شنبه 07 مهر 1403 - 22:51

کد خبر 22540

پنج‌شنبه 24 فروردین 1402 - 19:04:00


امشب به خداوندچه بگوییم؟


آخرین خبر/ حاج_آقا_مجتبی_تهرانی: راوی می گوید: در مسجد الحرام بودم، به حجرالاسود رسیدم. شخصی را دیدم که مشغول نماز است. دقّت کردم که ببینم کیست. خوب که دقّت کردم؛ دیدم امام‌زین العابدین(ع) است. حضرت‌را زیر نظر گرفتم تا اینکه از نماز فارغ شد. راوی تعبیر می کند: «وَ رَفَعَ بَاطِنَ کَفَّیهِ إِلَى السَّمَاءِ»؛ او کف دستانش را دوتایی به آسمان بلند کرد، «وَ جَعَلَ یقُولُ»؛ و شروع کرد این جملات را فرمودند: «سَیّدِی سَیّدِی»؛ آقای من! آقای من! «هَذِهِ یَدَایَ»؛ این ها  دو دست من است، «قَدْ مَدَدْتُهُمَا إِلَیکَ»؛ این دست ها را به سوی تو دراز کردم. اما یک چیز هست، «بِالذُّنُوبِ مَمْلُوءَةً»؛ دست هایم را که به سوی تو دراز کردم، پر از گناه است، «وَ عَینَایَ»؛ با چشم هایم هم به سوی تو نگاه می کنم، امّا «بِالرَّجَاءِ مَمْدُودَةً» ؛چشم هایم پر از امید به توست. امشب به خدا چه بگوییم؟ امام‌زین العابدین(ع) به ما یاد داده است. دست هایمان را بلند کنیم و بگوییم: خدایا! آقای من! دست هایم را به سوی تو دراز کردم؛ امّا پر از گناه است، چشم هایم هم به سوی تو دوخته ام؛ امّا آن هم پر از رجا و امید من به توست. در باب دعا و به خصوص در ایّام قدر، انسان هیچ وقت نباید به خودش تردیدی راه بدهد: خدا این طور نیست که ما را مأیوس و رد کند. این، جزء آیات و معارف حتمی ماست. این را بدانید! یأس از رحمت حق از گناهان کبیره است، فقهایمان هم همه فتوا می دهند که هیچ یأسی به خودتان راه ندهید.  
الامالی للصدوق، ص219 - بحارالأنوار، ج 75، ص146 و ج91،ص89وج97، ص448


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط