جمعه 06 مهر 1403 - 20:56

کد خبر 523948

چهارشنبه 30 خرداد 1403 - 08:36:10


بلایی که موفقیت سر اولویت‌های زندگی ما می‌آورد


خراسان/همه ما موفقیت را دوست داریم، تلاش می‌کنیم در حوزه‌های مختلف زندگی موفق باشیم و احساس می‌کنیم یک موفقیت بزرگ، زمینه را برای موفقیت‌های بعدی فراهم می‌کند؛ اما از آسیب‌های موفقیت غافلیم. آسیب‌هایی که مهم‌ترینش می‌تواند «پارادوکس موفقیت» باشد که در این مطلب به آن می‌پردازیم.
 وقتی در دام موفقیت می‌افتیم
خیلی وقت‌ها ما تلاش زیادی می‌کنیم، گام‌های بزرگی برمی‌داریم و بالاخره در یک زمینه به موفقیت می‌رسیم، اما به‌جای آن‌که در همان زمینه بالاترین بهره‌وری‌مان را داشته باشیم و سعی کنیم تخصصی به یک کار بپردازیم برای تکرار لذت موفقیت، سراغ کارهای دیگر می‌رویم. وقتی ما در یک زمینه بهترین باشیم، کارها را با دقت زیاد و البته به‌صورت غریزی انجام می‌دهیم. اما اگر بخواهیم همزمانش کارهایی در زمینه‌های دیگر انجام دهیم به‌مرور همان کاری را که در آن موفق بودیم هم درست انجام نمی‌دهیم. اما این نکات چه ربطی به تفکر کارآمد دارد؟
 کار درست یا کار زیاد؟
اگر اولویت‌های‌مان را تعیین نکنیم دیگران برای ما تعیین می‌کنند، به‌خصوص اگر به مهارت «نه گفتن» هم مسلط نباشیم. نتیجه این می‌شود که رئیس، همکاران، خانواده و... که احساس می‌کنند ما در یک زمینه موفق شدیم و پس در کل آدم توانمندی هستیم برای موضوعات دیگر سراغ‌مان می‌آیند و مدام کارهای‌ مختلف از ما می‌خواهند. آن‌جاست که فکر می‌کنیم «کار درست» یعنی «کار زیاد»، درحالی که یک فرد موفق باید مثل مته روی یک نقطه تمرکز کند.
 وقت داری، اولویت نداری!
آدم موفقی که اولویت‌بندی ندارد مدام با برنامه‌های زیاد، پروژه‌های متنوع، جلسات حوصله‌سربر کِش می‌آید و در نهایت کم می‌آورد. آن وقت است که می‌گوید: «توان ندارم، وقت ندارم، حتی برای کارهای ضروری». درحالی که وقت دارد اما اولویت‌بندی ندارد. این‌طور می‌شود که از کار و مهارت و هدف اصلی‌اش عقب می‌ماند. یک بخش مهم از «تفکر کارآمد» آن است که هر انتخابی در مسیر زندگی‌مان را با اهداف، مهارت‌ها و ماموریتی که در زندگی داریم بسنجیم تا به‌خاطر چیزهای کوچک و بی‌ارزش که بیشتر اوقات توسط دیگران به ما تحمیل می‌شود از اولویت‌های مهم‌مان عقب نمانیم.    
نویسنده : سیدسورنا ساداتی | ‌ روزنامه‌نگار موفقیت


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط