دوشنبه 28 آبان 1403 - 17:57

کد خبر 138370

سه‌شنبه 03 مرداد 1402 - 08:52:47


سرمقاله فرهیختگان/ از اقامه عزا تا احیای عاشورا


فرهیختگان/ « از اقامه عزا تا احیای عاشورا » عنوان یادداشت روزنامه فرهیختگان به قلم حجت‌الاسلام عباس پسندیده است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
 
دستگاه حسین بن علی(ع) گنجینه‌ای ارزشمند است که هم محتوای متعالی دارد و هم از قدرت برانگیختگی بسیار بالا برخوردار است. هرسال میلیون‌ها نفر از هر قوم و نژادی دهه محرم را عزا می‌گیرند و مراسم متعددی برپا می‌کنند، حتی در برخی مناطق، دوماه محرم و صفر و هر روز چند مراسم عزاداری برپا می‌شود، اما سوال این است که آیا عاشورا زنده است؟ شاید برخی گمان کنند که «برگزاری مراسم عزاداری نشانه زنده بودن عاشورا»ست و برگزار نشدن آن نشانه زنده نبودن آن. این سخن درست است، اما در زمانی که یاد حسین(ع) و برگزاری مراسم عزای او جرم باشد؛ مانند دوران حکومت امویان و عباسیان و همچنین در عصر حاضر در حکومت پهلوی اول که برگزاری مراسم ممنوع بود. در این دوره‌ها، قطعا زنده بودن عاشورا، یعنی برگزاری مراسم عزا و جلوگیری از فراموشی آن. در برخی از این دوره‌ها مردم قطع عضو می‌شدند اما زیارت حسین(ع) را ترک نمی‌کردند! و در برخی دیگر با شگردهای گوناگون، به اقامه عزا می پرداختند، حتی در دوران ممنوعیت عزاداری، تکاپوی شیعیان برای عزاداری مخفیانه، نشانه سطحی از زنده بودن است که شاید بتوان آن را با حیات نباتی انسان مقایسه کرد. اما وقتی برگزاری مراسم آزاد بوده، بلکه ترویج می‌شود، تعریف زنده بودن یا نبودن عاشورا تغییر می‌کند. سوال این است که دستگاه حسین علی(ع) چه چیز هست و چه چیز نیست؟ برخی آن را با شفاخانه اشتباه گرفته‌اند و شفای بیماران خود را از او می‌خواهند! دستگاه حسین بن علی شفا هم می‌دهد (و برای شفا خواستن می‌توان، بلکه شایسته است از او کمک خواست)، اما شفاخانه نیست. برخی دیگر این دستگاه را به‌مثابه یک بنگاه کارگشایی می‌دانند! و برای رفع گرفتاری‌ها و حل مشکلات و معضلات زندگی خود، از او کمک می‌خواهند. بی‌تردید دستگاه حسین بن علی حاجت هم می‌دهد، اما بنگاه کارگشایی و گره‌گشایی نیست. همان گونه که در زمان حیات امامان، مردم برای حل مشکلات خود به آنها مراجعه می‌کردند، پس از شهادت و در مراسم عزاداری نیز می‌توان چنین کرد و نگارنده خود تاثیر آن را دیده است، اما سوال این است که آیا این همه تاکید بر اقامه عزای حسینی حتی از سوی معصومان، برای شفادهی و گره‌گشایی و کارگشایی است؟ گروهی دیگر این دستگاه را به‌منزله دستگاه شست‌وشوی گناه و تطهیر امت می‌دانند که با قطره اشکی حاصل می‌شود! در این باره حتی روایاتی صحیح و متعدد نیز وارد شده است. بی‌تردید دستگاه حسین بن علی گناهان را پاک می‌کند، اما کلیسای اعتراف و تطهیر گناه امت نیست. بی‌تردید اقامه عزای حسینی واجب و لازم است، چون همین عزاداری‌هاست که اسلام را نگه‌ داشته است و هیچ‌چیز نباید عزاداری به‌شکل سنتی آن را مخدوش یا کمرنگ کند. فارغ از این، سخن این نوشتار آن است که آیا باید در حد برگزاری مراسم باقی بماند یا ظرفیت اجتماعی بیشتری دارد؟ واقعیت این است که عاشورا بیش از یک‌سالگرد نمادین است. احیای عاشورا به‌معنی اقامه عزا یا برگزاری مراسم احیا در شب عاشورا نیست. عاشورای زنده یعنی عاشورای اثرگذار در راستای اهداف امامت که هدایت بشر و بهروزی زندگی دنیوی و اخروی انسان است. عاشورای زنده، یعنی عاشورایی که به «احیای امر امامت» منجر شود که در روایات اهل‌بیت به آن پرداخته شده است. در دوران آزادی، بلکه تشویق اقامه عزا، مراد از زنده بودن عاشورا، حیات اجتماعی عاشورا و اثرگذار بودن آن در مناسبات اجتماعی و زندگی مردم است. زنده بودن عاشورا، یعنی اثر مثبت گذاشتن بر زندگی فردی و جمعی مردم. در این فضا، یک‌معنای متعالی زنده بودن تبدیل قیام حسینی به الگوی قابل‌پیروی است. برخی علمای اسلامی کار حسین بن علی(ع) را یک راز و دستور شخصی می‌دانستند که قابل‌ پیروی نیست! اما امام‌خمینی(ره) آن را از دستور شخصی به قانون قابل‌پیروی تبدیل کرد و براساس آن نظام شاهنشاهی در ایران برچیده شد و جنگ تحمیلی بدون از دست دادن ذره‌ای خاک، مدیریت شد، سپس همین منطق  هسته‌های مقاومت را در بسیاری از امت‌های اسلامی به‌ویژه شیعیان قهرمان لبنان بنیاد نهاد و برای نخستین‌بار طعم تلخ شکست را به رژیم‌صهیونیستی چشاند. به‌تعبیر شهید مطهری باید شمر زمان را شناخت و عاشورای زنده، عاشورایی است که برای شمرها و یزیدهای زمان خطرآفرین باشد، این یعنی احیای عاشورا. اما این نیز تمام ماجرا نیست. معنای مهم دیگر زنده بودن عاشورا، ساخت زندگی فردی و اجتماعی خوب و تربیت انسان‌های رشدیافته؛ چیزی که کیمیای کمیاب امروز است. عاشورا فقط الگوی قیام جوانمردانه علیه ظلم و ستم ناجوانمردانه نیست، چون هدف یک امام، فقط قیام و انقلاب نیست. هدف اصلی امامت، انسان‌پروری است. بر این اساس، عاشورای زنده، عاشورایی است که زندگی مردم را روز به روز بهتر کند (زندگی‌بهتر) و شخصیت آنها را روزبه‌روز رشدیافته‌تر سازد. (انسان رشدیافته‌تر) عاشورای زنده یعنی عاشورایی که مراسم عزا به مداحی و طبل و سنج خلاصه نشود و خطبا و منبریان راه و رسم زندگی حسینی را در جنگ و صلح به مردم بیاموزند. روحانی جوانی می‌گفت در دهه اول محرم برای مردم از خانواده و رازهای کامیابی آن گفته و همین باعث شد مردم  او را بر سخنران کشوریِ پس از من ترجیح دهند! دستگاه حسین بن علی(ع) مدرسه‌ای عالی است که در مقیاس فردی، درس انسانیت، شرافت، کرامت، عزت، آگاهی و آزادگی و در مقیاس اجتماعی، درس ظلم‌ستیزی، امر به معروف و نهی از منکر، ایثار اجتماعی، فداکاری اجتماعی و عدالت اجتماعی می‌دهد. مدرسه حسینی، هم انسان‌ساز است و هم جامعه‌ساز. از دل مراسم‌های عزای حسینی باید انسان‌هایی رشدیافته تربیت شوند که خود به سعادت برسند و جامعه‌ای سالم را بنیاد نهند. عاشورای زنده یعنی عاشورای جاری در تمام زوایای حاکمیت. عاشورا نشان داد که وسوسه قدرت، ثروت و شهرت می‌تواند سیاستمداران متدین دیروز را به قاتلان حسین بن علی تبدیل کند. پس عاشورای زنده یعنی پیراسته شدن هرچه بیشتر صحنه سیاست و حکمرانی در همه سطوح، از انگیزه‌های مادی و جایگزینی رضای خدا و خلق او به‌جای آن. در نظام اسلامی اینکه فقط ولی‌فقیه پیراسته باشد، پذیرفتنی نیست؛ همه قوای عالی کشوری و لشکری باید پیراسته و شایسته مهر تایید حسینی باشند. عاشورای زنده یعنی بازسازی اعتماد اجتماعی و نزدیک‌تر کردن رابطه مردم با حاکمیت به رابطه اصحاب با حسین بن علی. عاشورا نشان داد که عافیت‌طلبی و مصلحت‌اندیشی کور، حسین بن علی را تنها می‌گذارد، پس عاشورای زنده آن است که بساط عافیت‌طلبی و بهانه مصلحت‌اندیشی را برچیند و همه را برای احیای امر امامت و دین خدا به صف کند.عاشورای زنده یعنی عاشورای جاری در کوی و برزن و کف خیابان و درون خانه‌ها، خانواده‌ها، ادارات و سازمان‌ها. جاری بودن کف خیابان در اینجا به معنی راه انداختن دسته‌های عزا نیست، به معنی دیده شدن نشانه‌های رفتار اسلامی و انسانی است؛ همان چیزی که حسین برای آن قیام کرد: «لنظهر المعالم من دینک... .» عاشورای زنده یعنی عاشورایی که عزاداران و سینه زنان آن مایه زینت، آبرو و اعتبار اجتماعی حسین بن علی و دیگر معصومان باشند، نه مایه ننگ و شرمساری؛ چیزی که در برخی روایات تاکید جدی بر آن شده است. عاشورای زنده یعنی ارتقای شاخص‌های سلامت اجتماعی و بهبود مناسبات مردم با یکدیگر.عاشورای زنده یعنی عزادار 1402 با عزادار 1401 تفاوت رو به تعالی داشته باشد. احیای عاشورا یعنی صحنه کسب‌وکار، و تجارت و بازرگانی به شاخص‌های مورد انتظار از شیعه حسینی نزدیک‌تر شود. عاشورای زنده یعنی صحنه خانه و خانواده به‌گونه‌ای باشد که بتوان حسین بن علی را به آن دعوت کرد و سلوک خانوادگی و سبک زندگی به‌گونه‌ای باشد که شایسته مهر تایید حسینی باشد. خلاصه سخن این که فرد عزادار 1402 و جامعه عزادار 1402 در همه سطوح آن باید رشد داشته باشد و یک گام به شاخص‌های حسینی نزدیک‌تر شود. بیاییم عاشورا را احیا کنیم؛ و این احیا در بستر همین عزاداری‌های سنتی و مردمی امکان‌پذیر است، نه عزاداری سنتی و مردمی بدیل دارد و نه احیای اجتماعی آن قابل‌چشم‌پوشی است.



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط