جمعه 28 اردیبهشت 1403 - 09:02

کد خبر 466435

پنج‌شنبه 13 اردیبهشت 1403 - 08:05:14


سرمقاله تعادل/ کف و سقف بازارها غیر قابل پیش‌بینی است


تعادل/ « کف و سقف بازارها غیر قابل پیش‌بینی است » عنوان سخن نخست روزنامه تعادل به قلم رضا غنی‌پور است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

 با افزایش نرخ طلا طی هفته‌های ابتدایی سال نو و پس از آن کاهش نرخ، بسیاری از افراد می‌خواهند بدانند که کدام حوزه برای سرمایه‌گذاری مطلوب‌تر است؟بازار سهام، طلا، ارز، خودرو یا مسکن؟ بنابراین یکی از پرسش‌های مهم که این روزها بسیاری از ایرانیان در ذهن دارند، نحوه سرمایه‌گذاری در بازارهای مختلف است. با افزایش این نوع ابهامات مانند همیشه، برخی سوداگران به صحنه ورود کرده و با طرح موضوعاتی چون تارگت‌زنی و نقطه‌زنی، از مردم پول‌های کلانی دریافت می‌کنند! این ابهامات به خصوص پس از بروز نوسانات در بازارهای مختلف بسیار بیشتر شنیده می‌شود. مثلا زمانی که بازار ارز دچار نوسان می‌شود، برخی به دنبال راهکارهایی برای ورود به بازارهای پرسودتر ارزی و سرمایه‌گذاری در این حوزه‌ها هستند. یا زمانی که بازار سهام کشور با ریزش مواجه می‌شود برخی می‌خواهند بدانند آیا بهتر نیست در بازار طلا و سکه سرمایه‌گذاری کنند‌؟ اهمیت پاسخگویی معقول به این ابهامات زمانی برجسته‌تر می‌شود که بدانیم بسیاری از سوداگران و سودجویان از این موضوع سوءاستفاده کرده و اطلاعات غلط به مخاطب ارایه می‌کنند. این رویکردهای غیر متمرکز در سرمایه‌گذاری به‌طور کلی خسارت‌بار هستند. بهترین رویکرد آن است که سرمایه‌گذاران پرتفوی و سبدی برای سرمایه‌گذاری داشته باشند و ترکیبی از بازارهای مختلف را در آن بگنجانند. تنها نسبت این سرمایه‌ها، میزان ریسک و حجم مورد نیاز سرمایه‌گذاری است که دارای اهمیت است. در واقع افراد سرمایه‌گذار مبتنی بر دیدی که به سرمایه‌گذاری دارند، میزان ریسک‌پذیری سرمایه‌گذار و شرایط بازار مرتبط را رصد کرده و بعد اقدام به سرمایه‌گذاری در بازارهای مولد می‌کنند. باید دید بازارهای هدف آیا رشدهای بالا داشته‌اند یا همراه با ریسک مناسب هستند؟ این تصور که فرد بازارهای مختلف را بررسی کرده و هر روز و هر هفته و هر ماه با بروز نوسانات از یک بازار به بازار دیگری کوچ کنند اشتباه است. یکی از مشکلات سرمایه‌گذاری ایرانیان آن است که نگاه بلندمدت به فرآیند سرمایه‌گذاری ندارند. عدم اطلاع از واقعیت‌های بازار باعث شده تا سرمایه‌گذاران خرد و غیر حرفه‌ای، نگاه غیر متمرکزی به بازارها داشته باشند و خساراتی را متحمل شوند. هر بازاری در هر برهه‌ای ممکن است با اصلاحات یا تغییراتی مواجه شود. به تناسب این تغییرات هم سود یا زیانی ممکن است متوجه سرمایه‌گذاران شود.هم بازار طلا، هم بازار سهام، هم مسکن و... یک چنین روندهایی را تجربه می‌کنند. هر بازار قواعد خاص خود را دارد، باید این قواعد را آموخت و بر اساس آن عمل کرد.هیچ بازاری سود مستمر و غیر قابل انقطاع ندارد و هیچ بازاری هم ضرر مستمر و پایان‌ناپذیر ندارد. مثلا در بازار مسکن، موضوع مهم آن است که به صورت مستمر و با یک شیب ملایم رشد کند. در مورد بازار طلا موضوع مهم آن است که سود ذخیره شود، در دوره‌هایی با رشد نرم همراه شده و تداوم یابد. در مورد بازار سهام هم موضوع مهم آن است که دوره‌ای اصلاحی و ریزشی داشته و نهایتا سود بلندمدت را تجربه کند. در این میان برخی‌ها می‌خواهند بدانند، چرا ابتدا به بازار طلا نروند، بعد رمزارزها را تجربه نکنند و نهایتا به بازار سهام ورود نکنند تا از سود هر بازاری بهره‌مند شوند؟ به این دلیل که هرگز کسی نمی‌تواند کف و سقف بازارها را شناسایی کند. هیچ کس نمی‌تواند آینده را پیش‌بینی کند. چاره‌ای جز این نیست که برای کم کردن ریسک، سبدی از مجموعه دارایی‌ها تشکیل داد و از همه ظرفیت‌های ممکن استفاده کرد. می‌توان محدوده‌های کم ریسک را در هر بازاری شناسایی کرد، اما حتی بارن بافث هم نمی‌تواند بگوید فلان بازار در فلان روز به فلان سقف نزدیک یا دور می‌شود. حرفه‌ای‌ترین کارگزاران تنها می‌توانند ۵۰ تا ۶۰ درصد احتمالات را پیش‌بینی کنند، همین ۳۰ تا ۴۰درصد می‌تواند آسیب‌های بسیاری را متوجه سهامداران خرد کند. بنابراین برای سرمایه‌گذاری در هر بازاری باید اصول و قواعد بازارها را شناسایی کرد. خرید پلکانی و قواعد تدریجی را به کار گرفت. افراد و جریاناتی که این روزها درباره تارگت‌زنی و نقطه‌زنی و... صحبت می‌کنند، کلاهبرداران و سوداگرانی هستند که قصد سوءاستفاده از عدم آگاهی افراد را دارند.بدون تردید یکی از مهم‌ترین وظایف رسانه‌ها، صحبت کردن از این ضرورت‌ها و جلب‌توجه افکار عمومی در این خصوص است. 


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط