یک‌شنبه 27 آبان 1403 - 00:56

کد خبر 129914

دوشنبه 26 تیر 1402 - 22:50:00


شریک زمینی


هم میهن/متن پیش رو در «هم میهن» منتشر شده و انتشارش در «آخرین خبر» به معنای تایید آن نیست

‌«هم‌میهن» شیوه همکاری ایران و روسیه در روابط اقتصادی و ترانزیتی را واکاوی می‌کند

شکوفه حبیب زاده| همکاری روسیه و ایران پس از اعمال تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا بر مسکو به‌واسطه حمله به اوکراین، دو کشور تحریم‌زده را به هم نزدیک‌تر کرد.
روسیه پس از آنکه متحمل تحریم‌های شدیدی شد، بهترین مسیر برای تجارت خود را در راه‌اندازی کریدور شمال-جنوب دید و به دنبال آن بود که از این آخرین فرصتی که برای روز مبادا کنار گذاشته بود، استفاده کند.
ایگور لویتین، دستیار رئیس‌جمهور روسیه در حاشیه نشست سه‌جانبه ایران- هند-روسیه در اوایل تیرماه درباره تسهیل ترانزیت در مسیر کریدور شمال- جنوب گفته بود: «برای روسیه حمل و نقل و ترانزیت از مسیر ایران بسیار حائز اهمیت است و دولت روسیه تصمیم گرفته تا راه‌آهن رشت- آستارا را فاینانس کند و بسازد. همچنین تلاش می‌کنیم تا حجم کالا را به ۳۰ میلیون تن افزایش دهیم.» او البته در این میان از اختصاص بودجه برای ساخت کشتی در دریای خزر خبر داد.
فعالان و مشاوران اقتصادی بارها به دولت اعلام کرده‌اند که اکنون بهترین فرصت برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی برای تکمیل حلقه مفقوده کریدور شمال-جنوب یعنی قطعه رشت-آستارا است، اما به دلایلی که هنوز روشن نیست، این اتفاق رخ نداد و روس‌ها با فاینانس برای تکمیل این قطعه وارد عمل شدند و این‌چنین کلاه گشادی بر سر ایران گذاشته شد.
نزدیکی‌ مسکو و تهران که به‌نظر می‌رسید می‌تواند فرصتی برای همکاری اقتصادی مسکو و تهران باشد، به دلایلی مشخص و بعضاً نامشخص، بار دیگر سبب شد تا وزنه روسیه سنگین‌تر شود. عدم مدیریت صحیح‌، کم‌کاری دولت و بخش خصوصی و همچنین برخی وابستگی‌ها به کرملین، سبب شد تا دست بالا کماکان با روسیه باشد. عجیب‌ آنکه تجار و فعالان اقتصادی روسیه برای بازاریابی محصولات خود که پیشتر راهی اروپا می‌کردند، به ایران آمده و مذاکرات خود را پیگیری می‌کنند، اما تجار و فعالان اقتصادی ایران هنوز اقدام ویژه‌ای در این زمینه نداشته‌اند. به گفته علی ضیایی، کارشناس ترانزیت و حمل‌ونقل، این نکته را نباید از یاد برد که روسیه و ایران، متحد استراتژیک یکدیگر نیستند و شاید به همین دلیل باشد که اخیراً مسکو در قالب بیانیه‌ای علیه ایران، باج سیاسی به امارات داد. به نظر می‌رسد آنچه اکنون برای همکاری دو کشور دارای اهمیت است، بسترسازی برای فعالیت تجار ایرانی در روسیه و همچنین جذب سرمایه‌های روسی در ایران برای تقسیم ریسک بین دو کشور است. اتفاقی که مستلزم آن است که سیاستمداران در ایران از فاز رعیت‌مآبی خارج شوند و روی یک میز و رو در رو به مذاکره با روسیه بپردازند.

 
ضعف ایران در جذب سرمایه‌گذار روس
 
معصومه حیدری| عضو هیئت‌مدیره پیشین اتاق مشترک ایران و روسیه

در حال حاضر اقتصاد روسیه و ایران به‌واسطه تحریم‌ها به یکدیگر گره خورده است، اما متأسفانه سیاستی که روسیه دارد را ایران ندارد. در حال حاضر روسیه، سرمایه‌گذاران ایرانی را جذب کشور خود می‌کند و در مقابل، ایران اقدام چندانی برای جذب سرمایه‌گذار روس در کشور نمی‌کند. در آن‌صورت ایران هم می‌توانست در رایزنی‌ها با مسکو، بهتر گفت‌وگو کند، اما اکنون دست بالا کماکان با روسیه است و هر آنچه این کشور می‌گوید بر ایران تحمیل می‌‌شود. ایران تبدیل به یک کشور دم‌دستی برای روسیه شده است که هر زمان نیاز بداند، ما را وارد بازی حاشیه‌ای می‌کند. آقای صفروف، مشاور پوتین زمانی گفت که ۲۵درصد از صنایع پتروشیمی این کشور وابسته به ایران است. این وابستگی در صنایع دیگر نیز وجود دارد، اما ایران طبق معمول نتوانست از این موقعیت بهره‌گیری کند.
انرژی در ایران به نسبت بسیاری از کشورهای جهان از جمله روسیه، ارزان‌تر است و ما بر همین مبنا می‌توانستیم سرمایه‌های روس‌ها را وارد ایران کنیم. این اتفاق برای هر دو کشور مطلوب بود. روسیه می‌توانست ازطریق امارات و عمان، تولیدات خود را به اروپا بفرستد، همانگونه که ایران فروش محصولات پتروشیمی را در دستور کار قرار می‌دهد.
در حال حاضر بسیاری از سرمایه‌داران روس و فعالان اقتصادی این کشور به ایران می‌آیند و محصولات خود را برای عرضه در کشور به ما معرفی می‌کنند، اما به یاد ندارم که حتی اتاق بازرگانی و بخش خصوصی در ایران، هیئت تجاری به روسیه ببرد و پتانسیل‌های صادراتی ایران را به روس‌ها معرفی کند.
ازطرفی همکاری با روس‌ها با چالش‌هایی همراه است. فعالان اقتصادی روسیه به سبب برخی اتفاقاتی که در گذشته رخ داده و همچنین تحریم‌ها می‌گویند ما به شما اعتماد نداریم و ۳۰درصد هزینه را از خریدار ایرانی دریافت می‌کنند.
این را هم باید در نظر داشت که دولت در ایران تلاش می‌کند تا خود روابط اقتصادی با روسیه را تقویت کند و بر همین اساس اقدام به راه‌اندازی خانه تجارت در این کشور و البته سایر کشورهای همسایه کرده است. این در حالی است که ایجاد چنین فضایی باید از طریق بخش خصوصی انجام گیرد، زیرا تجار روس با بخش خصوصی ایران کار می‌کنند و نه دولت، اما این اختیار از بخش خصوصی سلب شده است و موجب کشمکش بین بخش خصوصی و دولت شده است.


مسکو و تهران متحد استراتژیک نیستند
 
علی ضیایی-کارشناس ترانزیت و حمل‌ونقل| کشورهایی که در جهان با یکدیگر متحد استراتژیکی باشند، کم هستند. ایران و روسیه نیز هرگز با یکدیگر متحد استراتژیکی نبوده‌اند. بنابراین ما در رابطه با روسیه باید در وهله اول این موضوع را در نظر بگیریم که ایران و روسیه متحد استراتژیکی نیستند و انتظارات خود را بر این مبنا تنظیم کنیم. اینکه اخیراً به‌علت برخی اقدامات روسیه، برخی در ایران شوکه شده‌اند، به‌واسطه همین انتظار غیرکارشناسی است که باید اصلاح شود.
روابط کشورها براساس موقعیت‌ها و در برهه‌های زمانی خاص، اوج گرفته یا وارد حضیض می‌‌شود. در حال حاضر شرایط در سطح جهان و منطقه به نحوی است که ایران و روسیه به یکدیگر نیاز دارند. پیشتر این نیاز از طرف ایران، یکسویه بود، زیرا فقط ایران در تحریم قرار داشت، اما اکنون به‌واسطه آنکه روسیه نیز در تحریم‌های جدی قرار دارد، این نیاز دوسویه است.
در حال حاضر شرکت‌های بزرگ روسی، بازارهای خود را به‌ویژه در غرب از دست داده‌اند و به همین دلیل به دنبال بازارهای جدید هستند. اما باید در نظر داشت که همانگونه که به ایران نیاز دارند، به کشورهای دیگر نیز نیاز دارند و ممکن است در این مسیر باج‌های سیاسی نیز بدهند. شاید بتوان بیانیه اخیر در مورد جزایر سه‌گانه ایران با امارات را نیز در این قالب، تفسیر کرد.
یکی از بهترین راه‌هایی که روسیه می‌تواند نیاز تجاری و اقتصادی خود را مدیریت کند، بهره‌گیری از کریدور شمال-جنوب است. روسیه تقریباً گزینه جایگزین بهتری از این مسیر ندارد. بنادر غربی روسیه اکنون دچار مشکل هستند، بنادر شرقی هم بیش از ظرفیت اسمی تحت فشار قرار دارند و عدم توازن در این بین مشهود است. اگر روسیه بخواهد این فشار را متوازن کند، به ایران نیاز خواهد داشت. روس‌ها این را خوب می‌دانند، اما احیای این مسیر را برای روز مبادا گذاشته بودند که حمله به اوکراین و تحریم‌ها سبب شد برای راه‌اندازی این مسیر در تکاپو بیفتند. هرچند باید در نظر داشت که طرف روس، کاسب است و طبیعی است که منافع خود را در اولویت قرار دهد و در مقابل ایران هم باید منافع خود را مدنظر قرار دهد. ایران تا اندازه‌ای منافع خود را در این بین در نظر گرفته است، اما نه آنطور که باید. به‌عنوان نمونه، در ساخت و تکمیل قطعه ریلی رشت‌- آستارا، ایران می‌توانست برای جذب سرمایه روسیه اقدام کند، اما اکنون به فاینانس بسنده کرده است و به همین خاطر، ریسک چندانی چه از نظر اقتصادی، سیاسی یا امنیتی و... متوجه روسیه نیست و تقریباً عمده ریسک بر دوش ایران است. این نکته را نباید از یاد برد که اگر ما جریان تجاری روسیه را در ایران تقویت نکنیم، احتمال دارد که پس از تثبیت شرایط و بهبود روابط روسیه با غرب، مسکو باز هم ایران را تنها بگذارد.
به نظر می‌رسد که اراده سیاسی در بین سران دو کشور برای همکاری بیشتر وجود دارد، اما وقتی وارد عرصه عمل می‌شود این اتفاق رخ نمی‌دهد. حتی شاهد هستیم که روسیه بیش از ایران در این زمینه فعالیت می‌کند. روسیه، خزر را از اولویت‌های خود خارج کرده بود و اکنون دوباره بر آن متمرکز شده است، اما در ایران از سطح وزارتخانه‌ها به پایین، توجه ویژه‌ای به این موقعیت نمی‌شود.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط