دوشنبه 28 آبان 1403 - 06:25

کد خبر 136476

یک‌شنبه 01 مرداد 1402 - 16:50:00


آقای صالحی، برجام به کجا رسید؟


صبح نو/متن پیش رو در «صبح نو» منتشر شده و انتشارش در «آخرین خبر» به معنای تایید آن نیست

علی‌اکبر صالحی، وزیر پیشین امور خارجه و رئیس سابق سازمان انرژی اتمی کشورمان که این روزها در کسوت قائم‌مقامی ریاست فرهنگستان علوم قرار دارد، اخیرا طی گفت‌وگویی، خواستار گفت‌وگوی همه‌جانبه ایران با غرب خاصه با آمریکا شده است. او در این‌باره تصریح کرده است: «ما در چالش با آمریکا همواره روی موضوعات خاص گفت‌وگو کرده‌ایم؛ مثلا در مورد افغانستان یا عراق یا بحث آزادی زندانیان یا برجام و به‌ طور کلی موضوع هسته‌ای؛ اما هیچ‌وقت یک مذاکره گسترده و وسیع سیاسی که دربرگیرنده ابعاد دیگر باشد، نداشته‌ایم. اکنون با توجه به مجموعه شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی، فرصت خوب و مناسبی است که یک گفت‌و‌گوی همه‌جانبه سیاسی با غرب اعم از اروپا و آمریکا داشته باشیم.»
صالحی همچنین در بخش دیگری از این گفت‌وگو درباره خروج نیروهای شوروی از نوار شمالی و شمال غربی کشورمان پس از جنگ جهانی دوم، دچار مغالطه می‌شود و تصریح می‌دارد: «شوروی بعد از جنگ جهانی دوم در بخشی از ایران حضور داشت. جنگ تمام شده بود؛ اما شوروی‌ها در بخش قابل‌توجهی از ایران، در تبریز، کردستان و حتی اگر اشتباه نکنم تا زنجان و قزوین هم بودند. این تهدید ترومن علیه شوروی‌ها بود که باید خاک ایران را ترک کنید. اگر تهدید ترومن علیه شوروی نبود، چه‌بسا امروز شاهد جدا بودن بخش دیگری از سرزمین‌مان بودیم.» در واقع هدف صالحی از ذکر این نمونه تاریخی، بیان خدمت آمریکایی‌ها به ایران است که اگر نبود، بنا بر ادعای صالحی، ایران دچار تجزیه می‌شد. پس با توجه به این خدمت، لازم است ایران مجددا وارد گفت‌وگوی مستقیم با آمریکا شود؛ چراکه بنا بر فحوای کلام صالحی، خطر آمریکا کمتر از روسیه و یحتمل چین است. 


در نقد اظهارات صالحی، می‌توان گزاره‌هایی را طرح کرد. در نقد بخش دوم اظهارات صالحی مبنی بر تأثیر تهدید ترومن روی خروج نیروهای شوروی از کشور، باید تأکید کرد که عامل اصلی و تعیین‌کننده بر خروج شوروی از ایران، نه تهدید ترومن، بلکه شخص قوام بود. در جریان مذاکرات 19روزه قوام با وزیر امور خارجه و رهبر شوروی(استالین) قوام در برابر تعهد شوروی به خروج از منطقه آذربایجان، قول داد که مجلس وقت را نسبت به دادن امتیاز نفت شمال ایران به شوروی، راضی کند. پس از خروج نیروهای شوروی از ایران، قوام به سمت ایده‌های مصدق (موازنه منفی) گرایش پیدا کرد و دادن امتیاز نفت شمال به کلی کان لم یکن اعلام شد.  اما در نقد بخش اول اظهارات صالحی که خواستار گفت‌وگوی مستقیم ایران و آمریکا در همه ابعاد شده است، باید تصریح داشت که اساسا این اظهارنظر در شرایطی که مقامات ارشد آمریکایی بارها از در دستور کار نبودن برجام برای واشنگتن سخن گفته‌اند، نوعی ارسال پالس ضعف تلقی می‌شود. وقتی آمریکا برای احیای برجام امضاشده در سال 2015 برنامه‌ای ندارد و به دنبال تحمیل یک توافق دیگر(پلن سی) است، چگونه می‌توان با این کشور بر سر سایر موضوعات، سر یک میز نشست. آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها به هیچ‌کدام از تعهدات خود در برجام 2015 از جمله رفع تحریم‌ها عمل نکردند و اساسا هنوز هم برنامه‌ای برای عمل به آن تعهدات ندارند. از سوی دیگر، ایران در برهه‌های مختلف با آمریکایی‌ها بر سر موضوعات مشخص و محدود، همکاری‌هایی داشته؛ اما نوع مواجهه آنها با ایران همواره از سر خصومت بوده است. نمونه افغانستان، شرکت ایران در کنفرانس بن و پس از آن محور شرارت نامیده‌شدن تهران توسط بوش پسر، یکی از شاهد مثال‌های گزاره مزبور است. 
 
 



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط