دوشنبه 02 مهر 1403 - 09:54
گوناگون/ دغدغههای پیامبرخدا (ص) در واپسین ایام حیات ظاهریاش چه بود؟
خراسان/ رسولخدا (ص) در ماههای رجب و شعبان سال نهم هجری، در آخرین غزوه خود، «تبوک»، در رأس یک ارتش ۳۰ هزار نفری از مسلمانان، به طرف مرزهای روم حرکت کرد تا مانع گسترش نفوذ و حملات پراکنده رومیان به سرزمینهای اسلامی شود.
حضرت خیرالانام، خاتمالانبیا، حضرت محمد مصطفی – که درود خداوند بر او باد – بیشک بزرگ ترین سوگ تاریخ بشر و عظیمترین مصیبت همه اعصار است و چگونه میتوان درباره آن فخر کائنات جز این گفت که حضرت خالق او را دارنده «خُلق عظیم» دانست و در حقش فرمود: «وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیم» (قلم -4). رحلت آخرین پیامبر، آغاز یتیمی انسانیت است، هنگام عزای آدم در فقد چراغ روشنیبخشی که پروردگار او را از سر رحمت، برای راهنمایی بندگانش فرستاد. قلم، در رثای این مصیبت، قادر به مرثیه نوشتن نیست؛ به همین دلیل، باید در ذکر این واقعه دردناک، به مرور تاریخ بسنده و آن داغ بزرگ را در قالب روایتی تاریخی بازگو کنیم. آنچه در ادامه خواهید خواند، واگویهای مختصر و تاریخی است به نقل از منابع و مصادر قابل اعتماد و اعتنا.
شدت گرفتن بیماری خاتمالانبیا (ص)
بیماری پیامبراکرم(ص)، شدت گرفته بود. بدن رسول مهربانیها در آتش تب میسوخت. وداع با این جهان و دیدار معبود، هر لحظه نزدیکتر میشد. لحظه وصلی که او، مشتاقانه انتظارش را میکشید، اما اخباری که از گوشه و کنار به اطلاع رسولخدا(ص) میرسید، آن حضرت را نگران میکرد. هنوز مدت زیادی از بیعت مسلمانان با علی(ع) در «غدیر خم» نگذشته بود و نگرانی از نحوه تبعیت مسلمانان از امیرمؤمنان(ع)، در گفتار و رفتار پیامبر رحمت به چشم میخورد.
افزون بر این، برای رسولخدا(ص) خبر آوردند که در «یمامه»، منطقهای در شرق عربستان، فردی به نام «مسیلمه» ادعای نبوت کرده است. او با نگارش نامهای به پیامبرخدا(ص)، مدعی شده بود که در امر نبوت با آن حضرت شریک است. «مسیلمه» که 10 سال پس از هجرت، به مدینه آمده و اسلام آورده بود، حالا، با سوءاستفاده از اختلافات قبیلهای باقیمانده از دوره جاهلیت، میخواست برای خود جایگاهی دست و پا کند و با استفاده از موقعیتی که به علت بیماری رسولخدا(ص) پیش آمده، نیت شوم خود را برای گمراه کردن سادهلوحان و دنیا دوستان، عملی کند. با این حال، «مسیلمه» تنها مدعی دروغینی نبود که حکومت نوپای اسلام و ایمان تازه مسلمانان را تهدید میکرد؛ در جنوب عربستان و در سرزمین یمن نیز، «اسود عَنَسی» همین ادعا را داشت.
تهدیدهای رومی
اما نگرانیهای پیامبرخدا (ص) به اینها خلاصه نمیشد. خطری بزرگ از جانب شمال، حکومت اسلامی را تهدید میکرد. گزارشهای رسیده حاکی از آن بود که رومیان، در مرزهای سرزمینهای اسلامی دست به تحرکاتی زدهاند. آنها که خود را زعیم جهان مسیحیت میدانستند، از پیوستن مسیحیان نجران به حکومت اسلامی، سخت آزرده خاطر شده و به همین دلیل، در پی محدود کردن نفوذ قدرت و تفکر اسلامی بودند.
پیامبراکرم (ص) از جانب رومیان احساس خطر میکرد. آن حضرت میدانست که پس از پیروزی روم بر ایران، توجه امپراتور به سوی مرزهای عربستان جلب شده است. مسلمانان یک بار در جنگ موته، با سپاهیان رومی روبهرو شده بودند؛ جنگی سخت و سنگین که با شکست و عقب نشینی مسلمانان به پایان رسید و در آن، تعدادی از اصحاب نامدار پیامبرخدا (ص)، مانند «زید بن حارثه»، پسرخوانده حضرت، «جعفر بن ابوطالب»، برادر امیرمؤمنان (ع) و نیز «عبدا... بن رواحه» به شهادت رسیده بودند.
به همین دلیل، رسولخدا (ص) در ماههای رجب و شعبان سال نهم هجری، در آخرین غزوه خود، «تبوک»، در رأس یک ارتش ۳۰ هزار نفری از مسلمانان، به طرف مرزهای روم حرکت کرد تا مانع گسترش نفوذ و حملات پراکنده رومیان به سرزمینهای اسلامی شود؛ غزوهای که جنگی در پی نداشت، اما باعث عقبنشینی موقت رومیان و کاهش دستاندازیهای آنها به سرزمینهای اسلامی شد.
تجهیز سپاه اسامه
پیامبراکرم (ص)، پس از بازگشت از حجةالوداع، درصدد بود تا سپاه انبوهی، مرکب از مهاجرین، انصار و تازه مسلمانان تشکیل دهد و به سوی مرزهای روم بفرستد؛ هرچند این مهم، با آغاز بیماری آن حضرت، به تأخیر افتاد، اما پیامبر اکرم (ص)، لحظهای از اندیشه مرزهای شمالی سرزمین اسلامی، غافل نبود؛ به همین دلیل و با وجود بیماری و ضعف جسمانی، «اسامه» پسر «زید بن حارثه» را که جوانی ۱۹ ساله بود، به نزد خود فرا خواند؛ با دست مبارکش پرچمی برای او بست و صحابه کبار را به مشارکت در سپاه اسامه دعوت فرمود.
اردوی سپاه اسلام، در «جُرف»، جایی بیرون از مدینه و مسیر شام، برپا شد. پیامبرخدا (ص) به این نیز اکتفا نکرد و خطاب به اسامه، در حالی که بزرگان اصحاب، آن حضرت را احاطه کرده بودند، فرمود: «به نام خدا و در راه خدا نبرد کن، با دشمنان خدا بجنگ و صبحگاهان بر اُنبا [منطقهای در سرزمین سوریه امروزی]بتاز و این مسافت را چنان سریع طی کن که پیش از آنکه خبر حرکت تو به آن جا برسد، خود و سربازانت به آن جا رسیده باشید.» پیامبرخدا (ص) با وجود شدت گرفتن بیماریاش، بر اعزام سپاه اسامه اصرار داشت؛ برخی معتقدند که این اصرار، افزون بر تهدید رومیان، ریشه در وجود جریانهایی در مدینه داشت که رسولاکرم (ص) از حضور آنها در شهر، در لحظات حساس و سرنوشتساز پس از رحلتش نگران بود؛ موضوعی که نیاز به کند و کاو تاریخی بیشتری دارد.
ناراحتی پیامبر (ص) از تأخیر حرکت سپاه
برخی از اصحاب، از انتخاب اسامه خشنود نبودند. آنها که در مجاهدت، سوابقی داشتند و در غزوات، رسولخدا (ص) را همراهی کرده بودند، نمیتوانستند فرماندهی جوانی نوخاسته را بپذیرند. با این حال، پیامبر اکرم (ص) به طعنهها و انتقادهای آن ها، توجهی نکرد و مسلمانان را ملزم به شرکت در سپاه اسامه و نبرد با رومیان کرد. در این میان، بیماری پیامبرخدا (ص) شدت گرفت.
اخباری که درباره تخلف و تردید برخی از اصحاب، برای شرکت در سپاه اسامه به آن حضرت میرسید، پیامبر (ص) را واداشت تا با وجود ضعف جسمانی و مستولی شدن بیماری بر بدن مطهرش، راه مسجد را در پیش بگیرد و با مسلمانان سخن بگوید: «هانای مردم! من از تأخیر حرکت سپاه اسامه ناراحتم. گویا فرماندهی اسامه بر گروهی از شما گران آمده است و زبان به انتقاد گشودهاید، ولی اعتراض و سرپیچی شما تازگی ندارد. قبلاً از فرماندهی پدر او، زید، انتقاد میکردید. به خدا سوگند، هم پدر او شایسته این منصب بود و هم فرزندش برای این مقام لایق و شایسته است.» پیامبر اکرم (ص) از ناخشنودی خود سخن میگفت، اما گروهی از اصحاب خیالات دیگری در سر میپروراندند.
بیماری شدید پیامبر (ص)، احتمال رحلت را هر لحظه بیشتر میکرد و این، برای برخی، زمانی مناسب و حساس برای پیگیری اهداف و نقشههایشان بود. با وجود این و در پی اصرار رسولخدا (ص) بر حرکت سپاه اسامه، جمع زیادی از اصحاب، حتی آنها که مخالف فرماندهی اسامه بودند، مدینه را به مقصد «جُرف» ترک کردند، اما در این منطقه منتظر ماندند تا اخباری که منتظر شنیدنش بودند، برسد.
تا بقیع همراهیام کن ...
سه روز پس از راهی کردن سپاه اسامه به «جُرف»، حال پیامبر (ص) اندکی بهبود یافت، اما این موضوع، موقتی بود. شب هنگام، دوباره آثار تب در چهره رسولحق (ص) آشکار شد، اما انگار کاری باقی مانده بود که باید انجام میداد. نیمههای شب، علی (ع) را نزد خود طلبید. به او لبخندی زد و فرمود: «دستم را بگیر و مرا تا بقیع همراهی کن.» امیرمؤمنان (ع)، رسولخدا (ص) را تا بقیع همراهی کرد. این آخرین بار بود که بقیع صدای گامهای رسول مهربانیها را میشنید.
پیامبر اکرم (ص)، با تنی تب دار و صدایی که آثار ضعف در آن نمایان بود، رو به جانب قبور بقیع کرد و فرمود: «سلام من بر شما!ای کسانی که زیر این خاکها آرمیدهاید. حالتی که در آن قرار دارید، بر شما خوش و گوارا باد. فتنهها مانند پارههای شب تاریک، روی آورده و یکی به دیگری پیوسته است.» آنگاه کلام خود را قطع کرد، به امیرالمؤمنین (ع) که با چشمانی مضطرب نظارهگر و شنونده کلام رسولخدا (ص) بود، نگاهی کرد و سپس دوباره به سوی بقیع نگریست و برای افراد مدفون در آن، طلب مغفرت کرد.
نور دیدهام! قرآن بخوان
در سکوت پر اندوه منزل پیامبرخدا (ص)، فاطمه (س)، دختر بزرگوارش بر بالین پدر نشسته بود، پیشانی او را نوازش میکرد و با صدایی غمگین و گرفته میخواند: «وابیض یستسقی الغمام بوجهه/ ثمال الیتامی عصمة للارامل؛ چهره روشنی که به احترام آن، باران از ابر درخواست میشود/ شخصیتی که پناهگاه یتیمان و نگهبان بیوه زنان است.» با شنیدن این شعر، پیامبر (ص) چشمان خود را گشود و به چهره دختر دلبندش نگریست، آن گاه لبخندی زد و فرمود: «این شعری است که ابوطالب درباره من سروده است؛ اما دخترم! سزاوار است به جای آن، این آیه را تلاوت کنی:
وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزی اللَّهُ الشَّاکِرینَ؛ و محمد، جز فرستادهای که پیش از او [هم]پیامبرانی [آمده و]گذشتند، نیست. آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، از عقیده خود برمیگردید؟ و هر کس از عقیده خود بازگردد، هرگز هیچ زیانی به خدا نمیرساند و به زودی خداوند سپاس گزاران را پاداش میدهد.» (آلعمران-۱۴۴) رسول رحمت، طاقت مشاهده اندوه فاطمه (س) را نداشت. باید برای فرزند دلبندش رازی را آشکار میکرد؛ رازی که از اندوه او بکاهد و فراق پدر را برایش قابل تحملتر کند، به همین دلیل، به فاطمه (س) اشاره کرد تا نزدیکتر بیاید و در گوش دخترش چیزی گفت. حاضران دیدند که ناگاه دختر گرامی رسول خدا (ص) منقلب شد و به سختی گریست. پیامبر (ص) بلافاصله دخترش را پیش خواند و دوباره کلماتی را در گوش او نجوا کرد. این بار اما، در چهره فاطمه (س) آثار شادی و خوشحالی آشکار شد.
بعد از رحلت پیامبر (ص)، وقتی از فاطمه (س) درباره گفت و گوی رسولخدا (ص) با وی، در آخرین لحظات حیات پرسیدند، فرمود که بار اول، پیامبرخدا (ص) خبر رحلت قریبالوقوع خود را به من داد، اما در بار دوم، فرمود که من، زودتر از دیگر اهلبیتش، به او ملحق خواهم شد. نیمروز دوشنبه، ۲۸ ماه صفر، فرا رسید. آثار احتضار در چهره مبارک حضرت ختمی مرتبت (ص) آشکار شد. در این لحظات، او سر بر سینه امیرالمؤمنین (ع) نهاده بود و در همان حال، روح ملکوتیاش به سوی پروردگار عروج کرد.
پربیننده ترین
-
عکس مسی درآمد؛ آخرین توپ طلا با آرایشگر ویژه!
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
آخرین وضعیت راهها در چهارمین روز از سال جدید؛ محور چالوس از شنبه دوباره بسته میشود
-
زنده؛ بیرانوند در یک قدمی استقلال
-
"دنا پلاس اتومات" بخریم یا "تارا اتومات؟"/ مقایسه اختصاصی "آخرینخودرو" از دو خودروی پرطرفدار
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (16)
-
5 نشانه ضعیف شدن ریه ها و بهترین روش تقویت آن چیست؟
-
لندکروزر یا ۲۰۶؟ / مقایسه جالب "آخرینخودرو" به بهانه سخنان جنجالی میرسلیم
-
سپ، برترین شرکت در خاورمیانه شد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (28)
-
ویدیو تست و بررسی فیدلیتی پرایم جدید در آخرین خودرو
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (14)
-
لحظه به لحظه با جدال پرسپولیس مقابل النصر
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (22)
-
یحیی مچ ساپینتو را خواباند / برد ارزشمند پرسپولیس در صدمین شهرآورد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (19)
-
چالش/بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (11)
آخرین اخبار
-
کاهش تصادفات خسارتی و جرحی در دومین روز گشایش مدارس در یزد
-
از بازی در سریالی نفس گیر تا هم بازی شدن با پرویز پرستویی
-
رشد ۱۳ درصدی تردد در محورهای مواصلاتی یزد
-
ظهرهوند: با برخوردهای سخت ترامپ راحتتر میشود برخورد کرد تا پنهان کاریِ هریس
-
قهرمانی تیم نیوفول کنتاکت خوزستان در کشور
-
خبر فرمانده ارشد ارتش درباره انسداد مرز ایران با افغانستان
-
مشهد رکورددار بارش باران در خراسان رضوی شد
-
چند واقعیت جالب در مورد مغز انسان
-
اهدای ۱۴ قطعه شیء تاریخی در شهرستان جیرفت
-
معاون استاندار خراسان جنوبی: دسترسی به محبوسشدگان در تونل بسیار سخت است
-
عکس/ هشت سال دفاع مقدس: نماد ایستادگی و همبستگی ملی
-
کیفیت قابل قبول هوا در چهارمحال و بختیاری
-
علائم هشدار دهنده تومور مغزی
-
ویدئوی بامزه منوچهر هادی از «سوفیا» با حضور یکتا ناصر
-
کشف اشیای عتیقه ۱۰ میلیاردی در سردشت
سایر اخبار مرتبط
نظرات
ثبت نظر
مهمترین اخبار
طلا صدرنشین سودآورترین بازارهای ایران
دوشنبه 02 مهر 1403 - 09:39:58
فروش کالاهای دسته دوم به جای نو در یک فروشگاه اینترنتی
دوشنبه 02 مهر 1403 - 09:13:15
معجون گرده زغال و گاز متان بلای جان معدنچیان؛ معادن زیرزمینی زغالسنگ در سایه بینظارتیها
دوشنبه 02 مهر 1403 - 08:51:06
ماجرای تب «آیفونیسم» در ایران!
دوشنبه 02 مهر 1403 - 08:28:11
زهر بی برقی بر تن فولاد؛ تولید کاهش یافت
دوشنبه 02 مهر 1403 - 08:14:05