دوشنبه 28 آبان 1403 - 04:00

کد خبر 135248

شنبه 31 تیر 1402 - 20:35:00


امنیتی‏‌سازی ایران؟


هم میهن/متن پیش رو در «هم میهن» منتشر شده و انتشارش در «آخرین خبر» به معنای تایید آن نیست

بررسی کلیدواژه‌ای که محمدجواد ظریف در سخنرانی‌های اخیر خود بر آن تاکید بیشتری می‌کند

شهاب شهسواری| در طول هفته‌های گذشته هشدارها در مورد تلاش برای امنیتی‌سازی پرونده ایران در جامعه جهانی بار دیگر افزایش پیدا کرده‌است. تحلیل‌گران و دیپلمات‌های پیشین ایرانی و در راس آنها محمدجواد ظریف هشدار می‌دهند که بعد از نزدیک به یک دهه، بار دیگر قدرت‌های جهانی تلاش می‌کنند تا پرونده ایران را به‌عنوان یک تهدید جدی برای امنیت بین‌الملل جلوه دهند و از این طریق کشورهای دیگر را به پیوستن به کارزاری برای مقابله با قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران ترغیب کنند.  دیپلمات‌های پیشین کشورمان هشدار می‌دهند که همزمان با پروژه امنیتی‌سازی پرونده ایران، ادراک غلط در میان سیاست‌گذاران جمهوری اسلامی ایران باعث می‌شود که تهران، عملاً خود را در بازی امنیتی‌سازی قرار دهد.

امنیتی‌سازی (Securitization) یک نظریه نسبتاً جدید در دانش روابط بین‌الملل محسوب می‌شود.  قائلان به این نظریه معتقدند که کشورهای رقیب می‌توانند با استفاده از ابزارهای زبانی رقبای خود را به‌عنوان یک تهدید امنیتی وانمود کنند. بن‌مایه نظریه امنیتی‌سازی این است که امنیت بیش از آنکه یک مفهوم عینی باشد یک مفهوم ذهنی است و به همین دلیل دولت‌های رقیب و متخاصم می‌توانند با استفاده از ابزارهای زبانی و تبلیغاتی برای وانمود کردن رقیب خود به‌عنوان یک تهدید برای امنیت استفاده کنند.  به همین دلیل هم هست که یک کشور، هر اندازه به حقانیت و مفید بودن اقدامات خود برای امنیت جهانی معتقد باشد، وقتی در بازی امنیتی‌سازی قرار می‌گیرد باید از تمام ابزارهای خود برای مقابله با تبلیغات رقبا برای امنیتی‌سازی خود استفاده کند.  به این ترتیب اقدامات و ترتیبات ضدامنیتی‌سازی (Counter-Securitization) باید به عنوان یک رشته مطالعاتی برای سیاستگذاران کشورها در نظر گرفته‌شود تا در شرایط لازم برای جلوگیری از امنیتی‌شدن پرونده کشورشان اقدام کنند.

محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین کشورمان در سخنرانی اخیر خود در خانه اندیشمندان علوم انسانی ضمن هشدار نسبت به اینکه اسرائیل و ایالات متحده آمریکا بار دیگر تلاش خود را برای امنیتی‌سازی پرونده ایران آغاز کرده‌اند، در مورد ادراک غلط از بازی امنیتی‌سازی در ایران می‌گوید: «متاسفم که وقتی اسرائیل اعلام می‌کند ایران در آستانه سلاح هسته‌ای است، خوشحال می‌شویم. می‌خواهد تصویری از ما درست کند، ما هم سرمان را می‌کنیم داخل قاب و می‌گوییم از ما عکس بگیر.» سیدعباس عراقچی، معاون پیشین وزیر امورخارجه و دبیر شورای راهبردی روابط خارجی نیز در سخنرانی اخیر خود در نشست نقد کتاب «سیاست خارجی قدرت‌های بزرگ» گفت: «برخی اوقات پروژه امنیتی‌سازی علیه یک کشور اجرا می‌شود بعد به‌گونه‌ای ادراک نخبگان مسئولان و مردم دستکاری می‌شود که خود شما در تله امنیتی‌سازی می‌افتید؛ خودتان کاری می‌کنید که در جهت اهداف امنیتی‌سازان باشد.»

امنیتی‌سازی چیست؟
نظریه امنیتی‌سازی یکی از نتایج مطالعات گروهی از اندیشمندان روابط بین‌الملل در دانمارک است که مجموعه نظریات‌شان در قالب مکتب کپنهاگ مشهور شده‌است.  سرآغاز این مکتب را سال ۱۹۸۳ انتشار کتاب بری بوزان، استاد وقت دانشگاه کپنهاگ با عنوان «دولت‌ها و ترس: مسئله امنیت ملی در روابط بین‌الملل» می‌دانند.  بری بوزان، اوله وی‌ویر و جاپ دو ویلد، سه متفکر اصلی و بنیان‌گذار این مکتب محسوب می‌شوند. اوله وی‌ویر، سال ۱۹۹۷ با انتشار کتاب مشترکی با عنوان «امنیت: چارچوب تازه‌ای برای تحلیل» واژه امنیتی‌سازی را به نام خود سکه زد.  بر اساس تعریف وی‌ویر، «امنیتی‌سازی فرآیندی است که طی آن بازیگران حکومتی مسائل ساده سیاسی را به مسائل امنیتی تبدیل می‌کنند و بالطبع اجازه می‌دهند که به نام امنیت برای مقابله با آن ابزارهای فوق‌العاده به کار گرفته‌شود.»

سیدعباس عراقچی، معاون پیشین وزیر امور خارجه می‌گوید: «شما روایتی که از یک کشور دیگر به‌عنوان تهدید امنیتی ارائه می‌دهید، هنر بزرگ دیپلماسی است.»  به گزارش جماران، سیدعباس عراقچی در نشست نقد کتاب «سیاست خارجی قدرت‌های بزرگ» گفت: «اینکه شما کشوری را که رقیب شما و تهدیدی برای شما است به‌عنوان تهدید برای جامعه بین‌الملل جا بیندازید و بدنامش کنید و از آن مشروعیت‌زدایی کنید تا به حرکات خود مشروعیت بدهید.» وی تاکید کرد: «اینکه یک دیپلماسی در عرصه جهانی موفق می‌شود فقط به این دلیل نیست که دیپلمات‌های زبردستی این دیپلماسی را هدایت کردند بلکه به‌خاطر مجموعه‌ای از تحرکات است که پشت صحنه انجام شده و منجر به ارائه یک تصویر از یک کشور می‌شود. در این هنر شما همه رفتار خود را مشروع و رفتار طرف مقابل را نامشروع جلوه می‌دهید. قدرتی که در روایت‌سازی موفق باشد در دیپلماسی و رسیدن به اهدافش موفق‌تر است.»

سابقه امنیتی‌سازی پرونده ایران
امنیتی‌سازی در قرن بیست‌ویکم به‌عنوان یک ابزار کارآمد از سوی قدرت‌های بزرگ جهانی مورد استفاده قرار گرفته‌است.  محمدجواد ظریف، در این مورد توضیح می‌دهد: «امروز در سیاست بین‌الملل جنگ کارآمدی خود را از دست داده است و آمریکا از سال ۲۰۰۴ به این موضوع پی برد و بازی امنیتی‌سازی را راه انداخت.»  بسیاری از اقدام‌های امنیتی و نظامی آمریکا در دهه‌های گذشته در چارچوب بازی امنیتی‌سازی قرار می‌گیرد.  تا پیش از حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، امنیتی‌سازی به‌عنوان ابزاری برای ایجاد اجماع و ترغیب شرکا به مشارکت در اقدام‌های نظامی علیه کشورهایی محسوب می‌شد که یک قدرت جهانی آن را تهدیدی برای امنیت بین‌الملل وانمود می‌کرد.  مهم‌ترین نمونه این روش، امنیتی‌سازی پرونده عراق به عنوان پیش‌زمینه ایجاد اجماع جهانی علیه این کشور و حمله نظامی سال ۲۰۰۳ به عراق به‌عنوان «یک اقدام فوق‌العاده به نام امنیت جهانی» بود.  بعد از آغاز جنگ عراق به سرعت مشخص شد که تمامی تبلیغات و سخنرانی‌های مقام‌های آمریکا برای وانمود کردن عراق به‌عنوان یک تهدید برای امنیت جهانی، مبنای عینی و مابه‌ازای بیرونی نداشته‌است و بسیاری از بهانه‌هایی که برای حمله به عراق استفاده شد، بر مبانی کذب و غیرواقعی بنا شده‌بود.

درست همزمان با حمله به عراق، پرونده هسته‌ای ایران هم به‌عنوان یک مسئله جهانی مطرح شد.  محمدجواد ظریف می‌گوید: «بحث هسته‌ای را بازی امنیتی‌سازی می‌دانم؛ ادراک غلط ما بود که باعث شد در این چاله بیفتیم.»  دولت آمریکا در یک فرآیند چندساله توانست چند مسئله قابل حل در پرونده هسته‌ای ایران را به یک بحران برای ایران تبدیل کند و ایران را در جامعه جهانی به‌عنوان یک تهدید علیه صلح و امنیتی جهانی وانمود کند.  کار به جایی رسید که با استمرار بحران هسته‌ای ایران، بدون اینکه ایران اقدامی تهدیدآمیز علیه کشوری دیگر انجام دهد، پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد برود و ۶ قطعنامه پشت سر هم در بالاترین سطح، یعنی تحت فصل هفتم منشور ملل متحد، علیه ایران با اکثریت قاطع کشورهای عضو  دائم و غیردائم شورای امنیت تصویب شود.

حال تحلیل‌گران هشدار می‌دهند که آمریکا با همکاری اسرائیل بار دیگر درصدد امنیتی‌سازی پرونده ایران است.  تبلیغات آمریکا و اسرائیل، بهانه‌های مختلفی را برای تبدیل کردن ایران به‌عنوان یک تهدید امنیتی برای جهان مطرح می‌کنند. ادعای همکاری ایران با روسیه در تجاوز نظامی روسیه علیه اوکراین، ایران را به‌عنوان یکی از مقصران جنگ اوکراین وانمود کرده‌ و باعث شده‌است کشورهای اروپایی که بیشترین نگرانی را نسبت به حمله روسیه به اوکراین دارند، تهران را نیز یک تهدید مستقیم علیه امنیت خود تلقی کنند.  همزمان با پرونده اوکراین، انجماد در مذاکرات هسته‌ای ایران، آمریکا و ۱+۴ برای احیای برجام و استمرار انباشت اورانیوم غنی‌شده با غنای بالا در ایران، فرصت را برای دولت‌های متخاصم فراهم کرده‌است تا اینگونه وانمود کنند که ایران بیش از هر زمان دیگری به «هدف ادعایی تولید سلاح هسته‌ای» نزدیک شده‌است و در حال تبدیل شدن به یک تهدید برای صلح و امنیت بین‌المللی است.

تلاش‌های ضدامنیتی‌سازی
در‌حالی‌که آمریکا و متحدانش با تصویب ۶ قطعنامه تحت فصل هفتم منشور ملل متحد در شورای امنیت عملاً در وانمود کردن ایران به‌عنوان یک تهدید برای صلح و امنیت بین‌المللی توفیق پیدا کرده‌بودند، بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم در سال ۱۳۹۲ اقدامات ضدامنیتی‌سازی ایران آغاز شد. این تلاش‌ها به سرعت نتیجه داد و ایران توانست با رسیدن به توافق هسته‌ای برجام در سال ۱۳۹۴ شش قطعنامه پیشین را بلااثر کند و پرونده ایران را در شورای امنیت از حالت تهدید برای صلح و امنیت جهانی خارج کند. محمدجواد ظریف، معمار ایرانی برجام می‌گوید: «هدف اصلی برجام شکست آن فضای امنیتی‌شده و اجماع امنیتی علیه ایران بود.»  سه سال بعد از انعقاد برجام، با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، بار دیگر تلاش‌ها برای امنیتی‌سازی پرونده ایران آغاز شد. هر چند آمریکا با خروج از برجام و از سرگیری اجرای تحریم‌های یک‌جانبه علیه کشورهایی که با ایران تجارت کنند (تحریم‌های ثانویه) موفق شد شرایط سختی برای اقتصاد ایران ایجاد کند، اما آمادگی تهران برای اقدامات ضدامنیتی‌سازی باعث شد تلاش‌های واشنگتن برای امنیتی‌سازی مجدد پرونده ایران، از جمله استفاده از مکانیزم ماشه برای بازگرداندن قطعنامه‌های فصل هفتمی شورای امنیت، ناکام بماند.

با این حال به نظر می‌رسد که با روی کار آمدن دولت جو بایدن در آمریکا و ناکام ماندن تلاش‌ها برای احیای برجام، بار دیگر با دخالت مستقیم اسرائیل، تلاش‌ها برای امنیتی‌سازی مجدد پرونده ایران در جامعه جهانی آغاز شده‌است و این بار در دستگاه دیپلماسی نه‌تنها آمادگی کافی برای اقدامات ضدامنیتی‌سازی وجود ندارد، بلکه به گفته ظریف، به دلیل ادراک غلط از تلاش‌های رقیب، به‌جای مقابله با روش‌های امنیتی‌سازی، سیاستگذاران ایرانی «سرشان را در قاب می‌کنند و می‌گویند از ما عکس بگیر.»



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط