازمان داشت و تنها 18 ماه ریاست صداوسیما بر عهده او قرار گرفته بود.

نکته جالب توجه این است که وحید جلیلی که از مدیریت 26ساله جریان طرفدار ارتجاع سخن گفته، هیچگاه انتقادی از دوران مدیریت 18ماهه مدیریت محمد سرافراز به میان نیاورده است؛ موضوعی که با توجه به ریشه هر دو نفر در دانشگاه امام صادق، به نظر نمی‌رسد اتفاقی باشد. نکته جالب دیگر  این است که محمد سرافراز در کتاب خاطراتش با عنوان «روایت یک استعفا» نوشته است که یکی از دلایل استعفایش از ریاست بر سازمان صداوسیما اختلافی بوده که با حسین محمدی داشته است؛ فردی که وحید جلیلی هم در سال 98 نام او را به‌عنوان یکی از عوامل ارتجاع در صداوسیما معرفی کرده بود.

بنابر آنچه سرافراز نوشته، یکی از اختلافاتی که با محمدی داشته، در ماجرای برکناری عبدالعلی علی‌عسگری از معاونت فنی صداوسیما بوده است و همین ماجراها باعث شده که او (سرافراز) از سمت خود در ریاست سازمان صداوسیما در مهر 1400 استعفا دهد. 

اما پس از آنکه عبدالعلی علی‌عسگری از صداوسیما رفتنی شد، پیمان جبلی جای او را گرفت؛ یکی دیگر از افرادی که محصول دانشگاه امام‌صادق به شمار می‌رود. او 7 مهر 1400 حکم ریاست بر صداوسیما را بر عهده می‌گیرد و آذر همان سال وحید جلیلی را به‌عنوان قائم‌مقام رئیس صداوسیما در امور فرهنگی و دبیر ستاد تحول رسانه ملی منصوب می‌کند تا به‌عبارتی امام‌صادقی‌ها جای نازی‌آبادی‌ها و خانی‌آبادی‌ها را در سازمان صداوسیما بگیرند.

9 ماه بعد از دریافت حکم معاونت، اولین ثمره دوران حضور وحید جلیلی در صداوسیما مشخص شده و او در تیرماه سال گذشته به‌صورت رسمی اعلام می‌کند که قصد دارد در 12 بند تحولی عظیم را در صداوسیما ایجاد کند.

وحید جلیلی که روزگاری در سال 98 گفته بود که کورسوی امید داشته که تحولی در صداوسیما ایجاد کند،  اکنون نزدیک به 10 ماه است در حال پیش‌برد تحول 12ماده‌ای است و آنچه طی ماه‌های اخیر در صداوسیما رخ داده را می‌توان حاصل همین تحول دانست که به قول خودش با جریان حزب‌الهی و انقلابی در حال مدیریت انقلابی در صداوسیما و ایجاد تحول در این دستگاه عریض و طویل هستند.

آغاز دوران تحول
پس از آغاز دوره ریاست پیمان جبلی بر سازمان صداوسیما و از زمانی که وحید جلیلی به‌عنوان قائم‌مقام او در امور فرهنگی منصوب می‌شود، سیر تغییرات کلان در ارکان مختلف صداوسیما آغاز می‌شود و یک به یک معاونان و مدیران این سازمان تغییر می‌کنند و بعضاً چهره‌هایی در ارکان مدیریتی صداوسیما قرار می‌گیرند که یا سابقه‌ کار در این سازمان را نداشته‌اند یا سابقه آنها بسیار کم بوده است.

نکته جالب توجه این است که در سیر تغییراتی که در دوران مدیریت پیمان جبلی رخ داده، یک ویژگی به صورت آشکار دیده می‌شود. تعداد زیادی از مدیرانی که در بخش‌های کلان سازمان صداوسیما قرار گرفته‌اند یا دانش‌آموخته دانشگاه امام صادق به شمار می‌روند و یا افرادی هستند که پیش از این با وحید جلیلی در جشنواره عمار همکاری کرده‌اند که براساس اطلاعات موجود، علاوه بر پیمان جبلی که خودش از محصولات دانشگاه امام‌صادق است، همانطور که در جدول مشخص است، 19 نفر در ارکان بالای سازمان صداوسیما قرار گرفته‌اند که مربوط به دانشگاه امام‌صادق یا جشنواره عمار هستند. البته ذکر این نکته ضروری است که از بین این 19 نفر، 2 نفر (علی فروغی و مهدی کریمی‌زارچی) مدیرانی هستند که حکم آنها پیش از آغاز دوره ریاست پیمان جبلی ابلاغ شده اما هنوز در دوره جدید مدیریت صداوسیما، فردی جدید جایگزین‌شان نشده است.

 اصول‌گرایان ناراضی
با اینکه طی سال‌های قبل تلاش شده است تا سیاست‌های کلان اصول‌گرایی در صداوسیما اجرا شود، اما به نظر می‌رسد تحولات ایجادشده و روند جاری در سازمان صداوسیما که همراه با سیل حضور دانش‌آموخته‌های دانشگاه امام صادق و فعالان جشنواره عمار بوده است، مطلوب اصول‌گرایان نیست و کار به جایی رسیده که آنها روند انتقاد را از پستوها و گعده‌های داخلی فراتر برده و رسماً مجبور به فریاد شده‌اند.

همانطور که در ابتدای گزارش اشاره شد، ماجرای حمله آشکار اصول‌گرایان به روند عملکرد مدیریت در سازمان صداوسیما پس از برکناری مدیر شبکه مستند به‌صورت آشکار و علنی نمایان شد. البته آنچه می‌توان برداشت کرد این است که انتقادات داخل اصول‌گرایان از روند کار صداوسیما پیش از این برکناری در گعده‌های داخلی وجود داشته است، چنانچه وحید جلیلی پیش از اینکه خبر برکناری محسن یزدی از مدیریت شبکه مستند پخش شود، مصاحبه‌ای با مجله سوره انجام می‌دهد و جمله‌ای را می‌گوید که نشان‌دهنده این است که سیر انتقادات داخلی از کار پیمان جبلی قدیمی است. او در بخشی از این مصاحبه گفته است: «می‌گویند یک مشت آدم‌های بی‌تجربه هستند! طرف از موشکی سپاه اینجا آمده معاون شده و هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است، ولی آقای پیمان جبلی که سی سال در سازمان بوده بی‌تجربه می‌شود و سازمان را نمی‌شناسد. دقت کنید فضای فرهنگی جمهوری اسلامی چطور هزاران میلیارد بودجه فرهنگی را طی بیش از سی سال جوری خرج کرد که نتیجه آن امروز در کف خیابان است. همین کسانی که این حرف‌ها را می‌گویند، یک وحید جلیلی را روی آنتن تحمل نمی‌کردند. همان‌ها که ما را ممنوع‌التصویر کردند، دم از سعه‌صدر و تنوع و چندصدایی می‌زنند.»

البته این روند یک ماه است که آغاز شده است، چنانچه زمانی که پیمان جبلی برای برگزاری جلسه پرسش و پاسخ به دانشگاه امام‌صادق، خانه علمی‌اش رفت، با اتفاقی روبه‌رو شد که شاید تصور آن را نمی‌کرد؛ جایی که نماینده بسیج دانشجویی این دانشگاه در متنی که روبه‌روی او قرائت کرد به انتقاد از روند کار جبلی پرداخت و گفت: «آقای جبلی! برفک تلویزیون جذاب‌تر از برنامه‌های شما است.» پس از برگزاری این جلسه پرسش و پاسخ و اظهاراتی که جبلی درباره اعتراضات سال گذشته مطرح کرد، محمد مهاجری، روزنامه‌نگار اصول‌گرا هم به نقد از او پرداخت و در کانال تلگرامی‌اش نوشت: «رئیس قبل از شما، با خوشمزگی‌هایی از این دست، بعد از صداوسیما در نهایتِ شایسته‌سالاری به ریاست بزرگترین هلدینگ پتروشیمی رسید. حاشا که شما با خوشمزگی‌های بسیار افزون بر او، به کمتر از وزارت نفت راضی شوید!»

پس از انتشار این مصاحبه، خبر برکناری مدیر شبکه مستند منتشر شد و به‌دنبال این خبر بود که رسانه‌های مهم اصول‌گرا حمله و انتقاد از عملکرد وحید جلیلی را طی چند روز اخیر آغاز کرده‌اند. ابتدا روزنامه جوان با انتشار یادداشتی از انحصار در رسانه ملی انتقاد کرد و از مدیران این سازمان درخواست کرد به انحصار پایان داده و از همه ظرفیت‌های جبهه اصول‌گرایی استفاده کنند؛ یادداشتی که به خوبی نشان می‌داد اینکه تنها بخش خاصی از اصول‌گرایان در صداوسیما حضور دارند، مطلوب به شمار نمی‌رود.

یک روز بعد از اینکه یادداشت روزنامه جوان منتشر شد، نوبت به خبرگزاری تسنیم می‌رسد که گزارشی با تیتر «آقای وحید جلیلی! خودتان نگران رویکردتان نشده‌اید؟» منتشر می‌کند که در بخش‌هایی از این گزارش می‌آید: «واقعیت آن است که مسیری که صداوسیما در پیش گرفته تقریباً اکثر طیف‌ها و حتی بعضی حزب‌اللهی‌ها را نگران کرده است، الّا احتمالاً خود آنها را، اگرچه اگر بشنویم که خود آنان هم نگران شده‌اند، اتفاق عجیب و غریبی رخ نداده است. از آقای جلیلی چندان بعید نیست که بلافاصله در مواجهه با چنین نقدهایی بگوید این حرف‌ها همان حرف‌های ضدانقلاب است که می‌خواهد کلّیت صداوسیمایی را که متعلق به نظام است، نقد یا نفی کند؛ اشکالی ندارد، ایشان می‌تواند با ساده‌سازی همۀ نقدهای این روزها، همین ادعا را بکند، امّا پس از مفارغت از مجادله بد نیست که خود نیز به نظرسنجی‌ها نگاهی بیفکند تا ببیند؛ این رویه آیا حتی برای بدنۀ مذهبی، رویه‌ای امیدوارکننده است یا نیاز به تجدیدنظر در برخی رویکردها؟ آیا این‌چنین نیست که امروز حتی حزب‌اللهی‌ها نیز بعضاً منتقد سیاست‌های آقای جلیلی شده‌اند؟» و یا در بخش پایانی آمده: «صداوسیما طی این حدوداً 20 ماهی که از مسئولیت آقای جلیلی گذشته است، کدام ایدۀ اساسی را دنبال کرده‌ است؟ قطعاً 20 ماه زمان کافی برای تحقق تحول نیست؛ و چنین تحولاتی ممکن است چند سال طول بکشد، اما نشانه‌های اولیه تحول و رویکردها را که می‌توان دید.»

پس از اینکه تسنیم گزارش خود را در نقد عملکرد صداوسیما با محوریت انتقاد از وحید جلیلی منتشر کرد، نوبت به خبرگزاری فارس یکی دیگر از رسانه‌های اصلی اصول‌گرایان رسید که قلم نقد خود را مقابل مدیران اصول‌گرای سازمان صداوسیما قرار داده تا به‌نوعی پازل اصول‌گرایی در نقد جدی عملکرد پیمان جبلی و وحید جلیلی را کامل کند. البته در گزارشی که خبرگزاری فارس منتشر کرد، برخلاف تسنیم خبری از نام وحید جلیلی نیست. در بخشی از این گزارش آمده بود: «پس از گذشت بیش از دوسال کمتر نشانی از تحول را می‌توان در خروجی آنتن تلویزیون به‌ویژه در عرصه سریال‌سازی یافت. در چند سال اخیر تعداد سریال‌های بسیار ضعیف صداوسیما بیش‌تر از آن بود که بتوانیم آن را به پای اتفاق بگذاریم! سریال‌های امنیتی تلویزیون هم بیشتر خاله‌بازی‌هایی سرد و بی‌جاذبه هستند.»

سخن پایانی
روند پیش‌آمده در بین اصول‌گرایان درباره عملکرد مدیران فعلی صداوسیما را می‌توان به‌نوعی همان اتفاقی قلمداد کرد که در عرصه مدیریت کلان کشور در دولت و مجلس رخ داده است. آنها با تمام قدرت خود تلاش کردند که یکدست‌سازی انجام شود و صداهای مخالف اصول‌گرایی از چرخه حذف شوند، اما حالا که با پروژه یکدست‌سازی حداقل از نظر ارکان مدیریتی با موفقیت همراه بوده، اختلافات درونی سرباز کرده که پس از اختلافات برخی اصول‌گرایان با دولت سیزدهم، یک نمونه دیگر از این اختلافات را می‌توان درباره صداوسیما بین بخش دیگری از اصول‌گرایان و مدیران صداوسیما مشاهده کرد.

چیزی که تا به امروز و به‌ویژه طی یک ماه گذشته مشخص شده، این است که بخشی از اصول‌گرایان که در دایره مدیریت کلان حضور ندارند، از روند در پیش گرفته شده صداوسیما با محوریت دانش‌‌آموختگان دانشگاه امام صادق و فعالان جشنواره عمار رضایت ندارند و شاید نزدیک شدن به انتخابات مجلس دوازدهم باعث شده است که آنها توجه ویژه‌ای به تحولات درونی صداوسیما به‌عنوان رسانه‌ای که می‌تواند در انتخابات تاثیرگذار باشد، داشته باشند و به‌عبارتی احساس خطر کنند که تفکر حاکم بر صداوسیما شاید بتواند از این رسانه در راستای قدرت گرفتن بیشتر یک جریان خاص اصولگرایی نه همه طیف در مجلس آیند استفاده کند. 



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط