پنج‌شنبه 12 مهر 1403 - 01:56

کد خبر 401899

سه‌شنبه 15 اسفند 1402 - 09:22:29


رفت و این آشیانه خالی ماند


آخرین خبر/ سرگذشت درخت می‌داند

رقم سرنوشته می‌خواند

گرچه با رقص و ناز در چمن است

سرنوشت درخت، سوختن است…

آن درخت کهن منم که زمان

بر سرم راند بس بهار و خزان

دست و دامن تهی و پا در بند

سر کشیدم به آسمانِ بلند.‌

شبم از بی‌ستارگی، شب گور

در دلم پرتو ستاره‌ی دور

آذرخشم گَهی نشانه گرفت

گه تگرگم به تازیانه گرفت

بر سرم آشیانه بست کلاغ

آسمان، تیره گشت چون پر زاغ

مرغ شبخوان که با دلم می‌خواند

رفت و این آشیانه خالی ماند

آهوان، گم شدند در شب دشت

آه از آن رفتگان بی ‌برگشت

گر نه گل دادم و بر آوردم

بر سری چند سایه گُستردم

دست هیزم شکن فرود آمد

در دل هیمه بوی دود آمد.

کنده‌ی پیر آتش اندیشم

آرزومند آتش خویشم


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط