یک‌شنبه 01 مهر 1403 - 03:10

کد خبر 590387

سه‌شنبه 23 مرداد 1403 - 21:55:00


شعرخوانی زیبا از هوشنگ ابتهاج


آخرین خبر/ خانه دلتنگ غروبی خفه بود 
مثل امروز که تنگ است دلم 
پدرم گفت چراغ 
و شب از شب پُر شد 
من به خود گفتم 
یک روز گذشت 
مادرم آه کشید 
زود برخواهد گشت

ابری آهسته به چشمم لغزید 
و سپس خوابم برد 
که گمان داشت که هست این همه درد 
در کمین دل آن کودک خرد؟ 
آری آن روز چو می رفت کسی 
داشتم آمدنش را باور 
من نمی دانستم معنی هرگز را 
تو چرا بازنگشتی دیگر؟

هوشنگ ابتهاج


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط