یک‌شنبه 01 مهر 1403 - 02:20

کد خبر 592463

چهارشنبه 24 مرداد 1403 - 12:40:00


آن درخت کهن منم...


آخرین خبر/ آن درخت کهن منم که زمان
بر سرم راند بس بهار و خزان
دست و دامن تهی و پا در بند
سر کشیدم به آسمانِ بلند.‌
شبم از بی‌ستارگی، شب گور
در دلم پرتو ستاره‌ی دور
آذرخشم گَهی نشانه گرفت
گه تگرگم به تازیانه گرفت
بر سرم آشیانه بست کلاغ
آسمان، تیره گشت چون پر زاغ
مرغ شبخوان که با دلم می‌خواند
رفت و این آشیانه خالی ماند
آهوان، گم شدند در شب دشت
آه از آن رفتگان بی ‌برگشت
گر نه گل دادم و بر آوردم
بر سری چند سایه گُستردم
دست هیزم شکن فرود آمد
در دل هیمه بوی دود آمد.
کنده‌ی پیر آتش اندیشم
آرزومند آتش خویشم

 هوشنگ ابتهاج


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط