پنج‌شنبه 29 شهریور 1403 - 05:42

کد خبر 52271

پنج‌شنبه 21 اردیبهشت 1402 - 11:05:00


برداشتی جامعه شناسانه از «انجمن شاعران مرده»


آخرین خبر/ انجمن شاعران مرده فیلمی ۸ ۱۲دقیقه‌ای به کارگردانی «پیتر ویر» و بازی درخشان «رابین ویلیامز» است که فضای نظام آموزشی انگلستان را به تصویر می کشد و سیستم سخت و خشک آن را نشان می دهد. فیلم با صحنه‌های اجرای رسوم و آیین سنتی گشایش مدرسه‌ای آغاز می‌شود که بزرگ‌ترین افتخارش قدمت و سابقه است.

بعد از آنکه فیلم در سکانس های ابتدایی، فضا و روابط اجتماعی را معرفی می‌کند و با ورود معلم جدید ادبیات (رابین ویلیامز) به کلاس سریعا وارد اصل داستان می‌شود. نیل و تاد دو نفر از دانش آموزان، تحت نظارت شدید خانواده‌شان هستند که اصرار دارند پسرانشان دکتر و وکیل شوند، اما «تاد» علاقه به نویسندگی دارد و «نیل» در سکانس های بعدی که تقریبا نقطه اوج فیلم است، علاقه اش به بازیگری را کشف می کند. معلم ادبیات نیز با نام شخصیت جان کیتینگ، دیدگاهی تازه و نو نسبت به ادبیات و روش تدریس آن دارد و از دانش‌آموزان هم می‌خواهد با نگاهی تازه به اطراف بنگرند و خود را نشان دهند. محوریت فیلم بر این اساس است که دانش‌آموزان با راهبری معلمی که خود دانش آموخته همان مدرسه است، علیه نظم موجود و کهنه حاکم بر پیرامونشان طغیان می‌کنند و اگر در رسیدن به اهداف خود موفق نباشند مرگ و خودکشی را ترجیح می‌دهند. فارغ از انکه دیالوگ های مهم و تامل برانگیزی داشت، می توان گفت مفهوم اصلی فیلم مبتنی بر عصیان است. اما آنچه که مهم است این است که سوژه عصیان، در چه بستر اجتماعی تعریف می شود و مهم تر آنکه باید از خودمان سوال کنیم جامعه ای که شورش و عصیان نسل جدید در آن رخ می دهد، چه روابط اجتماعی بر آن حاکم است؟ بستر اجتماعی فیلم همانطور که گفته شد یک مدرسه سنت گرا است که در سکانس های اول خود را با صدمین جشن سالگرد تاسیس مدرسه و چهار عنصر:«سنت، افتخار، انضباط، سرافرازی» معرفی می کند. اما زبان و ادبیات است که بستری برای «عصیان» فراهم می کند. در واقع محوریت فیلم حول این دیدگاه میشل فوکو منتقد اجتماعی می چرخد که:«قدرت؛ ریشه در لایه‌های مختلف تعاملات اجتماعی، زبانی و گفتمانی دارد» 

آنچه گفته شد نکاتی است که می توان برای آشنایی کلی با پیام ها و سرنخ های این فیلم بیان کرد. اما دو مفهوم اصلی را می توان از آن استخراج کرد. یکی  ترس والدین از جایگاه اجتماعی خود در نزد جامعه و دیگری بیهودگی نهادهای آموزشی که بر روی ساختارهای صدساله برپا شده است. مفهوم اول شبیه ترین ویژگی به والدین در جامعه ایرانی است. والدینی که به نوعی به دنبال محقق ساختن آمال و آرزوهای شغلی خویش در فرزند‌ان هستند. در این خصوص بر اساس آمار ارائه شده از سوی سازمان سنجش، گروه آزمایشی علوم تجربی در نوبت دوم کنکور ۱۴۰۲  با بیش از ۴۸۵ هزار داوطلب و در گروه آزمایشی علوم انسانی نیز بیش از ۳۴۳ هزار نفر شرکت کردند. شاید تصورمان این باشد که با پیشرفت صنعت و تکنولوژی نیاز به مهندسین روز افزون شد و بسیاری از مردم نیز بر اثر بیماری جان خود را از دست می‌دادند. در نتیجه نیاز جامعه به پزشکان و مهندسان بیش از پیش شد. لذا دیدگاه خانواده ها به این سمت سوق یافت که باید فرزندانشان، مهندس و پزشک شوند.  همچنین می تواند ناشی از تأثیر فُرم مدارس و نهادهای مرتبط با آموزش نیز باشد که مفهوم دوم را تداعی می کند. کارشناسان معتقدند که فرایند ارزش گذاری در جامعه ما دچار اشتباه شده است و در نتیجه آن عده ای بسیار از خانواده ها بیشترین فشار را به فرزندان خود می آورند تا در رشته خاصی در پزشکی قبول شوند. طبیعتاً این فرایند ارزش گذاری بیشتر در تبلیغات نهادهای آموزشی، نقش معلمان و موسسات کنکور در کسب اعتبار شغلی از طریق آمار فارغ التحصیلان و...اتفاق می افتد. ایرنا به نقل از یکی از والدین در ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، نوشته است:« پسرم استعداد خوبی در رشته ریاضی دارد اما مشاور تحصیلی به پسرم گفت در پایه نهم رشته ریاضی را انتخاب کند و در پایه دوازدهم می‌تواند زیست‌شناسی بخواند، تغییر رشته دهد و در کنکور رشته علوم تجربی شرکت کند.» داشتن درآمد بالا در رشته های پزشکی بر این گونه مسائل بی تأثیر نیست اما همانطور که در صحبت یکی از والدین خواندید نمی توان تأثیر فُرم و مدل مشاوره و نهاد آموزشی را نادیده گرفت. در فیلم هم به طور دقیق و با ظرافت به این سیستم آموزشی طعنه می زند. وقتی جان کیتینگ معلم ادبیات، دانش آموزان را وادار به پاره کردن صفحه ای از کتاب فنون شعر می کند این دیالوگ مهم و زیبا را به کار می برد که:« این انجیل نیست که به خاطر پاره کردنش به جهنم برید؛ زود باشید پارش کنید، فقط می خوام صدای پاره کردن ورقه ها را بشنوم، زود باشید». او در واقع فُرم حاکم بر مدرسه را مانع درک واقعیت و زیبایی شعر به عنوان نماد زندگی انسان می داند. واقعیتی که شخصیت «نیل» استعداد خود را در بازیگری می بیند و با وجود آنکه این استعداد را در جامعه به نمایش می گذارد و مورد تحسین همگی قرار می گیرد، پدرش هر کاری می کند تا پسرش یک پزشک شود حتی بعد از دیدن نمایش او در تئاتر، تصمیم می گیرد او را به مدرسه پزشکی نظامی بفرستد که باعث خودکشی «نیل» می شود. همه این ها در حالی است که به خلاف تصور رایج صرفا رشته پزشکی باعث درآمد بالا و کسب شأن اجتماعی نمی شود. یکی از کارشناسان در روزنامه خراسان می گوید:«بیشتر افراد با دیدن درآمد فعلی پزشکان اقدام به انتخاب این رشته می کنند، غافل از اینکه تا ۲۰-۱۰ سال آینده که به عنوان پزشک عمومی یا متخصص وارد بازار کار شوند، عملا دیگر نیازی وجود نخواهد داشت.» در پایان ذکر این نکته ضروری است که اصلاح در سیستم آموزشی و این بخش از جامعه نیازمند پذیرفتن وجود اصل مسئله ای است که در فیلم شاعران مرده بارها به آن اشاره می شود. یعنی اینکه مهندسی انسان محال است. 

خبرنگار: محمد جواد خالقی


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط