منیبان/ فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: من فکر می‌کنم علت ابراز حساسیت جبهه پایداری نسبت به روحانی متاثر از مجموعه سوابق و ظرفیت‌های او در طول تاریخ انقلاب بوده است.

حسن رسولی، فعال سیاسی اصلاح طلب، درباره حملات اخیر به روحانی در پی ثبت نام در انتخابات مجلس خبرگان به خبرنگار سیاسی منیبان گفت: روحانی قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از چهره‌های موثر و تعیین کننده در همه‌ مقاطع انقلاب از جمله بعد از پیروزی انقلاب و به ویژه در حوزه‌های مربوط به سیاست‌های کلان و امنیت ملی کشور بوده است. او به مدت بیست سال در مجلس حضور داشته، 16 سال نماینده رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده است و در دوران جنگ نیز جانشین مرحوم هاشمی بود امروز نیز با این سابقه و کارنامه، عضو مجلس خبرگان رهبری است. در عرصه مدیریت کشور نیز 8 سال رئیس جمهور بوده و با این سابقه، طبیعی است که جریان سیاسی حافظ و مدافع وضع موجود که اگر بخواهیم تعریف خلاصه‌ای از این جریان ارائه کنیم، مهم ترین هدف و هنر این مجموعه افزودن بر پیاده شدگان از قطار انقلاب و جلوگیری از ایجاد هرگونه تعامل، تعادل و آشتی در عرصه‌ سیاسی کشور است خواهان کنار رفتن روحانی باشند. به طور طبیعی این جریان در مواجهه با اقدام به موقع و سنجیده‌ روحانی مبنی بر ثبت نام در انتخابات مجلس خبرگان رهبری، حساسیت نشان دادند و به تکاپو افتادند و احساس نگرانی به آن ها دست داد، به قدری که رده‌های عملیاتی و پایین این جریان نتوانست خویشتن داری کند و رحیم پور ازغدی مستقیما از شورای نگهبان تقاضای رد صلاحیت او را کرد. عوامل جبهه پایداری در بخش سیاسی صدا و سیما نیز به صورت رسمی و در آنتن زنده خود او‌ و دامادش را مورد حمله قرار دادند.
 
او در ادامه افزود: من فکر می‌کنم علت ابراز حساسیت جبهه پایداری نسبت به روحانی متاثر از مجموعه سوابق و ظرفیت‌های او در طول تاریخ انقلاب بوده است. در حقیقت ترجیح این جریان این بود، حالا که جنتی از ثبت نام در انتخابات انصراف داده است او هم در انتخابات حضور نداشته باشد و لذا بعد از اینکه روحانی ثبت نام کرد و پیش بینی های این مجموعه را بهم ریخت، شاهد این حد از تخریب و مخالفت علیه او هستیم. به نظر من با توجه به روند خالص سازی جاری در عرصه سیاسی کشور این واکنش ها دور از انتظار نبود‌.

این فعال سیاسی اصلاح طلب در رابطه با علت حمله به ظریف نیز اظهار کرد: ظریف، جهانگیری، عباس آخوندی و حتی آذری جهرمی چهره هایی بوده و هستند که هر کدام در حوزه‌ تخصصی خودشان جزئی از دولتمردان موفق بودند. کافیست مقایسه‌ای داشته باشیم بین وزرای دولت رئیسی و روحانی که ببینیم به لحاظ سابقه، تجربه و توانمندی چه کسانی جای این افراد آمده‌اند؟ به نظر من می‌توان عنوان کرد که فاصله اسحاق جهانگیری که استاندار بوده و مجلس بوده و هشت سال وزیر بوده با  مخبر فاصله بسیار زیادی است. فاصله بین بذرپاش با آخوندی که وزارت راه را به میدانگاه سیاسی شریان تبدیل کرده است، همین معنا را به ذهن متبادر می‌کند.

رسولی درباره رقابت میان اصولگرایان گفت: از سال 68 به بعد اگر دقت کنید، هر کسی که در کشور رئیس جمهور شده، مجلسی که پس از او به فاصله حدود دوسال شکل گرفته است اکثریت این مجالس از جهت مشی سیاسی همراه و همسوی با رئیس جمهور و جریان پشتیبان وی بوده اند که از مردم رای گرفته اند. مجلس چهارم کاملا همراه مرحوم هاشمی رفسنجانی بود و آن زمان جریان پیروان خط امام و رهبری سازمان رای مرحوم هاشمی را تشکیل داده بود و در نماز جمعه هم می گفتند مخالف هاشمی مخالف رهبر است، مخالف رهبری دشمن پیغمبر است. در سال 76 که آقای رئیس جمهور جدید آمد مجلس ششم همسو با دولت او بود. به طور طبیعی اگر انتخابات برآمده از 11 اسفندماه مثل مجالس قبلی نسبت نزدیک تری با رئیسی داشته باشند، معنا و مفهوم آن این است که پایگاه اجتماعی دولت قوی شده که توانسته است رفتار انتخاباتی رای دهندگان را تحت تاثیر قرار بدهد. به نظر من برای اولین بار شاید صحنه انتخابات 1402 در غیاب جریان اصلاحات، بیشتر میدانگاه رقابت میان اصولگرایان و درون جریانی باشد.