دوشنبه 11 تیر 1403 - 20:47

کد خبر 536074

شنبه 09 تیر 1403 - 17:46:00


سازندگی مطرح کرد: شکست اصولگرایی


روزنامه سازندگی/متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

چرا اصولگرایان نتوانستند به اجماع برسند و با یک کاندیدای واحد در انتخابات شرکت کنند؟

پیش از اینکه زنگ انتخابات ‌زده شود، امیرحسین قاضی‌زاده و علیرضا زاکانی، دو کاندیدای ریاست‌جمهوری که از ابتدا نیز مشخص بود، پوششی هستند از ادامه کار انصراف دادند. نکته حائز اهمیت آن بود که هر دو نفر این کاندیداها به دوربین چشم دوختند و مقابل میلیون‌ها ایرانی قول دادند که از رقابت‌ها کنار نمی‌کشند و تا زمان رای‌گیری در انتخابات باقی مانند. با این حال کناره‌گیری آنها دو سه نکته را اثبات کرد. اول نشان داد وقتی آنها برای حرف و قول خود ارزش قائل نیستند، برای درد مردم نیز ارزشی قائل نخواهند بود. آنها دنبال پیروزی نبودند، چراکه اساساً رای قابل توجهی هم نداشتند فقط آمده بودند مسعود پزشکیان را تخریب کنند. نکته دوم این بود که این دو با اینکه کنار کشیدند اما حاضر نشدند از کاندیدای مشخصی حمایت کنند. ظاهراً هر دو تحت فشار تیمی که محسن رضایی برای اجماع به کار گرفته بودند، کنار رفتند. با این حال بدون اینکه نامی از کاندیدایی چون سعید جلیلی یا باقر قالیباف ببرند، با انتشار بیانیه‌ای از صحنه انتخابات خداحافظی کرده و ابراز امیدواری کردند که جلیلی و قالیباف نیز اجماع کنند و یکی نهایتاً با پزشکیان به رقابت بپردازد. اما چنین نشد. جلسه چندباره اجماع شکست خورد. نه قالیباف حاضر شد عقب بکشد و نه جلیلی حاضر شد از قید رقابت‌ها بگذرد. ظاهراً وضعیت آنان آنقدر بغرنج بود که پای سیدحسن نصرالله، رهبر حزب‌الله لبنان نیز به میان کشیده شد و برخی از فضای مجازی مدعی آن شدند که وی از جلیلی خواسته است به سود قالیباف کنار بکشد. برخی نیز درباره حضور سردار قاآنی، فرمانده سپاه قدس نیز ادعاهایی را مطرح کردند که او به مشهد رفته و با دو نامزد جریان اصولگرا دیدار داشته است. نهایتاً دود سفید از دودکش اصولگرایان بیرون نیامد و محسن رضایی که این بار نامزد انتخابات نشد و سعی‌اش پیروزی جبهه اصولگرایی بود، مجموعه تلاش‌هایش برای به اجماع رساندن دو نامزد اصولگرا به بن‌بست رسید و در این زمینه نیز شکست خورد.


رضایی در غیاب حدادعادل این ماموریت را پذیرفته بود. در سال‌های گذشته، حدادعادل در چندین انتخابات تلاشش این بود که جبهه اصولگرایی با نامزد واحدی در انتخابات شرکت کند یا در انتخابات مجلس لیست اصولگرایان، لیست اول باشد و انشقاقی صورت نگیرد. حدادعادل نیز در تمام انتخابات‌ها شکست خورد و نتوانست به آنچه می‌خواهد نزدیک شود. هرگاه لیستی را به‌عنوان لیست نهایی اصولگرایان منتشر می‌کرد یا هرگاه نام نامزدی را به‌عنوان نامزد نهایی این جریان در انتخابات معرفی می‌کرد، افراد دیگری در همان جریان، لیست‌های دیگری یا افراد دیگری را معرفی می‌کردند و نهایتاً نیز به انشقاق می‌رسیدند. تا در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1400 بود که اغلب کاندیداهای مهم ردصلاحیت شدند تا راه برای ابراهیم رئیسی هموار باشد. حدادعادل حتی در انتخابات مجلس که اواخر سال پیش برگزار شد، نتوانست اجماع حاصل کند و به لیست واحد برسد. سرلیستی که او منتشر کرده بود محمدباقر قالیباف بود اما وی چهارم شد و اختلافات عمیقی در انتخابات مجلس در بین اصولگرایان رخ داد و آنها را به دو دسته پاجوش‌ها و چنارها تبدیل کرد. پاجوش‌ها افراد بدنه بودند و چنارها نیروهای رأس اصولگرایان.
بعد از این شکست ظاهراً حدادعادل خود را بازنشسته کرد و فرمان هدایت اجماع‌سازی را به محسن رضایی سپرد. مردی با سابقه نظامی که نیمی از حیات سیاسی خود را در فرماندهی سپاه و نیمی دیگر را در مجمع تشخیص مصلحت نظام سپری کرد و بعد از آن نیز تلاش کرد در حوزه مدیریتی فعالیت کند.


او در اولین ماموریت خود که اجماع‌سازی کاندیداهای اصولگرا در انتخابات ریاست‌جمهوری بود، شکست خورد. با این حال از آنجایی که محتمل است انتخابات به مرحله دوم برود، او امیدوار است که حداقل تلاشش را معطوف به آن کند یکی از نامزدهای اصولگرا حالا چه جلیلی و چه قالیباف در دور دوم حائز بیشترین آرای ممکن شده و رئیس‌جمهور شوند. امری که البته دور از ذهن است. زیرا پایگاه آرای جلیلی و قالیباف یکی نیست. هواداران جلیلی اعتقادی رای می‌دهند و بعید است که اگر قالیباف به دور دوم برود، به سود او رای دهند. همچنین طیف آدم‌هایی که به قالیباف رای می‌دهند نیز متنوع هستند و بعید است آنها به فردی مانند جلیلی در دوره دوم رای بدهند. به همین دلیل اگر امروز وضعیت قالیباف و جلیلی در صندوق‌ها شکننده است و هر دو با هم رقابت می‌کنند، در مرحله دوم این فاصله حتی بیشتر هم خواهد شد.


واقع امر این است که جلیلی و قالیباف، همزمان هم باید با هم رقابت کنند و هم باید با پزشکیان رقابت کنند. این موضوع هر دو تیم را دچار فرسایش سیاسی و روحی کرد و در ساعات آخر انتخابات بیشتر از آنکه در فکر اقناع هواداران و مردم باشند، فضا را به آن‌سو بردند که به شایعات دامن بزنند. چنان که درآخرین روز و ساعاتی که ممکن بود اصولگرایان به اجماع برسند، در ابتدا شایعاتی راه افتاد که ستاد این طرفی‌ها اعلام می‌کردند جلیلی به سود قالیباف کناره‌گیری کرده و ستاد آن طرفی‌ها با تکذیب این خبر، اعلام می‌کردند قالیباف به سود جلیلی کناره‌گیری کرده. حتی در شایعات خود پای برخی از مقامات دولتی را هم پیش کشیدند که اگر قالیباف رای بیاورد، هیچ یک از مقامات فعلی را استفاده نمی‌کند و همه را کنار می‌زند و از آن‌سو جلیلی‌ها نیز می‌گفتند برخی به سراغ مقامات نظامی رفته‌اند تا حامی قالیباف باشند. حتی در این میان، مداحان نیز دو دسته شدند. عده‌ای زیر بیرق ستاد قالیباف سینه زدند و عده‌ای دیگر نیز به سراغ جلیلی و حمایت از او رفتند. نهایتاً نیز بدون اینکه هر دو بتوانند به نتیجه برسند، به همراه پزشکیان، پا به انتخابات گذاشتند و چشم به آرای مردم دوختند. قالیباف امیدوار است در برخی از کلانشهرها، آرای لازم را حداقل برای مرحله دوم کسب کند و جلیلی از آخرین مناظره انتخاباتی‌اش نمایان شد که بر شهرستان‌های کوچک و روستاها متمرکز شده است تا با پزشکیان به مرحله دوم برسد. همه این احتمالات درحالی است که مشارکت حدود 55 درصد باشد. اما اگر مشارکت به بالای 65 درصد برسد، بدون تردید و با احتمال بسیار زیاد، مسعود پزشکیان، در اولین مرحله انتخابات ریاست‌جمهوری شده و رویاهای آن دو را برای همیشه بر باد می‌دهد. با این حال، امروز را باید منتظر ماند و دید که چه اتفاقی روی می‌دهد و آینده سیاسی قالیباف و جلیلی چه خواهد شد.
 


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط