آفتاب یزد/ « مسئولانه حرف بزنیم » عنوان سرمقاله روزنامه آفتاب یزد نوشته مجید ابهری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

در دوران اینترنت وتوزیع سریع اخبار و وقایع باید سنجیده‌تر و بر چارچوب ادب سخن گفت. مولا علی (ع) میفرماید: «تا وقتی که حرفی را نگفتی آن کلام برده و در اختیار توست. اما به محض ترخیص سخن از زبان، دیگر صاحب کلام برده و اسیر آن خواهد بود» کاش مدیران ارشد بعد از انتصاب افراد برای مشاغل سطوح پایین‌تر، برای آن‌ها دوره‌های مدیریت از نگاه علی(ع)، خصلت‌های لازم برای مدیران و رفتار با همکاران ومراجعان برگزار نمایند. دارا بودن مدارج علمی وتیترهای تحصیلی، هیچکدام معیار و ملاک مدیریت اصولی و درست نبوده و احتمال بسیار دارد رفتار برخی از مجریان و مدیران موجب اصطکاک مراجعان با آن‌ها و سبب اهانت به شخصیت مردم گردد. اگر مراجعان (ارباب رجوع) باشند که هستند ما کارکنان، خدمتگزاران آن‌ها هستیم و باید ادب گفتاری و رفتاری را در حق آن‌ها رعایت کنیم. متاسفانه‌عدم آموزش سبک مدیریت اصولی و اسلامی به مدیران، آن‌ها را تنها بر پایه تحصیلات کلاسیک نگاه داشته و در این فضا، بروز رفتارهای اصیل و منطقی از آن‌ها دور به نظر میرسد. غرور کاذب برخی از مسئولین و تولید تکبر بی‌جا و جهت در آن‌ها، محیط مناسبی برای تولید و گسترش ویروس خودخواهی و تحقیر خواهد بود. متاسفانه گاهی سخنان بی‌اساس و دور از منطق، آسیبهایی به نظام سیاسی و فرهنگی کشور وارد نموده که جبران و مرمت آن‌ها به سادگی مقدور نبوده و گاه حتی لطماتی به شئونات و شخصیت بین‌المللی انقلاب اسلامی وارد کرده است. شایسته است آموزش رفتار سازمانی در سطوح و بخشهای مختلف و جایگاه و اهمیت آن‌ها در سازمان متبوع‌شان برگزار گردد. در غیر اینصورت آسیبهای فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی و اقتصادی به کشور ومردم وارد می‌شود که گاهی آثار و عوارض آن‌ها غیر قابل جبران می‌باشد. اهانت به فرهنگ و باورهای فرهنگی و سیاسی برخی از دولتمردان و مردم گاه احتمال ایجاد تنشهای گسترده‌ای را دارد که درایت و کفایت مدیران ارشد کشور تنها موانع بروز آن می‌تواند باشد. اما انعکاس و آثار زیانبار بعضی از گفتارهای تلخ در داخل کشور از سوی بعضی از مدیران سطوح مختلف، زیانهای غیر قابل تصور ایجاد می‌نمایند که اندیشه به آن‌ها وحشت براندام انسان مستولی می‌نماید. مثلا برای نمونه حرفهای یکی از دست اندرکاران را منعکس نموده و از مدیران ارشد و جناب رئیس جمهور استدعا می‌نمایم به شکلی مدبرانه قبل از هرگونه تنش آفرینی داخلی و جهانی نسبت به اصلاح وجبران این موضوعات باشهامت کامل وارد میدان شده و اجازه ندهند هرزه‌گویان تلخ زبان، افکارعمومی جامعه مخصوصا شریف‌ترین ومحترمترین لایه‌های آن دچار تنش و آسیب گردد. چندروز پیش یکی از مدیران متصدی بازنشستگان کشور در بیانی شاذ و بی‌سابقه اظهار داشته برای پرداخت حقوق بازنشستگان احتمال دارد کیش و هرمز را به فروش گذاشته و حراج نماییم. اولا بنده تصور میکنم اظهار داشتن این نکته از سوی یک مدیر جنبه شوخی و طنز داشته و کمتر اتفاق می‌افتد جدی باشد. ثانیا مگر خاک کشور ارثیه خانوادگی کسی است که بتواند به فروش گذارد. ثالثا این اتفاق زشت و غیراخلاقی فقط در دوران قجر رخ داده که هنوز داغی برسینه‌های مردم نهاده است. رابعا مگر کشور مجلس و دولت و نظام رهبری ندارد که یک فرد اجازه چنین اظهار نظری به خود می‌دهد. خامسا در کشوری که برای هر متر از آن ده‌ها جوان خون مقدس خود را هدیه کرده‌اند، امروز کسی میتواند چنین جسارتی کند. درنهایت بنظرم بیان این حرف‌ها فقط از طرف بعضی از بیماران مبتلا به تب ممکن می‌باشد. باید به فوریت اصحاب رسانه منهای خطوط سیاسی و فکری متحدا جوابگوی این فرد باشند. اگر هدف از این حرکت، حساسیت‌سنجی مردم بویژه جوانان باشد؛ شوخی جلف و بی‌اساسی است که فقط سیلی 
جوابگوی آن است.