دوشنبه 28 آبان 1403 - 18:03

کد خبر 146805

سه‌شنبه 10 مرداد 1402 - 13:42:00


رهبر ارکستر: ویترین موسیقی دست پلی‌بک‌خوان‌هاست


آنا/ وحید علیپور رهبر جوان ارکستر آلنام گفت: مدتی است باخبر شدیم که ۴۰ نوازنده ارکستر سمفونیک تهران اخراج شده‌اند، حال به هر دلیلی، این لجبازی با هنرمندان درست نیست.
            
«وحید علی پور» رهبر ارکستر و نوازنده پیانو و آهنگساز ایرانی است. وی در اردبیل زاده شده و از ۱۰ سالگی آموزش پیانو را نزد اساتید اردبیل فرا گرفته است، سپس برای ادامه تحصیل به باکو رفته و در آنجا ضمن تحصیل در رشته رهبری اُپرا و ارکستر سمفونیک، ارکستر فلارمونیک باکو را تأسیس کرده است. وی رهبری ارکستر را زیر نظر ایوب قلی‌اف به اتمام رسانده و پس از آن به ایران بازگشته و در سال ۱۳۹۷ به عنوان رهبر میهمان ارکستر موسیقی ملی ایران به فعالیت خود ادامه داد.

همچنین در سال ۱۳۹۸ ارکستر خصوصی خود یعنی ارکستر آلنام را تأسیس کرد که خود به عنوان رهبر و سرپرست ارکستر است و تاکنون اجرا‌های مختلفی با این ارکستر در شهر‌های تهران، تبریز و اردبیل داشته و در دوران کرونا نیز با ارکستر آلنام به صورت آنلاین با تلویزیون اینترنتی لنز (ایرانسل) یک اجرا داشته و در سال جاری نیز یک کنسرت دیگر در تالار وحدت و با استقبال خوب تماشاگران به صحنه برده است.

در ارتباط با فراز و فرودهای فعالیت ارکسترهای موسیقی در ایران، شرایط ارکستر آلنام، وضعیت ارکستر سمفونیک تهران و ذائقه موسیقیایی مردم در شرایط فعلی با وحید علی‌پور رهبر جوان ارکستر آذربایجانی آلنام به گفت‌وگو مشروح نشستیم که در ادامه می‌خوانید: 

آقای علی‌پور به عنوان سوال نخست درباره شرایط ارکسترها در ایران برایمان بفرمایید، نسبت به فراز و فرودهایی که در دوره‌های اخیر در عرصه موسیقی گروهی طی کردیم، وضعیت را به چه صورت می‌بینید؟

ما در ایران دو نوع ارکستر داریم، یکی ارکسترهای مستقل و دیگری دولتی. ارکسترهای مستقل که شرایطشان مشخص است به دلیل نابسامانی‌های فرهنگی شرایط خوبی ندارند یعنی یا منحل شده‌اند یا به سمت نوازندگان هنرجو سوق پیدا کرده‌اند یعنی عملا هیچ فعالیت واقعی ندارند و تعدادشان هم خیلی کم است. مثلا ارکستر آلنام از همین دست ارکسترها است که حمایتی هم از این دست ارکسترهای مستقل نمی‌شود و وضعیت اقتصادی سختی را می‌گذرانند تا در نهایت به تدریج تحلیل بروند و منحل شوند. این ارکسترها نیاز به حمایت دارند نه از سمت دولت بلکه از سوی گروه‌های مختلف و کمپانی‌هایی که در عرصه موسیقی فعال هستند.

در حال حاضر چند کمپانی بزرگ داریم که از موسیقی حمایت می‌کنند اما آنها هم سمت موسیقی پاپ هستند، خیلی از این هنرمندان هم که اجراهایشان پلی بک است و باعث خجالت هستند مردم کلی هزینه می‌کنند برای رفتن به یک کنسرت بعد هم خواننده پلی بک اجرا می‌کند این دیگر خودش یک درد فرهنگی و هنری است اما در مقابلش وقتی اسم موسیقی کلاسیک یا سنتی جلوی این کمپانی‌ها می‌آید، بدنشان می‌لرزد که کنسرت فروش می‌کند یا خیر؟ همین مصادیق نشان می‌دهد که موسیقی کلاسیک یا سنتی در ایران دلسوزی ندارد.

اما قسم دوم ارکسترها ، ارکسترهای دولتی هستند که در ایران دو ارکستر ملی و سمفونیک تهران داریم که زیرنظر بنیاد فرهنگی هنری رودکی فعال هستند. عملا ارکستر سمفونیک تهران که مهمترین ارکستر ایران به شمار می‌آید، شرایط خوبی ندارد و مدتی هم هست که با خبر شدیم چهل نوازنده خوب این ارکستر به هر دلیلی کنار گذاشته شده‌اند، متأسفانه این اتفاق خوبی نیست که با نوازندگان لج و لجبازی بشود، بهترین حالت این است که با آنها صحبت کنند چراکه آنها از بهترین‌های ارکستر سمفونیک بودند هر چند که شاید نیروهای جدید با امتحان هم به ارکستر امده باشند اما بهترین حالتش این است که افراد قدیمی هم به ارکستر بازگردند و باآنها صحبت شود.

فکر می‌کنید علت گرایشی که الان کمپانی‌های موسیقی به سمت موسیقی پاپ دارند سلیقه مردم به این سمت و ذائقه آنها است یا گرایشی که خود جامعه هنری به سمت پاپ پیدا کرده است؟

من حس می‌کنم سلیقه جامعه را همان قشر هنرمند یا کمپانی‌ها مشخص می‌کنند. وقتی یک مغازه داری جنسی با کیفیت و خوب را پشت ویترین مغازه خود قرار ندهد چطور می‌تواند انتظار داشته باشد که جامعه آن را ببیند و بپسندد؟ در حالیکه چیزهای دیگری را پشت ویترین قرار داده و مشتری چیزهای دیگری را می‌بیند! ویترین موسیقی ما این روزها دست افرادی است که پلی‌بک می‌خوانند که نه شعر و ترانه درستی دارند و نه آهنگسازی خوبی، البته ما پاپ خوان خوب هم داریم من هم معتقدم که از هر قشر و سبکی همه باید فعالیت خود را داشته باشند اما مسئله برجسته سازی است که به سایر بخش‌های موسیقی ضربه می‌زند و به نوعی خیانت به موسیقی محسوب می‌شود. کمپانی‌ها باید رویکرد درست داشته باشند و من هم منظورم این نیست که از موسیقی کلاسیک حمایت بشود و پاپ نشود، بلکه اینکه واقعا چه کسانی را انتخاب و مورد حمایت قرار دهند ، خیلی مهم است . اگر بحث سلیقه مردم است باید گفت که مردم محصول کاری را می‌بینند که کمپانی‌ها ارائه می‌دهند اگر کار خوب ارائه شود، گوش موسیقیایی مردم هم تقویت می‌شود، مردم ما اطلاعات موسیقیایی ضعیفی دارند اما امروز فرصت برای اینکه بتوانیم شرایط را بهبود بدهیم، خیلی زیاد داریم.

در حال حاضر شرایط مالی برای فعالیت هنرمندان و نوازندگان در ارکسترهای مختلف به چه صورت است، آیا شرایط طوری است که بتوانند زندگی‌شان را از این را بگذرانند؟

من همیشه می‌گویم نوازنده‌های ما متاسفانه شرایط مالی خوبی ندارند، ما دوران کرونا را تجربه کردیم، خیلی وقت‌ها اجراها کنسل شد، نوازنده‌ها هم فقط به عشق این کار است که ایستاده‌اند وگرنه با این هزینه‌ها شرایط موسیقی و وضعیت اقتصادی آنها تعریفی ندارد ، فرقی هم ندارد که در تهران یا دیگر شهرستان‌ها باشند.

راه برون رفت از وضعیت فعلی را چه می‌بینید؟

یکی از راه‌های موفقیت و آینده سازی در موسیقی ایران، ایجاد ارکستر نوجوانان است که من چند سال پیش پیشنهاد چنین‌ ارکستری را به بنیاد دادم و حتی پروپوزالی هم برایش نوشتم،  ولی متاسفانه عاملینی مانع ایجاد چنین ارکستری شده‌اند اما هنوز هم دیر نیست و ما می‌توانیم برای آینده موسیقی کشور چنین ارکستری را ایجاد کنیم. 

برسیم به ارکستر آلنام، از ابتدای فعالیت این ارکستر برایمان بگویید و حضورتان برای آغاز فعالیتش ، شما از رهبران جوان ارکستر ایرانی هستید که در این عرصه فعال شدید.
من فعالیت موسیقیایی‌ام را از کودکی و با ساز پیانو آغاز کردم، در کشور آذربایجان در رشته رهبری ارکستر سمفونیک و اُپرا تحصیل کرده و فارغ التحصیل آکادمی موسیقی باکو شدم، ترم‌های آخر تحصیلی ارکستر فلارمونیک باکو را تشکیل دادم که نوازندگان خوبی هم داشت. سال ۹۵ که به ایران آمدم با همین ارکستر فلارمونیک اجراهای مختلفی از جمله در اردبیل و حتی تالار وحدت در تهران داشتم و در سال ۹۸ هم ارکستر آلنام را تشکیل دادم، فعالیت‌های زیادی داشتیم حتی دوران کرونا با همکاری بنیاد رودکی یک ارکستر آنلاین‌ هم در تالار وحدت اجرا کردیم اما شرایط طوری شد که مدتی متوقف بودیم و حال امیدواریم که امسال بتوانیم اجراهای مختلفی داشته باشیم، نه فقط در ژانر موسیقی ارکسترال بلکه در موسیقی کلاسیک و فیلم هم تصمیم داریم تا نیمه دوم سال فعال شویم و قطعات ایرانی را هم روی صحنه ببریم.

آقای علی‌پور شما در باکو مدت زیادی حضور داشتید، برایمان بفرماید که نقطه قوت موسیقی آذربایجان چیست؟

ببینید من فقط به همین اکتفا کنم که سالیانه در کشور آذربایجان ده تا دوازده فستیوال بزرگ موسیقی برگزار می‌شود، فستیوال مقامی، راستراپویچ، قَبَله (Qəbələ)، اوزرحاجیبلی، فیکرت امیر اف، موسیقی مدرن (قارا قارایو)، روستروپوویچ، فستیوال موسیقی جاز و ... که همین نشان از هزینه زیاد دولت برای موسیقی در این کشور دارد و قطعا با شرایط ما قابل مقایسه نیست.

من خودم خیلی اهل جشنواره شرکت کردن نیستم حال چه فجر و چه جشنواره دیگر تجربه‌ای ندارم.

از اینکه هم در آذربایجان موسیقی کار کردید و هم ایران چه شرایطی داشتید و چه حسی دارد؟

ببینید برای من فرقی ندارد وقتی شما وارد عرصه موسیقی می‌شوید زبان بی معنا می‌شود ، شعار موسیقی هم یکی شدن همین فرهنگ‌ها و زبان‌ها است حال چه هندی باشد چه ایرانی و چه کلاسیک هر چیزی تعصبی نگاه کردن بدان اشتباه است و کار افراد سطح پایین و عوام است، همه این کشورها قبل‌تر جزو ایران فرهنگی بوده‌اند.

رشته رهبری ارکستر در ایران به صورت تخصصی وجود دارد؟

اطلاع دقیق ندارم اما فکر می‌کنم دانشگاه هنرهای زیبا داشته باشد متأسفانه یک شرایطی در یک دوره حاکم بود هر کسی که تخصص کمی پیدا می‌کرد و در زمینه چند آلت موسیقی هم نوازندگی می‌کرد، به رهبری ارکستر می‌پرداخت. به طور تخصصی ما رهبر ارکستر در ایران کم داریم اکثرا همان نوازنده و آهنگسازها هستند به خاطر همین چند سالی است که رهبری ارکستر در ایران جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده و بعضی‌ها به دنبال این رشته می‌روند و واقعا هم نیاز هست. من نظرم این است کسی که می‌خواهد رهبری ارکستر کار کند از همان ابتدا این رشته را تخصصی دنبال کند چرا که در دانشگاه دروسی می‌آموزد که به لحاظ تکنیکی و تخصصی برایش لازم است از روانشناسی رهبری ارکستر تا دروس تکنیکال که همه مهم هستند.

شده تا به حال اتفاقی روی صحنه بیافتد که پیش بینی نشده باشد؟ مثلا اتفاقی کار را دچار حاشیه کند یا به تعطیلی بکشاند؟

بله ذات این کار اتفاقات پیش بینی نشده است، به نظر من سختترین اجرایمان همان اجرای آنلاین بود که در تالار وحدت و با همکاری تالار رودکی اجرا کردیم که سالن خالی بود و هیچ انرژی از تماشاگر نمی‌گرفتیم با وجود اینکه می‌دانستیم تماشاگر کار را می‌بیند اما چون در سالن حضور فیزیکی نداشت، انرژی‌مان کم بود.

در حال حاضر یک گروه ارکستر بخواهد در سالنی مثل رودکی یا برج آزادی و هر جای دیگری به اجرا برود، چه هزینه‌ای باید پرداخت کند و آیا درصدی حساب می‌شود یا خیر؟

درباره بنیاد رودکی باید بگویم که چون یک ارگان نیمه دولتی است،‌ هزینه‌هایش هم تعریف شده است یعنی درصدی نیست و اگر شما بلیت فروشی داشته باشی یا نداشته باشی، سالن هزینه‌اش را دریافت می‌کند البته برخی مواقع هم همکاری‌هایی دارند. منتها مسئله این است که اجرا رفتن در شرایط کنونی برای ارکسترها نمی‌صرفد، نه فقط وحدت بلکه همه سالن‌های ایران، چرا که درآمد زیاد ندارد و از نظر اقتصادی مشکلات زیاد است شما حساب کنید در سال جاری شاید سه ـ چهار ارکستر روی صحنه رفته‌اند.

همه اینها سر جمع نشان می‌دهد که ارکسترها نیاز به حمایت بیشتری دارند، اکثرا سالن‌ها خالی هستند و اجرا نیست، ارکسترهای مستقل و نواحی نیاز به حمایت دارند، من کسانی را می‌شناسم که بهترین صدا و نوازندگی را دارند اما در شهر کوچک خودشان دیده نمی‌شوند، خیلی اوقات بعد از اجراها پشت صحنه ما فیدبک ‌ها را از نوجوان‌ها می‌گیریم که چقدر علاقه‌مند این عرصه موسیقی هستند اما اینها واقعا از قاب تلویزیون قابل تشخیص نیست، مردم باید به دیدن موسیقی ارکسترال بیایند چرا که این موسیقی در ایران دیده نمی‌شود، آن هم در قلب ایران که تهران باشد، حال شما شهرهای دیگر را هم حساب کنید که چه شرایطی ممکن است داشته باشند.




پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط