جمعه 30 شهریور 1403 - 01:05

کد خبر 15959

جمعه 18 فروردین 1402 - 15:10:00


مطهرنیا: بازیگران قدرت در آینده نظام بین‌الملل تغییر خواهند کرد


شفقنا/ یک استاد دانشگاه در خصوص آینده قدرت های جهانی گفت: بازیگران و کنشگران قدرت در آینده نظام بین الملل تغییر خواهند کرد. بعد از دوران هوش مصنوعی و شکل گیری نظامات جدیدی از قدرت در جهان متکی بر این محتوای معنادار تا حدود زیادی خود را به نمایش خواهد گذاشت.

مهدی مطهرنیا در گفت وگو با شفقنا در پاسخ به این سوال که قدرت های بین المللی در پی ایجاد چه صورتی از هژمونی جدید هستند؟ اظهار داشت: وقتی از هژمونی صحبت می کنیم باید به مقوله فرادستی و سلطه گری توجه داشته باشیم. اینکه گروهی بر گروه دیگر و فردی بر فرد دیگر و گروه اجتماعی بر گروهی دیگر و کشوری بر کشورهای دیگر چنان مسلط و فرادست شود که درجه ای از کفایت گروه قدرت را به دست بیاورد. با توجه به این معنا به نظر می رسد که جامعه جهانی میل به هژمون شدن ایالت متحده آمریکا را تجربه کرده است. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، ایالت متحده آمریکا تلاش کرد که در چهارچوبی بتواند ابرقدرت جهانی خود در قرن بیستم را در قرن بیست و یکم هم حفظ کند. این چهارچوب متکی بر سه ضلع، تئوری برخورد تمدن های هانتینگتون، تئوری مبارزه با تروریسم تنت و جنگ پیش دستانه استیون اسپیلبرگ در فیلم گزارش اقلیت و به هر تقدیر از نظر سیاسی رویکرد های مونزه آیز بود اما این جهت گیری آمریکا را به هژمون تبدیل نمی کرد بلکه به سلطه و چیرگی آمریکا در قرن 21 استمرار می بخشید.

وی با بیان اینکه هژمون باید میزان قابل توجهی از رضایت را در پذیرش فرادستی در فرودستان به وجود بیاورد گفت: لذا در سال 2006 میلادی جان جی هامر که به ریاست موسسه ای چین آی اس آی رسیده بود دو اندیشمند و عملگرای صحنه سیاست آمریکا را ماموریت داد تا مساله آمریکا و آینده خلیج فارس در این زمینه را مورد بررسی قرار بدهد. جوزف نای و آرمیتاژ ماموریت یافتند و با تیمی بالغ بر 250 کارشناس این موضوع را دنبال کردند و قدرت هوشمند تر آمریکایی در سال 2007 تصویب شد و منجر به روی کار آمدن باراک اوباما شد که دکترین آمریکا را از پیش دستی به سمت دکترین قدرت هوشمند آمریکایی برد که در آن می گفت به جای صدور خشونت صلح و دوستی باید در جهان گسترش پیدا کند ولی دموکراسی آمریکا باید در آن پرچمدار حرکتی باشد که در جهان بتواند جاذبه های قدرت نرم آمریکا را افزایش بخشد لذا روی کار آمدن باراک اوباما محصول این دکترین امنیتی نهم ایالت متحده آمریکا است. اگر چه دکترین دهم را ترامپ آورد و سعی کرد زمینه های سلطه گری آمریکا را بار دیگر از منظر نو محافظه کاران و پست نو محافظه کاران افزایش دهد ولی با آمدن بایدن دوباره آن مقوله احیا شد لذا آمریکا اکنون به دنبال هژمون شدن است و همواره بوده است.

وی تصریح کرد: آمریکایی ها در عین حال که می خواهند سلطه بین المللی خود را حفظ، استمرار و گسترش ببخشند به دنبال آن هستند که فرودستان نیز از منظر هژمونی بین المللی رضایت هایی را جلب کنند. آنچه که اکنون در باب عربستان می بینیم و دادن فضایی باز در جهت ارتباط با شرق و بازی های بسیار پیچیده استراتژیک با تهران در چهارچوب همکاری چین با آمریکا و آمریکا با چین در این مقوله ها مورد توجه قرار می گیرد.

مطهرنیا بیان کرد: جنگ اوکراین همانطور که در مصاحبه ای با این رسانه در سال 1397 و سال 1399 قبل از شروع بحران اوکراین انجام شد، در واقع شکار مار بوآی روسیه بود. پوتین باید شکار می شد و آمریکا زانوی خود را در دریچه اوکراین قرار می داد تا روسیه آن را ببلعد و بتواند روسیه را شکار کند. اکنون خاورمیانه را در برابر مار پیتون چین قرار داده است. اکنون چین در خاورمیانه در حال بلعیدن بسیاری از موقعیت ها است درحالیکه به نظر من در نهایت تلاش می شود چین درگیر منازعات خاورمیانه شود و نه تنها آمریکا با درونی سازی منازعات خاورمیانه هزینه های خود را کم کند. همانطور که با رودررویی های موجود در خاورمیانه این مهم را به انجام رساند بلکه تلاش کنند رقیب بین المللی خود را نیز در این منطقه آلوده بسیاری از هزینه هایی کنند که در این منطقه وجود دارد لذا هندسه جهاین قدرت در حال تغییر و تحول است. آمریکا سعی می کند هژمون باشد. تلاش این ابرقدرت باقیمانده از رژیم کهن حاکم بر نظام بین الملل نتوانسته به مستقر شدن بیانجامد. در حال استقرار برای حفظ، استقرار و گسترش قدرت قرن بیستمی خود در قرن بیست ویکم است. چین با وجودی که گفته می شود ابرقدرتی است که در حال پیشی گرفتن از ایالت متحده آمریکا است در عین داشتن جنبه هایی از حقیقت در این گزاره تمام حقیقت را ندارد.

وی ادامه داد: آمریکایی ها تلاش کردند در چین با مهندسی معکوس سناریوی چین که در آن به آمریکایی ها گفته شد چین تلاش می کند با سرمایه گذاری در آمریکا، آمریکا را از درون از آن خود کند تلاش کردند با سرمایه گذاری های مستقیم و غیر مستقیم در چین و آلوده کردن چین به اقتصاد آمریکا یعنی اقتصاد بین المللی و ورود او به منطق بازی های بین المللی زمینه هایی را فراهم آورند که در آینده این مار پیتون را شکار کنند لذا وضعیت بین المللی در هندسه جهانی قدرت در تلاطم است و باید تا سال 2030 آرایه محتوایی خود و شکل مشخصی را به نمایش بگذارد ولی مهمتر از آن در بازی های بین المللی همانگونه که در کتاب آینده قدرت نوشته ام متوجه تغییر و تحول در لایه های درونی قدرت و مفهوم قدرت و عوامل قدرت در آینده است. بازیگران و کنشگران قدرت در آینده نظام بین الملل تغییر خواهند کرد با آمدن هوش مصنوعی آنچه که من آن را روح مصنوعی خوانده ام. بعد از دوران هوش مصنوعی و شکل گیری نظامات جدیدی از قدرت در جهان متکی بر این محتوای معنادار تا حدود زیادی خود را به نمایش خواهد گذاشت.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط