یک‌شنبه 27 آبان 1403 - 00:09

کد خبر 128809

دوشنبه 26 تیر 1402 - 09:36:29


سرمقاله جوان/  از نگاه بطلمیوسی تا نگاه متوازن در دیپلماسی 


روزنامه جوان/  « از نگاه بطلمیوسی تا نگاه متوازن در دیپلماسی  » عنوان یادداشت در روزنامه جوان به قلم حمیدرضا شاه‌نظری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

دولت روحانی در طول هشت سال ادعای تعامل‌گرایی گسترده با جهان را داشت ولی آنچه در واقعیت رخ داد کرنش در برابر غرب به رهبری امریکا بود. در واقع «جهان» در نگاه حسن روحانی و محمدجواد ظریف در نهایت چیزی بیش از امریکا و حداکثر دولت‌های اروپای غربی (انگلیس، فرانسه و آلمان) را شامل نمی‌شد. با همین نگاه بود که هشت سال به امید به دست آوردن دل غربی‌ها و کدخدا، رابطه با کشور‌های همسایه و کشور‌های غیرغربی به حاشیه رفت. این خوش‌بینی به غربی‌ها و خوش‌خیالی به حل مشکلات با تعامل صرف با آنان و دوری از همسایگان و کشور‌های غیرغربی به گونه‌ای برجسته بود که باعث ایجاد بدبینی به جمهوری اسلامی ایران در میان بسیاری از کشور‌های دارای روابط خوب با ایران شد و در نهایت ثمره‌ای برای کشور نداشت. حتی ظریف نیز در اواخر دوران وزارتش به این واقعیت اعتراف کرده و با تغافل نسبت به عاملیت اصلی خود و روحانی در ایجاد این وضعیت و سلب مسئولیت از خود، علت آن را «عدم رسیدن به یک اجماع ملی» برشمرد آنگاه که در آخرین نامه‌اش به کمیسیون امنیت ملی مجلس نوشت: «اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و با خوش خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکت‌های غربی از خود نرنجانده بودیم، دوستانمان سرخورده نمی‌شدند و در دوران سختی رهایمان نمی‌کردند.»
با پایان دوره اعتدالیون غربگرا و شکست ایده مذاکره با کدخدا و با روی کار آمدن دولت آقای رئیسی نوید آغاز دوره جدیدی از دیپلماسی واقع‌نگر و فعال در صحنه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نمودار شد که تاکنون ثمرات زیادی برای کشور داشته است. برخی ویژگی‌ها و دستاورد‌های سیاست خارجی در این دوره عبارت است از: 
- متوازن‌سازی سیاست خارجی: دولت آقای رئیسی پس از یک دوره غربگرایی افراطی در سیاست خارجی از سوی دولت قبل، بر لزوم سیاست خارجی متوازن تأکید کرد و ضمن تداوم تعامل با غربی‌ها و نهاد‌های بین‌المللی عمدتاً وابسته به غرب، به گسترش روابط با قدرت‌های شرقی، چون چین و روسیه روی آورد. واقعیت و اصل اساسی صحنه بین‌الملل این است که دولت‌ها بر اساس منافع ملی خود عمل خواهند کرد و نمی‌توان هیچ دولتی را به صورت صددرصدی دوست به حساب آورد و توقع داشت که همه کنش‌هایش بر اساس ملاحظه منافع ملی ما باشد. از این رو عقل حکم می‌کند که در چارچوب نگاه دینی و آرمان‌های تاریخی ملت ایران، ضمن برقراری و گسترش روابط با قدرت‌های بزرگ، به ایجاد یک توازن نسبی میان آنان پرداخت و با رسیدن به یک نقطه تعادل، منافع ملی و اهداف آرمانی را پیگیری نمود. با همین نگاه بود که دولت آقای رئیسی تاکنون توانسته ضمن حفظ روابط با کشور‌های اروپایی با گسترش روابط با قدرت‌های شرقی همچون چین و روسیه به برقراری توازن در سیاست خارجی بپردازد. این در حالی است که بر اساس شواهد مختلف و طبق نظر بسیاری از استراتژیست‌ها و سیاستمداران جهانی، نظم بین‌المللی در حال پوست اندازی بوده و با رشد قدرت‌های دیگر به خصوص برخی کشور‌های شرقی، بعد از سال‌ها حاکمیت نظم امریکایی در جهان، انتقال قدرت به شرق و تغییر نظم جهانی، واقعیتی گریزناپذیر بوده و برخی تحولات رخ داده در جهان همچون جنگ اوکراین، نشانه این تغییر و تلاش‌های غرب برای جلوگیری از آن و به تعویق انداختن آن است. 
- توجه ویژه به «سیاست همسایگی و منطقه‌ای»: همان‌گونه که اشاره گردید سیاست خارجی دولت یازدهم و دوازدهم در تعامل و مذاکره با امریکا و اروپا و برجام خلاصه می‌شد و دیپلماسی به مذاکره و لبخند با چند قدرت غربی تقلیل پیدا کرده بود. از این رو هیچ توجهی به همسایگان ایران و ظرفیت‌های عظیم آنان برای ایران صورت نمی‌گرفت. در دولت قبل، سیاست خارجی و رابطه با هر کشوری، تابعی از تعامل با امریکا و نتایج حاصله از مذاکرات و برجام بود و اینگونه بود که علاوه بر گره زدن مسائل و مشکلات داخلی کشور به برجام و رابطه با کدخدا، مسائل خارجی و دیپلماسی با کشور‌های مختلف هم به این موضوع گره خورده بود و همین مسئله باعث ایجاد سکون و رخوت در تعامل با کشور‌ها و از دست دادن فرصت‌های زیادی برای ایران شد. در دولت آقای رئیسی که نگاه متوازن در سیاست خارجی مدنظر قرار گرفت با از مرکزیت خارج کردن مذاکرات با غرب و تکیه کشور به برجام، «سیاست همسایگی و منطقه‌ای» به عنوان یک سیاست اساسی در مرکز توجه قرار گرفت و تاکنون توانسته به نتایج مثبت زیادی بینجامد. 

- عضویت فعال در سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی: با نگاه تقلیل‌گرایانه و یکسویه به تحولات جهانی بود که دولت روحانی تمایلی به توجه به ظرفیت‌های بزرگ سازمان‌های نوظهور منطقه‌ای و بین‌المللی نداشت یا از آن غفلت کرد. سازمان‌هایی که با محوریت قدرت‌های نوظهور، نقش بزرگی در تحولات آتی جهان و برقراری نظم جدید جهانی ایفا خواهند کرد. از این رو دولت آقای رئیسی در کنار نگاه متوازن‌سازی سیاست خارجی و لزوم نقش‌آفرینی جمهوری اسلامی ایران برای به دست آوردن جایگاه شایسته در نظم جدید جهانی، به عضویت ایران در سازمان‌های منطقه‌ای و جهانی توجه ویژه‌ای کرد. عضویت در سازمان همکاری شانگ‌های پس از سال‌ها عضویت ناظر، قدم اول در این رویکرد بود و تلاش برای عضویت در بریکس به عنوان یک سازمان فرامنطقه‌ای بسیار مهم، گویای این رویکرد درست است که به تقویت جهان چندقطبی و تقویت جبهه ضدهژمونی امریکا خواهد انجامید و ایران را دارای نقش ممتازی در تحولات آتی جهان خواهد کرد. 
- استفاده بهینه و مؤثر از همه ابزار‌های قدرت: در دولت قبل در حالی‌که حاج قاسم سلیمانی و یارانش مجاهدانه در حال خنثی کردن توطئه‌های غرب در منطقه و مقابله با تکفیری‌های غرب‌ساخته بودند از سوی وزیر خارجه وقت با عبارت «میدان» متهم به تقابل با دیپلماسی شدند. این نگاه تقلیل‌گرایانه به ابزار‌های قدرت و تصور اینکه بدون تکیه بر قدرت سخت می‌توان دشمنان و رقبا را وادار به امتیاز دادن کرد از همان نگاه بطلمیوسی ظریف و دوستانش ناظر بر در مرکزیت دیدن غرب در حیات بشری و در روابط بین‌الملل نشئت می‌گرفت و منکر واقعی دیدن صحنه قدرت جهانی و لزوم استفاده از همه ابزار‌ها در مهار دشمنان بود. با تغییر این رویکرد و با نگاه درست و واقع‌بینانه در دولت جدید مبتنی بر جامع‌نگری در استفاده از همه ابزار‌های قدرت بود که دولت آلبانی را وادار به برخورد با گروهک منحط منافقین خلق کرد و سستی و نابخردی دوقطبی‌سازی میدان-دیپلماسی را نشان داد.



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط