فرهیختگان/ « اروپا و هراس بازگشت ترامپ » عنوان یادداشت روزنامه فرهیختگان به قلم سیدمهدی طالبی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
 
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا در مصاحبه با شبکه «فاکس‌نیوز»، با اشاره به دوستی خود با رئیس‌جمهور روسیه مدعی شده در صورت بازگشت به کاخ سفید ضمن توصیه به پوتین برای اتمام جنگ، با زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین نیز تماس گرفته و به وی تاکید خواهد کرد دیگر پولی برای ادامه جنگ دریافت نکرده و باید ظرف 24 ساعت به جنگ پایان دهد. ترامپ همچنین در پیامی ویدئویی به کشورهای اروپایی هشدار داده در صورت پیروزی‌اش در انتخابات، آنها باید هزینه‌های جنگ را به آمریکا پرداخت کنند. او در این پیام می‌گوید: «بایستی آنها هم‌اکنون اقدام به جبران کنند، اما آنها به‌خاطر کاراکتر ضعیف جو بایدن، ترتیب اثری نمی‌دهند و توجه و احترامی برای وی قائل نیستند.» او در ادامه این ویدئو با اشاره به هزینه 200 میلیارد دلاری جنگ اوکراین، تاکید می‌کند اروپا صرفا بخش ناچیزی از این هزینه را بازپرداخت کرده است. 
این دو موضع‌گیری اخیر ترامپ تقریبا مشابه با آن چیزی است که وی تاکنون از ابتدای جنگ بارها آن را تکرار کرده است. ترامپ در روزهای اخیر بار دیگر با پیش‌بینی آینده جنگ تاکید کرده پوتین تمام اوکراین را خواهد گرفت. او در ابتدای جنگ نیز پوتین را باهوش توصیف کرده بود. رئیس‌جمهور پیشین آمریکا در توجیه تمجیدش از رئیس‌جمهور روسیه استدلال کرده بود وی با وجود صرف هزینه‌های جنگ درنهایت به یک کشور دست خواهد یافت؛ چیزی که به منزله برداشت ترامپ نسبت به سقوط تمام اوکراین در انتهای جنگ بود. با این‌حال اظهارات ترامپ برای پایان دادن جنگ طی 24 به این معناست که وی در صورت ریاست‌جمهوری قصد دارد با باقی گذاردن بخشی از خاک اوکراین در دستان روسیه، بگوید از اشغال تمام آن جلوگیری کرده است. 

  اروپای مستقل و از ترس ترامپ افراطی

به گزارش اکونومیست اروپا دربرابر احتمال بازگشت هراس‌انگیز ترامپ به کاخ سفید به دنبال پیگیری استقلال استراتژیک است؛ مساله‌ای که توسط امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه مطرح شده است. با این وجود منتقدان درخواست مکرون، ایده استقلال استراتژیک را تلاشی برای قطع پیوندهای اروپا با آمریکا می‌دانند. طرفداران استقلال اروپا اما معتقدند این آمریکاست که درحال رها ساختن قاره سبز است. این عده معتقدند آمریکا درحال تمرکز بر مسائل داخلی خود است و در حوزه خارجی نیز قصد دارد بر چین متمرکز شود. آنها می‌گویند ترامپ این روند را به زبان آورده اما بایدن محافظه‌کارتر بوده و چراغ خاموش و در پشت پرده این سیاست را دنبال می‌کند. 

  آینده نظامی اروپا بدون آمریکا
جان بولتون مشاور امنیت ملی سابق ترامپ -که در دوران حضور وی در کاخ سفید با او به مشکل خورد- بارها اعلام کرده رئیس‌جمهور پیشین آمریکا در صورت بازگشت به قدرت، ناتو را ترک خواهد کرد. در این صورت کشورهای اروپایی باید ناتو را بدون آمریکا حفظ کرده یا خود به تشکیل نیرویی جایگزین مبادرت ورزند. در این خصوص باید به توان نظامی اروپا در مقایسه با آمریکا پرداخت تا آشکار شود قاره سبز بدون متحد قدیمی و بزرگ‌تر خود چه آینده‌ای پیش‌رو دارد. اروپا دارای 600 میلیون و آمریکا 331 میلیون نفر جمعیت است. با این وجود که جمعیت آمریکا 55 درصد جمعیت اروپاست، این کشور به دلیل نیروهای مسلح متحد و سطح نظامی‌گری بالاتر نسبت به قاره سبز، دارای نفرات و قدرت نظامی بیشتری است. 
بودجه نظامی اروپا در سال 2022 معادل 333 میلیارد دلار و آمریکا 782 میلیارد دلار بوده است. با این حساب بودجه نظامی اروپا 42 درصد بودجه نظامی آمریکاست. در حوزه نفرات، تعداد نیروهای نظامی اروپا 2 میلیون نفر است، درحالی‌که آمریکا از 3 میلیون نفر در نیروهای مسلح خود بهره می‌برد؛ نیروهای اروپایی 66 درصد نیروهای مسلح آمریکا هستند. در حوزه سلاح‌های هسته‌ای، در اروپا دو کشور فرانسه و انگلیس دارای سلاح هسته‌ای هستند که اولی 290 و دومی 225 سلاح هسته‌ای در اختیار دارند؛ درمجموع 515 سلاح. آمریکا اما 4489 سلاح هسته‌ای دارد. سلاح‌های هسته‌ای اروپا تقریبا 11 درصد سلاح‌های هسته‌ای آمریکا هستند. به لحاظ ابعاد اقتصاد که پشتیبان ارتش و صنعت نظامی است، در سال 2022 اتحادیه اروپا سومین اقتصاد بزرگ جهان با 16 تریلیون دلار بوده، درحالی‌که آمریکا 26 تریلیون دلار و چین 19 تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی داشته‌اند. حتی با درنظر گرفتن کشورهایی در اروپا که عضو این اتحادیه نیستند، اقتصاد اروپا تقریبا سه‌چهارم آمریکاست. 
مشکل آنجاست که حتی اگر اروپا توانی برابر با آمریکا داشته باشد، هم‌اکنون در قالب ناتو این دو توان در کنار یکدیگر در مقابل تهاجم روسیه صف‌آرایی کرده‌اند اما با جدایی میان این دو، یکی از آنها به تنهایی در برابر مسکو قرار خواهد گرفت. با این وجود مشکلات اروپا عمیق‌تر از تفاوت‌های کمی است. 

  مشکلات دیگر
اروپا در حوزه نظامی بدون آمریکا باید دشواری‌های زیادی را تحمل کند؛ البته اگر قصد تداوم خصومت‌ورزی فعلی با روسیه را داشته باشد. در این باره نکاتی وجود دارد:
1- نیروهای مسلح آمریکا دارای وحدت فرماندهی هستند اما ارتش‌های ملی اروپایی از لحاظ فرماندهی متفرق بوده و وحدت نیروهای مسلح یک کشور را ندارند. آنها حتی اگر همین امروز به‌طور کامل در هم ادغام شوند، سال‌ها با هماهنگی مطلوب در سطح ارتش واحد فاصله دارند. 
2- تعیین رهبر نیروهای اروپا یا ناتوی بدون آمریکا دشوار است. برتری بی‌چون‌وچرای واشنگتن باعث می‌شد کشوری یارای ایستادن در برابر درخواست‌های آن را نداشته باشد و درنهایت به رهبری و دستورات آن تن دردهد. 
3- ارتش آمریکا به دلیل استقرار نظامی و سابقه جنگی، ورزیده‌تر از اروپاست. قاره سبز بدون تجربه کافی در میدان جنگ قادر به حفظ توازن با روسیه نیست. 

4- ارتش آمریکا متکی به دستگاه‌های اطلاعاتی قدرتمندتری است اما اروپا حتی اگر دارای دستگاه‌های اطلاعاتی قدرتمندی باشد، آنها پراکنده هستند؛ ضمن آنکه بسیاری از این دستگاه‌ها هم‌اکنون در سایه آمریکا فعالیت می‌کنند. 
5- آمریکا در برد تسلیحات تاکتیکی روسیه نیست و می‌تواند به‌عنوان عقبه جنگی نقش ایفا کند، همان نقشی که در دو جنگ جهانی برای محور متفقین ایفا کرد. در مقابل اما اروپا حتی در برابر تهاجم‌های زمینی و موشک‌های بالستیک تاکتیکی، کروز‌های کوتاه برد و پهپادهای انتحاری روسیه آسیب‌پذیر است. 
6- آمریکا صنعت نظامی متنوع‌تر و پرتولیدتری دارد. تولیدات آن نیز با میدان نبرد منطبق‌تر هستند. در مقابل اما اروپا صنعت نظامی پراکنده‌شده‌ای میان ده‌ها کشور دارد و تاکنون به دلیل بهره‌گیری از حمایت‌های آمریکا تلاش کرده صنعت خود را در تجارت و نه تولید سلاح تنظیم کند.