شنبه 07 مهر 1403 - 12:59

کد خبر 486390

شنبه 29 اردیبهشت 1403 - 22:44:38


داستانک/ آدم بدبختی هستی !


آخرین خبر/ روزی کسی به خیام خردمند ، که دوران کهنسالی را پشت سر می گذاشت گفت : شما به یاد دارید دقیقا پدر بزرگ من ، چه زمانی درگذشت ؟!

خیام پرسید : این پرسش برای چیست ؟

آن جوان گفت : من تاریخ درگذشت همه خویشانم را بدست آورده ام و می خواهم روز وفات آنها بروم گورستان و برایشان دعا کنم و خیرات دهم و...

خیام خندید و گفت : آدم بدبختی هستی ! خداوند تو را فرستاده تا شادی بیافرینی و دست زندگان و مستمندان را بگیری تا نمیرند تو به دنبال مردگانت هستی ؟!... بعد پشتش را به او کرد و گفت مرا با مرده پرستان کاری نیست و از او دور شد .

همه ی ما باید ارزش زندگی را بدانیم و برای شادی هم بکوشیم .



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط