شنبه 31 شهریور 1403 - 14:14

کد خبر 30541

جمعه 01 اردیبهشت 1402 - 11:00:00


وداعیه علیرضا قزوه با رمضان؛ دیروز در این خانه صدای رمضان بود


فارس/ علیرضا قزوه شاعر نام آشنای کشورمان غزلی را به مناسبت وداع با ماه مبارک رمضان سرود. متن این غزل را در ادامه می‌خوانید:

دیروز در این خانه صدای رمضان بود 

حالم چه عجب حالی و بختم چه جوان بود

بسیار بلا بر سر و بر سینه می آمد

وز تیر بلا جان و تن ما به امان بود

این روزه که هر روز مرا بودی قسمت

هم روح و روان بود مرا هم  تن و جان بود

با مهر و مروت به جهان بود نگاهم

هر کینه و بدخواهی از دیده نهان بود

این چرخ ز نفرینش اگر تیر و کمان داشت

در دست من از بال دعا تیرو کمان بود

بی توشه مبادا گذری ای دل غافل

زین چند شب و روز که عمرت به جهان بود

جرم از همه سو بر سر من بال می افشاند

خود روزه مرا حافظ و  زنهار و ضمان بود

از هر طرفی رفتم سد بود و مقابل 

تزویر و ریا لشکری از زهد گران بود

بسیار گمان ها که سرانجام یقین شد

بسیار یقین ها که سرانجام گمان بود

شد روزی ام از روزه دریغا عطش و تب

این سهم من خشک لب و خشک زبان بود

رحمت کند الله تعالی رمضان را

زیرا رمضان شاددل و  شادروان بود

الله مدد کرد و سرآمد مه روزه

ما را نه غم تن  نه غم آب و نه نان بود

ای کاش شود سهم همه قوّت و قوتی

ای کاش به بازوی همه زور و توان بود

از سفره ی نان و نمک خشک کسانی ست 

هر لقمه پرچرب که ما را به دهان بود

شبها همه تا صبح دلم زمزمه می خواست 

سهم دل دلسوخته فریاد و فغان بود

با روزه سخن های دلم سیر نگفتم

ای کاش مرا یک دو شبی باز زمان بود

"افسوس که ایام شریف رمضان رفت" ۱

ایام شریفی که پر از عطر اذان بود

تا رنگ دعا گیرد و تا بوی هوالله

پیک رمضان در همه آفاق روان بود

ای کاش که ذی قعده و ذی حجه نمی شد

شوال نمی آمد و ماه رمضان بود

1- از صائب تبریزی است.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط