شنبه 26 آبان 1403 - 10:03

کد خبر 126953

شنبه 24 تیر 1402 - 18:05:00


احکام صادره برای کشف حجاب چقدرموثر است؟


فرهیختگان/متن پیش رو در «فرهیختگان» منتشر شده و انتشارش در «آخرین خبر» به معنای تایید آن نیست

زینب مرزوقی| برای انجام اعمال یکی از شب‌های قدری که گذشت، شب زنده‌داری و جوشن کبیر خواندن؛ گلزار شهدا را انتخاب کردم. با اینکه راه دور بود و دیروقت اما نمی‌دانم چرا احساس کردم که به رفتنش می‌ارزد و پشیمان نخواهم شد. از قضا همین هم شد. فضا برایم متفاوت بود؛ چراکه چهره‌ها و سبک آدم‌هایی که آنجا حضور داشتند نیز متفاوت بود. برایم عجیب به نظر نمی‌رسید اما خیلی‌ها آن شب و در آن موقعیت- فارغ از پوششی که داشتند- بنابر اعتقاد قلبی‌شان حاضر شده بودند. همیشه دل است که پای آدمی را به خیلی جاها می‌کشاند. آنجا هم انگار این قاعده صادق بود و علی‌رغم تفاوت ظاهر اما دل‌ها، نام‌های مشترکی را صدا می‌زدند. بعد از اتمام مراسم به‌سمت گلزار شهدای مدافع حرم رفتم؛ شهدایی که مزار آرمان علی‌وردی در نزدیکی‌شان است. تعداد جمعیتی که درکنار مزار شهدای مدافع حرم حضور داشتند، آنقدر برایم عجیب بود که گوشی‌ام را چک کردم تا ببینم الان ساعت چند است! سبک و ظاهر و به‌تعبیر خودمانی، شکل و قیافه‌شان هم متفاوت بود. دخترهای زیادی با چادر رنگی و شلوارهای کوتاه، برای مزار آرمان علی‌وردی گل آورده بودند که شاید خیلی از جمع‌های مذهبی موجود در جامعه، پوشش‌شان را قبول ندارند. اما مگر چیزی به جز ابراز ارادت به اعتقادات آن جوان و سایر شهدا در آن لحظه بود که چنین افرادی را تا آنجا کشانده بود؟ واقعیت این است که چیزی جز آن نیست و نمی‌تواند باشد. هرقدر که کلیت پوشش در جامعه‌مان چه از لحاظ فقهی و چه از لحاظ عرفی، آدابی دارد و نقدهایی به مساله سهل‌انگاری در انجام این فریضه الهی توسط برخی بانوان هموطن وارد است اما همه ما ایرانی‌ها، مجموعه مفاهیم مشترکی داریم که در شرایطی خاص تفاوت‌ها را کنار می‌گذاریم و حول اشتراک‌مان گرد یکدیگر جمع می‌شویم. 
جمعه گذشته بود که در روز جشن 10 کیلومتری عید غدیر، بسیاری از تهرانی‌ها با هر ظاهر و پوششی کنار یکدیگر جمع شدند تا در روز عید ولایت، قلب‌هایشان را بار دیگر به مهر حضرت امیر گره بزنند. البته حجاب یک فریضه دینی است و در یک جامعه اسلامی و به‌عنوان یک مسلمان باید این فریضه را به‌جا بیاوریم اما در جشن عیدغدیر، کسی کاری نداشت چند سانت از موی شرکت‌کنندگان بیرون است یا مثلا دیگری، چادر را با چه آدابی به سر دارد. همه جمع شده بودند و شرایط شادی به وجود آمده برای این عید، برای همه هم برابر بود یا حتی قبل‌ترش و در آستانه عید نوروز که شهید آشوری تفحص شد و اعلام کردند که تمام اعضای خانواده‌اش فوت شده‌اند هم همین الگو تکرار شد. در یک امر، ما به‌عنوان هموطن به دور نام ایران می‌گردیم و در جای دیگر به‌عنوان هم کیش و هم مذهب، به دور یکی از نام‌های اعظم و یکی از انوار خدا روی زمین. در آستانه محرم هستیم و دیگر گفتن و نوشتن از این مساله بی‌شک تکرار مکررات است که نام حضرت اباعبدالله چه شوری در دل‌ها و شهرهایمان به راه می‌اندازد و دیگر ارادت قلبی به ایشان حتی سوای پوشش، ظاهر یا یک دین و آیین است. 

کار در غسالخانه؛ مجازات کشف حجاب

پرده اول این گزارش را با بیانات رهبری در 15 فروردین امسال تکمیل می‌کنیم. «در مساله‌ پوشش، خب بله، مساله‌ حجاب محدودیت شرعی و قانونی است؛ آنجا محدودیت دولتی نیست، قانونی است و شرعی است؛ کشف حجاب، حرام شرعی و حرام سیاسی است؛ هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است. خیلی از کسانی که کشف حجاب می‌کنند نمی‌دانند این را؛ اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند می‌کنند چه کسانی هستند، قطعا نمی‌کنند؛ من می‌دانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرعند، اهل ماه رمضانند، اهل گریه و دعایند، [منتها] توجه ندارند که چه کسی پشت این سیاست رفع حجاب و مبارزه‌ با حجاب است. جاسوس‌های دشمن، دستگاه‌های جاسوسی دشمن، دنبال این قضیه هستند. اگر بدانند، حتما نمی‌کنند. به هر حال، این مساله قطعا حل خواهد شد. امام، در اولین هفته‌های انقلاب، مساله‌ حجاب را الزاما و قاطعا بیان کردند. جزء کارهای اوایل امام راحل این بود. حالا هم حل خواهد شد ان‌شاءالله. منتها همه توجه داشته باشند که دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده، ما هم باید با برنامه و نقشه وارد بشویم؛ کارهای بی‌قاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد. مسئولان برنامه داشته باشند و دارند؛ ان‌شاءالله این کار با برنامه دنبال بشود. این هم یک مساله.»
نکته‌ای که در بیانات رهبری مورد اشاره قرار گرفته بود، این است که دقیقا افرادی که به کمپین‌های اعتراضات به حجاب یا کلیت مساله کشف حجاب در جامعه می‌پیوندند، اطلاع ندارند پشت چنین مساله‌ای چه گروه‌ها و افرادی قرار دارند. بسیاری از ما در خانواده‌های مذهبی متولد و تربیت شده‌ایم. شاید پایبندی به سنت رفته‌رفته در خانواده‌ها و جامعه، نسبت به دهه‌های قبل کمرنگ شده اما کلیت وجود امور مذهبی در خانواده‌های ایرانی قریب به اتفاق برقرار است. شاید این مذهب نسبت به اقتضائات اجتماعی و مدرنیته متجدد شود اما باز هم ریشه‌های اصلی‌اش در اکثر خانواده‌های ایرانی وجود دارد. برای همین چه بخواهیم بپذیریم و چه نخواهیم، در جنبه‌هایی علق ما به مذهب و امور دینی نمود پیدا می‌کند و دقیقا این همان امری است که از قضا رهبری نیز در این سخنرانی خود و محتوایی که در سطر‌های قبل نقل کرده‌ایم، اشاره کرده‌اند. این مساله که بسیاری از همین بانوانی که کشف حجاب می‌کنند همچنان معتقد به دین و مذهب هستند اما از طرفی تهاجم و برنامه‌ریزی دشمن نسبت به حجاب، ممکن است آنها را به انجام فعلی مانند کشف حجاب به‌عنوان یک کنش سیاسی یا مبارزه مدنی وادار کرده باشد، یعنی اینکه ممکن است در میان چهره‌هایی که در این مدت در خیابان‌‌ها کشف حجاب کرده‌اند، ما با دختری برخورد کنیم که معتقد به مناسک مذهبی مثلا عزاداری محرم باشد اما کشف حجاب را یک کنش مدنی در اعتراض با مساله اقتصاد تعریف کند و اطلاعی نداشته باشد که همین امر درنهایت به نفع چه کسانی در خارج از کشور، مصادره سیاسی می‌شود؛ چراکه طراحی دشمن همین بود که درنهایت کشف حجاب را مبارزه مدنی تعریف و کنش سیاسی را در مقابل تصمیمات حاکمیت بازتعریف کند. در ارائه این بازتعریف البته عوامل دیگری هم دخیل هستند که متاسفانه درحال تکمیل این پازلند. البته تاحدودی هم قبح عرفی و شرعی کشف حجاب در برخی شهرها بنابر همین دلیل مبارزه مدنی و واکنش سیاسی شکسته شده و قبح‌شکنی این امر به‌طور کامل، بدون قطع به‌ضرر حاکمیت خواهد بود و دشمن را به هدف موردنظر نزدیک خواهد کرد. 
روز گذشته تصویر یکی از احکام صادرشده از سوی دادگاه برای کشف حجاب یک خانم منتشر شد. در حکم آمده بود، به‌دلیل کشف حجاب هنگام رانندگی باید 31 میلیون ریال به‌جای دوماه حبس تعزیری پرداخت شود، همچنین متهم به یک ماه کار در غسالخانه(شستن میت) محکوم شده است. حتی معتقدان به لزوم رعایت حجاب به‌عنوان قانون و تاکید به جنبه عمومی آن، واکنش‌های منفی نسبت به این حکم در فضای مجازی داشتند، زیرا اولین پرسشی که مطرح می‌شود این است، چنین حکمی دقیقا چه تناسبی با فریضه الهی و دینی حجاب دارد و تا چه میزان حتی ممکن است چه از لحاظ جنبه قانونی و چه دینی، فرد را ملزم به رعایت حجاب کند؟ انجام اعمال مرتبط با غسل و کفن میت، بر دیگران واجب کفایی است و پاداش معنوی بسیاری در روایات و احادیث برای غسل‌دهنده نقل شده است. مساله ما این است که چرا باید یک مساله مستحب دینی، دربرابر قانون‌شکنی یا ترک یک فعل دینی قرار بگیرد و آن‌گونه جلوه داده شود که غسل میت جزای یک کار سوء و قانون‌گریزی است؟ ابتدا می‌خواستم بنویسم به خودی‌خود اما کمی که فکر کردم، به‌نظر می‌رسد اتفاقا با کج‌سلیقگی واجب شرعی یعنی حجاب و واجب کفایی یعنی غسل میت را در مقابل یکدیگر قرار می‌دهیم و در چنین حکمی، دین را در مقابل دین قرار داده‌ایم درصورتی‌که اصلا عملی مانند غسل میت مساله‌ای نیست که بخواهد به‌عنوان مجازات یک مساله دینی_اجتماعی مثل حجاب قرار بگیرد؛ چراکه دقیقا همین عملی که به‌عنوان مجازات درنظر گرفته شده، آداب و احکام مرتبط با خودش را دارد و موضوعی نیست که بتوان آن را به دست افراد ناآگاه از احکام دینی سپرد.
در سخنان رهبری همچنین به این مساله اشاره شد که دشمن با برنامه درخصوص مساله حجابِ زن در جمهوری اسلامی وارد شده است و ما نیز باید با برنامه وارد شویم و کارهای بدون برنامه و بی‌قاعده نباید انجام شود. شاید نتوانیم بگوییم که به‌طور قاطع چنین حکمی، نشان از بی‌برنامگی است اما به هرحال این سوال به میان می‌آید که صدور این حکم چگونه می‌تواند در پایبندی به حجاب و جلوگیری از کشف حجاب، تاثیر مثبت داشته باشد؟
یا حتی برگزاری تجمع‌ها یا گردهمایی‌هایی با عنوان حجاب شوق چند نفر را برای رعایت حجاب اسلامی و پایبندی به آن در جامعه برانگیخت؟ در اینجا، اصلا صورت مساله با برگزاری یا عدم برگزاری این گردهمایی‌ها نیست بلکه آنچه که بعدا باید مورد بررسی یا قضاوت قرار بگیرد، این است که چنین برنامه‌هایی با این قبیل عناوین، چه میزان کارایی درخصوص مساله حجاب در جمهوری اسلامی داشته است و تا چه میزان در حل مساله کشف حجاب در این روزها و ماه‌های اخیر کمک‌کننده بود؟

اینها بچه‌های خودمانند

در سطرهای بالا اشاره شد که برخی تصمیمات در مقابله با کشف حجاب، این روزها در جامعه پازل این مساله را به یک اکت سیاسی و کنش مدنی تکمیل می‌کند. علی‌رغم هشدارهای رهبری بر داشتن یک برنامه اصولی برای مساله حجاب و تاکید بر این امر که ممکن است بسیاری از این خانم‌ها از سوءاستفاده سیاسی دشمن در رابطه با این امر، بی‌خبر باشند، همچنان برخی تصمیم‌گیری‌ها از سوی مسئولان یا مدیریت اقشار خاصی از مردم و اصرار بر ایجاد دودستگی درمیان مردم، دشمن را به هدفش یعنی کشف حجاب به مثابه کنش سیاسی در مقابله با حاکمیت، نزدیک خواهد کرد. حتی شاید لازم نباشد که به عقب بازگردیم و بررسی کنیم که چرا برخی از بانوان در جامعه میل به کشف حجاب دارند. بلکه آنچه در این باره لازم است، این مساله است که چرا دشمن، حجاب را برای مساله مبارزه با حاکمیت انتخاب کرده و تصمیمات اتخاذ‌شده در چند سال تا چه میزان، عدم پایبندی به حجاب را به‌عنوان قانون‌گریزی شفاف کرده است. برهمین اساس و ارائه پاسخ‌های این سوال شاید کمک کند که با برنامه‌ای جامع، با خطاهایی کمتر برای شکست پروژه دشمن پیش برویم. واقعیت آن است که تصمیمات و برنامه‌های اجرا‌شده درخصوص مساله حجاب، نه از بعد اجتماعی، نه بعد قانونی و نه حتی شرعی، کمکی به التزام به این مساله از سوی بانوان نکرده است. اکنون هم ممکن است همین اتفاق بیفتد و شاید کمتر زنِ کم‌حجابی پیدا خواهد شد که بیاید و بگوید من به دلیل جریمه چند‌صد‌تومنی، محجبه شده‌ام یا به دلیل فلان گردهمایی حجاب در ورزشگاه آزادی تصمیم گرفتم که در جامعه، پوششم را براساس دین اسلام پیش ببرم. حتی کمتر کسی هم ممکن است پیدا شود که از ترس گشت ارشاد، باحجاب شده باشد. اگر بخواهیم کلیشه‌هایی مانند تهاجم فرهنگی و تغییر سبک زندگی خانواده‌ها را فاکتور بگیریم، آنچه که باید پذیرفت این است که تمرکز دشمن روی مساله حجاب، حداقل از شهریورماه سال گذشته، یک پروژه برای ضربه به نهاد حاکمیت و تضعیف دین در کنار تضعیف حاکمیت است. اگر این مساله که اتفاقا رهبری نیز از آن به‌عنوان برنامه دشمن اشاره کرده‌اند، را بپذیریم؛ شاید به‌عنوان نهاد یا فرد تصمیم‌گیرنده درخصوص التزام قانونی به حجاب، بتوانیم بهتر تصمیم بگیریم؛ اینکه مثلا حکمی مانند ارائه خدمات عمومی در غسالخانه به‌عنوان مجازات عدم رعایت حجاب، تا چه میزان پروژه دشمن را شکست می‌دهد؟ چقدر افراد را به رعایت شئونات اسلامی در اجتماع ترغیب می‌کند و آیا راهکار مناسبی برای مقابله با حجاب، به حساب خواهد آمد یا خیر؟
«حجاب یک ضرورت شریعتی است. شریعت است. ضرورت شرعی است. یعنی هیچ تردیدی در وجوب حجاب وجود ندارد. این را همه باید بدانند. اینکه حالا خدشه کنند، شبهه کنند که آیا حجاب هست، لازم است، ضروری است؛ نه. جای خدشه و شبهه ندارد. یک واجب شرعی است که باید رعایت بشود. منتها آن کسانی که حجاب را به‌طور کامل رعایت نمی‌کنند، اینها را نباید متهم کرد به بی‌دینی و ضدانقلابی؛ نه. من قبلا هم گفته‌ام؛ یک وقتی در سفری از سفرهای استانی که می‌رفتم، در جمع علما گفتم این را؛ علمای آنجا جمع بودند. گفتم چرا گاهی بعضی از شما این خانمی را که حالا فرض کنید یک مقداری موهایش بیرون است یا به تعبیر رایج بدحجاب است -که حالا باید گفت ضعیف‌‌الحجاب؛ حجابش ضعیف است- متهم می‌کنید؟ بنده وارد این شهر شدم، جمعیت آمدند استقبال. شاید اقلا یک‌سوم جمعت این‌جور خانم‌ها هستند؛ دارند اشک می‌ریزند. این را نمی‌شود گفت ضدانقلاب است. این چطور ضدانقلابی است که این‌جور با شوق و با‌حرارت و با‌انگیزه می‌آید و مثلا فرض کنید در فلان مراسم دینی یا فلان مراسم انقلابی شرکت می‌کند؟ اینها بچه‌های خودمانند. دخترهای خودمانند. من چندبار تا حالا در خطبه‌‌ نماز عید فطر این را تکرار کرده‌ام که در مراسم ماه رمضان، در شب‌های اَحیا -عکس‌هایش را برای من می‌آورند، حالا من که آنجاها را نمی‌توانم [بروم] اما تصویرش را برای من می‌آورند- زن‌ها با ریخت‌های مختلف، قواره‌های مختلف اشک می‌ریزند. من حسرت می‌خورم به آن‌جور اشک ریختن! می‌گویم ‌ای کاش من هم می‌توانستم این‌جور مثل این دختر، مثل این زن جوان اشک بریزم. این را چطور می‌شود متهم کرد؟ بله. کار درستی نیست. بدحجابی یا ضعف حجاب درست نیست اما این موجب نمی‌شود که ما این [افراد] را از حوزه‌‌ دین و انقلاب و مانند اینها خارج بکنیم و خارج بدانیم. چرا؟ البته همه‌‌ ماها یک نقص‌هایی داریم، باید نقص‌ها را برطرف کنیم. هر چه بتوانیم برطرف کنیم، بهتر است. این یک مساله و یک موضوع دیگر که راجع‌به مساله‌‌ حجاب بود.»
این سخنان نیز بخشی از بیانات رهبری در دیدار با اقشار مختلف بانوان در دی ماه سال گذشته است. نکته‌ای که مورد اشاره رهبری هم قرار گرفت و در نقل‌های مختلفی به آن اشاره کرده‌اند؛ دقیقا تلقی این امر است که افراد کم‌حجاب یا به قولی شل‌حجاب، ضد‌حاکمیت و ضد‌جمهوری اسلامی ایستاده‌اند. تعبیر دیگر این سخن یعنی همان سیاسی جلوه دادن یک امر قانونی-دینی و ایجاد یک تقابل در افراد؛ اینکه مثلا من به‌عنوان یک خانم، با عدم رعایت پوشش، مخالفت یا اعتراضم را به حاکمیت برسانم. بدون شک، لزوم رعایت حجاب اسلامی بر همگان واجب است و به قول بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی اسلام با آزادی مخالف نیست بلکه با بی‌عفتی مخالف است. اما در مواردی، برخورد با واکنش‌های صورت‌گرفته درخصوص عدم التزام به این واجب شرعی، در ابتدا یک خشم از دین در افراد و دین‌گریزی به وجود خواهد آورد و در جنبه دیگرِ این تصمیمات، این مساله را خواهند رساند که استفاده از این هنجارشکنی، ابزار سیاسی و به‌گونه‌ای اعتراض نسبت به حاکمیت یا اجتماع خواهد شد.




پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط