جمعه 30 شهریور 1403 - 12:31

کد خبر 222568

سه‌شنبه 11 مهر 1402 - 22:00:00


داستانک/ با تحمل کردن و با سوختن و ساختن قهرمان نمی‌شویم


آخرین خبر/ بچه که بودم با دخترِ همکار مامانم که هم‌محله‌ای هم بودیم دوست شدم. 
وقتی برای اولین بار، در یک روز بارانی رفتم خانه‌شان از دیدن صحنه‌ای عجیب حسابی جا خوردم‌. 
تشتی گوشه‌ی خانه، کمی آن‌طرف‌تر از مبلمان شیک و امروزی‌شان گذاشته شده بود و از سقف، چک‌چک آب می‌ریخت داخلش. 
دوستم تعریف کرد که اولین‌بار که سقف سوراخ شده و شروع کرده به چکه‌کردن، ترسیده‌‌اند، فرش‌ها را جمع کرده‌‌اند، کاسه‌ای زیر سوراخ گذاشته‌اند و مادرش تلفن زده به پدرش. 
پدر خودش را رسانده، دیده تعمیر سقف کار او نیست، قرار شده عمو بیاید. آمدن عمو امروز و فردا شده، هی عقب افتاده، سوراخ مانده توی سقف و کاسه را برداشته‌اند و به جایش تشت گذاشته‌اند‌.
و کم‌کم خو گرفته‌اند، تشت شده عضو جدید خانواده و آن‌قدر عادی شده که تازه وقتی می‌روند به‌ خانه‌ای دیگر، یادشان می‌آید آن تشت و آن سوراخ و آن چک‌چک و آن بوی دائمی نم نباید آنجا باشد‌.
ما درس خواندیم، گپ زدیم، بازی کردیم... و تشت آنجا بود برای خودش، با صدای چک‌چک مدامی که دیگر داشت برایم به شکنجه تبدیل می‌شد. 
روزی که آن‌ها آمدند خانه‌ی ما، پسربچه‌ی چهار پنج‌ساله‌ی خانواده با کنجکاوی پرسید: "اینا تشت‌شون رو کجا گذاشتن؟!"
یعنی وجود یک تشت در گوشه‌ای از خانه در نظر آن بچه عادی و حتی بدیهی بود.
بعدها وقتی تابستان رسید و باران‌ها قطع شد، اعتراف کردند که یادشان رفته بود آن وضع طبیعی نیست و اعصاب‌خردکن است.
یک پاییز تا بهار، یک خانواده آزار دیده بودند؛ چون عادت کرده بودند، به تحمل کردن. 
تحمل‌کردن اگر ته نداشته باشد، اگر برای رفع مشکل نجنگی، اگر بپذیری و بگذاری جایی سوراخی بماند که بماند، کم‌کم بی‌آنکه بفهمی فرسوده می‌شوی، بی‌آنکه بفهمی درد را، زخم را سهم خودت می‌دانی، بدیهی می‌دانی.
 حتی اگر مجبور به تحمل چیزی هستیم، باید آگاهانه باشد. 
باید بگوییم من این شرایط را، این زندگی را، این پارتنر را، این شغل را، این مکان را تحمل می‌کنم تا وقتی که‌...
 هر نامرادی‌ای باید ته داشته باشد؛ آدم آهن نیست که نشکند.
قطب‌الدین صادقی جایی خطاب به دانشجویانش می‌گوید: 
"دنیا برای رنج‌هایی که شما می‌کشید ارزشی قائل نیست، بلکه برای پاسخی که به آن می‌دهید ارزش قائل است."
 با تحمل کردن و با سوختن و ساختن قهرمان نمی‌شویم، بلکه با گذر عاقلانه از آن‌ است که میتوانیم به خودمان افتخار کنیم.
هر سوراخی، هر شکافی بالاخره یک روز باید درز گرفته شود، هر فشاری بالاخره باید برداشته شود. 

سودابه فرضی پور


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط