دوشنبه 02 مهر 1403 - 05:49

کد خبر 200008

چهارشنبه 22 شهریور 1402 - 15:23:38


داستانک/ برچسب پایدار روی تلویزیون ما


باشگاه خبرنگاران/ آقاجون یعنی پدربزرگم که از مکه اومد یک تلویزیون رنگی هم با خودش آورد. تلویزیونی که انگار فیلم ها و سریال‌ها توش یه‌جور دیگه بودن. روز اولی که تلویزیون رو روشن کرد ما خونه‌شون بودیم. شبکه یک «ورزش ومردم» پخش می‌کرد. تماشای دلبری مارادونا تو زمین فوتبال با تلویزیون رنگی چیز دیگه‌ای بود. تازه حالا می‌شد «اوشین» رو رنگی تماشا کنیم. هفته اول خوش گذشت، اما هفته بعد نه برای اوشین رفتیم، نه برای ورزش و مردم ، چون آقاجون نه فوتبالی بود نه سریالی.

از طرفی حال و حوصله این‌که بچه‌هاش که هر کدوم‌شون چند تا بچه پرسروصدا داشتن هر هفته برای تماشای سریال برن خونه‌اش رو هم نداشت. چند هفته‌ای گذشت و ما که یکی دوبار مزه تماشای فوتبال و سریال با تلویزیون رنگی رفته بود زیر زبون‌مون مدام به بابا اصرار کردیم یک تلویزیون رنگی بخره. تعاونی اداره‌شون تلویزیون رنگی می‌داد از دم قسط. اما بابا نگران بود تو خونه‌ای که چند تا بچه شر هست خرید تلویزیون باعث دردسر بشه تا این‌که شام رفتیم خونه آقای رسولی همکار بابا و دیدیدم اون‌ها هم تلویزیون رنگی دارن. این‌ بار ما چیزی نگفتیم و بابا فرداش که از سرکار برگشت رفت تعاونی اداره و یک تلویزیون رنگی از دم قسط خرید. اما قبل از این‌که کارتنش رو باز کنه شرط کرد که حق نداریم برچسب روش رو بکنیم چون ممکنه برای خرید جهیزیه آبجی رعنا مجبور به فروشش بشیم. تلویزیون رو درآوردیم.

گوشه سمت راستش یک برچسب بزرگ بود. هرچی به بابا گفتیم برچسب رو بکنه گفت نمی شه، موقع فروشش خیلی ضرر می‌کنیم. خلاصه همیشه بخشی از تصویر رو از دست می‌دادیم. گاهی اون گوشه نتیجه یک بازی فوتبال یا کشتی درج می‌شد و ما که از وسط مسابقه نشسته ‌بودیم پای تلویزیون نمی‌دونستیم اوضاع چند چنده. اما بابا گفت قول دادین. ما هم گفتیم قول دادیم. سال‌ها بعد یک تلویزیون 21 اینچ فلت گرفتیم و تلویزیون قدیمی با همون برچسب روش از پذیرایی رفت گوشه آشپزخونه. چند سال بعد هم یک ال‌سی‌دی خریدیم و تلویزیون 21 اینچ رو گذاشتیم تو آشپزخونه برای مامان و  اون تلویزیون قدیمی رفت تو انباری. در حالی‌که هنوز اون برچسب روش بود و ما هم هیچ‌وقت نفروختیمش. راستش این اواخر گذاشتمش تو دیوار. اما اون قدری نمی‌خریدن که ارزش داشته باشه. فعلاً تو انباریه. شاید یه روز کافه زدم و به‌عنوان اکسسوار نوستالژیک کافه ازش استفاده کردم.   



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط