یک‌شنبه 15 مهر 1403 - 12:06

کد خبر 547301

دوشنبه 18 تیر 1403 - 13:15:00


زندگی بزرگان/ برای خودم یک گاری خربزه خریدم!


فارس/ مدتی بعد از اینکه شهید بهشتی رفت آموزش و پرورش، توانست یک ماشین ماشین بخرد؛ یک رامبلر لیمویی.ظهر یکی از روزهایی که داشت از محل کارش بر می‌گشت، پیرمردی را دید که داشت یک چرخ دستی را هل می‌داد. توی چرخ‌دستی‌اش پر از خربزه بود.رهگذرهایی که گاه و بیگاه از کنارش رد می‌شدند اعتنایی به او نمی‌کردند. حتی وقتی از شیرینی خربزه‌هایش می‌گفت رغبت نمی‌کردند زیر آفتاب بایستند و خربزه بخرند. همه عجله داشتند زودتر به جای خنکی برسند. بهشتی پیر مرد را که دید نگه داشت. رفت با او خوش و بشی کرد و همه بارش را خرید. خانه که رسید، وقتی خربزه‌ها را یکی یکی از ماشین بیرون می‌آورد، همسرش تعجب کرد و پرسید: «این همه خربزه رو کی می‌خوره؟» خندید و گفت: «فکرش رو نکن. بذارید توی زیر‌زمین. همشو خودم می‌خورم.»
منبع: کتاب «زندگی‌نامه شهید سیدمحمد بهشتی» به قلم فاطمه وفایی‌زاده


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط