چهارشنبه 28 شهریور 1403 - 15:56

کد خبر 629037

یک‌شنبه 25 شهریور 1403 - 08:42:00


نشسته ام در انتظارِ این غبارِ بی سوار


آخرین خبر/  سرای بی کسی، کسی به در نمی زند

به دشتِ پُرملال ما پرنده پَر نمی زند




یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کُند

کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی زند




نشسته ام در انتظارِ این غبارِ بی سوار

دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند




گذرگهی است پُر ستم که اندر او به غیر غم

یکی صلای آشنا به رهگذر نمی زند




دل خراب من دگر خراب تر نمی شود

که خنجر غمت از این خراب تر نمی زند!




چه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات؟

برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند!




نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست

اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند




پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط