پنج‌شنبه 29 شهریور 1403 - 20:06

کد خبر 54265

شنبه 23 اردیبهشت 1402 - 09:23:50


سرمقاله اعتماد/ حسین زمان خوش‌قریحه، آزاده


اعتماد/ « حسین زمان خوش‌قریحه، آزاده » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته اکبر آزاد است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

بسیاری از مخاطبان و دوستداران زنده‌یاد حسین زمان، او را با ترانه معروفی به یاد می‌آورند که مطلعش «خالیه سفره زمین» است. آزاد، ترانه‌سرا و آهنگساز برجسته‌ای است که سروده‌ای از او در نیمه دهه 40، زمانی که تنها 16 سال داشت، با صدای غلامحسین بنان اجرا شد. او با خوانندگان بزرگ و سرشناسی کار کرده و مردم ایران بسیاری از ترانه‌های او را از برند. او یادداشت زیر را به مناسبت درگذشت حسین زمان دراختیار «اعتماد» قرار داده است.
آشنایی من با آقای زمان برمی‌گردد به زمانی که کار «شب دلتنگی» با مطلع «خالیه سفره زمین» را نوشتم؛ آقای شهبازیان من را به دفتر آقای زمان بردند و ما را با هم آشنا کردند و کار خوانندگی آن را به آقای زمان سپردند که خوشبختانه این کار خیلی گل کرد و زیاد هم پخش می‌شد.
ایشان شعر را خوب می‌شناختند و یک بار هم ترانه‌ای از من خواستند که آن زمان سر هزینه کار به توافق نرسیدیم و اسپانسری نبود که حمایت کند و کارها ماند. بعد از آن هم یکی، دو تا کار اجتماعی داشتم که خیلی کارها را دوست داشتند و قرار بود که یکی از این کمپانی‌هایی که تازه راه افتاده بود، سرمایه‌گذاری کند که مصادف شد با سال 88 و اتفاقات آن سال که دیگر همه دلسرد شدیم و از همان زمان هم عملا همه بیکار هستیم.
معلوم است وقتی در یک خانه بر سر مسائلی دلخوری پیش می‌آید و می‌زنند همه ‌چیز را می‌شکنند، اگر یک عضو خانواده کار خودش را بکند و دیگری زخمی شود، آن خانه دیگر جای آرامش و خنده و شادی و خلاقیت نیست. من به یاد دارم که روزی علی‌رضا عصار را دیدم گفتم چرا کار جدید نمی‌خوانی؟ پاسخ داد در این موقعیت؟ دیدم درست می‌گوید! در این موقعیت چطور می‌توان کار کرد؟ خود من هم یکی از آنها بودم که کار نمی‌کردم! مثل آقای زمان که سال‌ها همین وضعیت را داشت و کار نمی‌کرد. 

حسین زمان کارهای من را خوب می‌شناخت؛ مثلا یک بار کاری برایش خوانده بودم که خیلی خوشش آمد و بلافاصله گفت، این کار خیلی عیان و  شفاف است و گفتنی‌ها را گفته است. ما بعضی مواقع تلفنی با هم تماس داشتیم و احوالپرسی و درددل می‌کردیم.
دوره‌ای که او را به کیش فرستاده بودند، یک بار تلفنی به من گفته بود آنجا در اداره پشت میز می‌نشیند، چون نمی‌گذارند کار کند! فقط پشت میز می‌نشیند و وقت که می‌گذرد، به خانه می‌رود.
حسین هشت سال در جبهه‌ها بود. چند سال هم مشغول مین جمع کردن؛ می‌گفت سال‌ها از عمرم را در جبهه‌ها و جنگ خدمت کردم و حالا این شده عاقبت من. متاسفانه اوضاع طوری است که بعضی‌ها خوش‌شان نمی‌آید که شما از دیگری خوش‌تان بیاید. فکرشان این‌طوری است که «هر که با ما نیست از ما نیست» و متاسفانه حسین زمان هم در این باره با همین مشکل مواجه شده بود.
ما هیچ‌گاه برای خوش‌آمد کسی کاری نساختیم و نمی‌سازیم. البته که پیشنهاد همیشه بود. به شخصِ من بارها پیشنهاد شد که امکانات کافی و ماشین با راننده و... در اختیارم بگذارند ولی من به آنها یک پاسخ می‌دادم و می‌گفتم؛ ببخشید من مداح هیچ کس نیستم! اما خُب یک عده کارشان اساسا مداحی است؛ یعنی مداحی در خون‌شان است اما من جز ترانه نوشتن چیز دیگری بلد نبودم و نیستم. همان‌طور که حسین این کارها را بلد نبود. او هم همین تجربه‌ها را داشت. بعد از وقایع 88 خیلی‌ها معترض شدند و در جریان آن اعتراض‌ها، یک چیز روشن شد؛ اینکه یک‌سری از آدم‌ها نمی‌توانند هر چیزی را تحمل کنند و این دشواری و معضل بالاخره از یک جایی بیرون می‌زند! عده‌ای هم خب، این‌طور نبودند و تن به هر چیزی دادند. فارغ از اینکه سوداندوزی بیشتر انسان را جاودانه نمی‌کند. همه می‌میریم. وقتی کاری برای بهبود اوضاع نمی‌کنی، لااقل سکوت کن؛ اما متاسفانه بعضی‌ها برای منافع‌شان نه تنها سکوت نمی‌کنند که آب به آسیابی می‌ریزند که نباید بریزند. فکر می‌کنند ۲۰۰ سال زنده‌اند. یادشان می‌رود که   چند صباحی بیش نیستند.
حسین زمان یک انسان متواضع و فهیم بود و مسائل روز را به خوبی می‌شناخت و درک می‌کرد. هنرمندی بود که دغدغه‌های اجتماعی داشت؛ خواننده‌ای بود که شعر را به خوبی می‌شناخت، موسیقی را هم خوب می‌شناخت و خیلی مسائل را درک کرده بود و به خوبی بیان می‌کرد.
از نظر ویژگی‌های هنری هم باید به جنس صدایش اشاره کنم. حسین، صدای خاص و محزون و دلنشینی داشت. او سربلند از دنیا رفت و این سربلندی حاصل آثاری‌ است که او چه از نظر هنری و چه به لحاظ اجتماعی از خود بر جا گذاشت. به عقیده من، حسین هنرمندی بود که در هر دو زمینه به کمال رسیده بود. میوه‌ که می‌رسد، به زمین می‌افتد!  همکاری من با او در کار «شب دلتنگی» که ترانه‌اش را سروده بودم، بسیار خاطره‌انگیز است. آقای زمان اجرای خیلی خوبی داشت و مردم هم بسیار آن کار را دوست دارند. خوشحالم که همیشه می‌گفت در کارنامه‌اش این کار را بیش از همه دوست دارد. خیلی هم دوست داشت بیشتر همکاری کنیم اما خب از یک‌طرف شرایط مالی و از سوی دیگر شرایط اجتماعی اجازه نداد.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط