پنج‌شنبه 14 تیر 1403 - 22:52

کد خبر 540201

سه‌شنبه 12 تیر 1403 - 19:46:00


فرصت اندک برای حل معادله چندمجهولی 15 تیر


وطن امروز/متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

علیمحمد هنرمند|  انتخابات 8 تیر از زوایای مختلف یک نمونه خاص در ادوار انتخاباتی کشور به حساب می‌آید که می‌تواند هدف تحقیقات و پژوهش‌های سیاسی متعددی قرار گیرد. اختصارا این نخستین انتخابات خارج از تقویم بعد از انتخابات سومین دوره ریاست‌جمهوری (پس از شهادت محمد‌علی رجایی در شهریور60) بود، چرا که در یک نابهنگامی ناشی از شهادت رئیس‌جمهور مستقر برگزار شد. از سوی دیگر تثبیت افت مشارکت در این انتخابات خبر از تغییر بافت سیاسی و اجتماعی در کشور داشت که در صورت جدی گرفته نشدن، مخاطرات زیادی برای آینده کشور به همراه دارد. نهایت جنس کنشگری و بافت آرا حکایت از یک تحول ادراکی در میان مشارکت‌کنندگان داشت، با این حال آنچه واقعیت دارد، ناتمام ماندن این انتخابات با توجه به 2 مرحله‌ای شدن آن است؛ مساله‌ای که هرچند یک‌بار سال 84 تجربه شده اما با مختصات متفاوتی در حال تکرار است. نهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در حالی به مرحله دوم رفت که 2 نامزد راه‌یافته به آن مرحله 12 میلیون از 29 میلیون رای ثبت شده را به خود اختصاص داده بودند و برای  17میلیون رای بالقوه دیگر وارد رقابت با هم می‌شدند اما در انتخابات چهاردهم 2 کاندیدای راه‌یافته به مرحله دوم نزدیک 20 میلیون از 24 میلیون رای ثبت شده را به خود اختصاص داده‌اند و در صورت تکرار مشارکت دور اول در دومین دور انتخابات برای 4 میلیون رای بالقوه با همدیگر رقابت می‌کنند (کاهش یا افزایش مشارکت می‌تواند این سبد رای را تغییر دهد اما دور از ذهن است که کاهش یا افزایش مشارکت بیش از یک یا 2 میلیون رای باشد). در این شرایط احتمالا فرد پیروز در انتخابات فاصله کمی با فرد شکست‌خورده داشته باشد؛ از این نظر این احتمال نزدیک به یقین است که شکننده‌ترین فاصله میان نفر اول و دوم در ادوار انتخابات ریاست‌جمهوری ایران ثبت شده و سرنوشت فرد پیروز را چندصدهزار تا یک میلیون رای مشخص کند. توجه به مجموعه این واقعیات، سیاست‌گذاری انتخاباتی 2 کاندیدا را نیز کاملا تحت تاثیر قرار می‌دهد، چرا که تنها جهش رای در یک کلانشهر، افت مشارکت در یک استان یا فعال شدن کانون تبلیغات در یک طبقه اجتماعی می‌تواند سرنوشت نهایی انتخابات را مشخص کند. برای نمونه در دور نخست انتخابات فاصله رای نفر اول و دوم در استان خراسان شمالی تنها 27 عدد یعنی کمتر از مسافران یک اتوبوس بود.


با در نظر گرفتن مجموعه این موارد 48 ساعت آتی واجد اهمیت ویژه‌ای برای تعیین رئیس‌جمهور آینده ایران است. انداختن نگاهی به آرای آقایان جلیلی و پزشکیان در سراسر کشور موید چند نکته است. بر اساس آمار آنچه بیشترین وزن را در سبد آرای مسعود پزشکیان داشته، مولفه قومیت بوده است. او در استان‌های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، ایلام، کرمانشاه، کردستان، سیستان‌وبلوچستان، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال‌وبختیاری و زنجان که مساله قومیت و زبان مطرح بوده، رای نخست را کسب کرده است. تهران، البرز و خراسان شمالی تنها استان‌هایی بوده که بدون وجود مولفه قومیت و زبان، رای پزشکیان از جلیلی بیشتر بوده است. این مساله از 2 جهت واجد اهمیت است؛ نخست آنکه نشان می‌دهد سنخ رای کسب شده توسط پزشکیان بیش از آنکه جناحی و همسو با اصلاح‌طلبان باشد، برآمده از ظرفیت‌های قومیتی بوده است و به رغم وزن بالای آرای پزشکیان، رای وی را نمی‌توان چندان ناشی از مرجعیت یافتن اصلاح‌طلبان دانست؛ مساله‌ای که محمدرضا تاجیک، رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری در دولت محمد خاتمی نیز در گفت‌وگو با ایسنا به آن اذعان و خاطرنشان کرد: «جریان اصلاحات تقریباً با تمام سرمایه خود به میدان آمد. رأیی که پشت سر آقای پزشکیان رفته است، از سبد اصلاح‌طلبی نیست، بلکه از روستاها و اقشار شهرهای کوچک است که بیشترین رأی را به او دادند و نمی‌توان گفت از طبقه متوسط است که سبد رأی اصلاح‌طلبی است». با این حال این رای با هر خاستگاهی، در دور نخست به سبد پزشکیان رفت و احتمالا با درصد اندکی تغییر در دوم نیز به سبد رای وی سرازیر خواهد شد. اهمیت دوم از آن جهت است که با توجه به کم‌رمق بودن پایگاه رای کلاسیک اصلاح‌طلبان یعنی طبقه متوسط، اگر این پایگاه در دوم از انفعال خارج شود، امکان وارد کردن شوک به نتایج را دارد.


در سوی دیگر اما سعید جلیلی جز استان‌های تهران و البرز، در تمام استان‌های مرکزی ایران رای نخست را از آن خود کرد و در استان‌های اصفهان، قم، سمنان، مرکزی و یزد حتی بیش از 50 درصد آرا را در سبد خود جای داد. این مساله از آنجا واجد اهمیت است که استانی مانند یزد که همواره پایگاه رای سنتی و ثابت اصلاح‌طلبان بوده، کمترین استقبالی از پزشکیان نکرده است و این معنایی جز آن ندارد که در فقدان مولفه قومیت، کاندیدای اصلاح‌طلب وزن و عیار چندانی نداشته است. سوای استان‌های مرکزی، جلیلی در خراسان رضوی و خراسان جنوبی نیز بیش از 50 درصد آرا را کسب کرد. استان‌های خوزستان و قزوین نیز تنها استان‌های کشور بودند که به رغم برخورداری از صورت مساله قومیت و زبان، بیش از پزشکیان به سعید جلیلی رای دادند. چینش آرای استان‌های مرکزی ایران و فاصله معنادار جلیلی با پزشکیان حکایت از آن دارد که با افزایش مشارکت در این استان‌ها می‌توان انتظار فعال شدن بیش از پیش رای به سعید جلیلی را داشت. به همین خاطر شبکه حامیان جلیلی در این زمان محدود باید عمده توان خود را بر ارتباط‌گیری با استان‌های اصفهان، کرمان، یزد، خوزستان، فارس، هرمزگان و بوشهر معطوف کنند، چرا که با کاسته شدن از تعداد مرددان در این استان‌ها گرایش به وی بیش از کاندیدایی خواهد بود که مهم‌ترین برگ برنده‌اش تحریک شکاف‌های قومیتی است. تاکید ویژه جلیلی بر افزایش نقش‌آفرینی روستاها در برنامه کلان اقتصادی کشور و تسلط بر ظرفیت‌های محیطی هر کدام از استان‌ها به او و حامیانش این امکان را می‌دهد تا به جای مانور روی شکاف‌های قومیتی (که قطعا اثری سازنده برای کشور در پی خواهد داشت) روی ظرفیت‌های پیشرفت و آبادانی هر منطقه تمرکز کنند.


از سوی دیگر اصلاح‌طلبان تلاش زیادی دارند تا با رادیکال کردن ادبیات انتخاباتی که شگرد آشنای حسن روحانی برای فرار از پاسخگویی بود، بخشی از طبقه بدنه سابق خود را پای صندوق‌های رای بکشانند. آنچنان که وزیر ارتباطات دولت یازدهم در تعبیری موهن رقیب انتخاباتی اصلاح‌طلبان را به طالبان تشبیه کرد تا شاید با ادبیاتی همسو با براندازان، یک شوک انتخاباتی به بدنه رادیکال اصلاحات وارد کند. درگیر شدن به این نزاع کلامی علاوه بر اتلاف وقت بدنه حامی سعید جلیلی، فضای رقابت را به سمت مطلوب اردوگاه رقیب خواهد برد. از همین رو فعالیت میدانی و گسترده کردن دایره ارتباطات مردمی برای همراه کردن مرددان و هدایت حداکثری سبد رای محمدباقر قالیباف به سمت سعید جلیلی، بیشترین تاثیر را بر سرنوشت نهایی این انتخابات خواهد گذاشت. نباید فراموش کرد برخلاف تمام ادوار انتخابات ریاست‌جمهوری که فاصله نفر نخست تا نفر دوم عمدتا فاصله‌ای نزدیک به 10میلیون بوده، این بار یک فاصله نهایتا یک میلیونی نتیجه انتخابات را تعیین می‌کند. در این فضا بیش از هر زمان دیگری باید ایمان داشت حتی یک رای نیز تعیین‌کننده است و با توجه به محدود بودن زمان باید به سرعت سراغ بدنه‌ای رفت که بیشترین ظرفیت و امکان بالقوه برای رای دادن به کاندیدای جبهه انقلاب را دارد.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط