ایران/متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

«معادلات، دیگر تبدیل به نامعادلات شده است»؛ این گزاره‌ای است که سردار سلامی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روز سه‌شنبه با ذکر این خبر که «صهیونیست‌ها دو نفر از نیروهای ما را (در سوریه) شهید کردند، اما با دست‌های غیبی هفت نفر از آنها کشته شدند»، بیان کرد. این سخنان را می‌توان به نوعی مستقیم‌ترین واکنش در خصوص تحولات اخیر در منطقه و در ارتباط با رژیم‌صهیونیستی در هفته‌های اخیر دانست. این نامعادلات شکل گرفته بین ایران و رژیم‌صهیونیستی را می‌توان در سه محور مورد بررسی قرار داد که در ادامه به آن پرداخته می‌شود.
 
عبور از اصل «تناسب»
در میدان رقابت و تنازع بین کشورها همواره اصل تناسب پاسخ‌های ردوبدل شده بین طرف‌ها مهم بوده است. به این معنا که اقدام متقابل در ارتباط با ماجراجویی هر کشور باید مورد توجه قرار گیرد، اما کشته شدن 7 صهیونیست پس از شهادت دو نیروی مستشاری ایران نشان داده که ایران از قاعده تناسب تا حد قابل‌توجهی عبور کرده است. باید این مهم را نیز در نظر داشت که این اتفاق دارای پیامی مهم به طرف صهیونیستی است تا از ورود به مرحله تصاعد تنش جلوگیری کند و بداند هر اقدام این رژیم با پاسخی شدیدتر و پشیمان‌کننده همراه خواهد بود. اقدام رژیم‌صهیونیستی پس از حملات اخیر به سرزمین‌های اشغالی در هدف قرار دادن زمین‌های کشاورزی و مناطق فاقد ارزش راهبردی، نشان می‌دهد مقامات این رژیم این پیام را به خوبی دریافت کرده‌اند. این گمانه را نیز باید در نظر گرفت که ممکن است دولت بنیامین نتانیاهو به دلیل وضعیت شکننده و اعتراضات داخلی از ورود به میدان جنگی که احتمال نتیجه گرفتن در آن نمی‌رود و منجر به به‌هم ریختگی بیشتر وضعیت امنیتی در سرزمین‌های اشغالی می‌شود، شانه خالی کرده است.
 
پاسخ همه‌جانبه

دو جنایت مهم رژیم‌صهیونیستی یعنی حمله به سوریه که به شهادت دو نفر از نیروهای مستشاری ایران انجامید و همچنین هتک‌حرمت مسجدالاقصی، مهم‌ترین رخدادها پیش از حمله ترکیبی اخیر به رژیم‌صهیونیستی بوده است، اما این حملات با پاسخ یک‌جانبه روبه‌رو نشد. محور مقاومت با نمایش وحدت خود و حمله چند‌جانبه از خاک سوریه، غزه و جنوب لبنان، نقطه‌عطفی در تاریخ مبارزاتی با رژیم غاصب خلق کرد. بدین معنا که حمله به هر عضو محور مقاومت یا هتک‌حرمت مسلمانان با وحدت نیروهای مقاومت روبه‌رو خواهد شد و رژیم‌صهیونیستی باید آماده دریافت پاسخ سخت از هر نقطه از سرزمین‌های مقاومت باشد. از این پس نیز می‌توان انتظار داشت چنین قاعده‌ای در برخورد با رژیم‌صهیونیستی نامعادلات آینده را به ضرر غاصبان رقم بزند.
 
زمین جنگ تل‌آیو است، نه تهران!
ایران با راهبرد تسلیح کرانه باختری و تقویت مقاومت غزه به سلاح‌های جدید، جغرافیای درگیری را به داخل مناطق اشغالی کشانده است. در امنیتی‌ترین نقطه جهان و تنها در یک هفته گذشته 165 عملیات توسط مردم فلسطین علیه نیروهای صهیونیستی صورت گرفته که نیمی از آنها با سلاح گرم بوده است. اکنون نیروهای فلسطینی نه با سنگ که با سلاح در مقاومت غاصبان ایستادگی می‌کنند و بحران امنیت و موجودیت را برای صهیونیست‌ها ایجاد کرده‌اند؛ اتفاقی که فرمانده کل سپاه پاسداران از آن این‌طور یاد می‌کند:«اسرائیل امروز از سوریه، لبنان و نوار غزه مورد حمله موشکی قرار می‌گیرد و از کرانه باختری شعله‌های خشم زبانه می‌کشد. رژیم‌صهیونیستی دیوارهای چند صد متری دور خود کشیده و با قوی‌ترین سنسورها پایش و رصد امنیتی می‌کند و حتی یک حیوان نمی‌تواند از مرزهایش عبور کند، اما دست‌های غیبی کرانه باختری را مسلح کرد و شما تفنگ‌های مدرن خودکار و سلاح‎های خودکار را در دست فلسطینیان می‌بینید.»
 
پایان رؤیای حمله به ایران
این تحولات و حرکت به سمت نامعادلات بین ایران و رژیم‌صهیونیستی باعث شده هر بار شخصیت‌هایی از داخل  این رژیم به این مسأله اعتراف کنند که امکان حمله مستقیم به ایران به طور کامل از بین رفته و ادعاها در خصوص حمله به ایران یک بلوف سیاسی است. در آخرین مورد اسحاق بریک، ژنرال ارتش رژیم‌صهیونیستی در اعتراض به این مسأله گفته است:«وقتی تهدیدات توخالی باشد و اقدامی انجام نشود، در نظر دیگران به سگی تبدیل خواهی شد که فقط پارس می‌کند، اما توان گاز گرفتن ندارد. به عبارت دیگر قدرت بازدارندگی خود را از دست خواهی داد.» وی همچنین گفته است:«قدرت موشکی ایران به اندازه‌ای است که امروز می‌تواند حملاتی راهبردی علیه اسرائیل اجرا کند و با موشک‌های خود ضربات کشنده‌ای به اسرائیل بزند و خسارت‌های سنگینی به زیرساخت‌ها و تأسیسات حیاتی اسرائیل وارد کند که این رژیم را سالیان سال به عقب برگرداند.»