دوشنبه 13 اسفند 1403 - 00:00

کد خبر 639048

دوشنبه 02 مهر 1403 - 16:01:53


شاعرانه/ گاه زخمی که به پا داشته‌ام


آخرین خبر/ بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم

دیده‌ام گاهی در تب ماه می‌آید پایین

می‌رسد دست به سقف‌ ملکوت

دیده‌ام سهره بهتر می‌خواند

 گاه زخمی که به پا داشته‌ام

 زیر و بم‌های زمین را به من آموخته است

گاه در بستر بیماری من حجم گل چند برابر شده است

و فزون تر شده است قطر نارنج شعاع فانوس




و نترسیم از مرگ 

مرگ پایان کبوتر نیست 

مرگ وارونه یک زنجره نیست 

مرگ در ذهن اقاقی جاری است 

مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد 

مرگ در ذات خوش دهکده از صبح سخن می‌گوید 

مرگ با خوشه انگور می‌آید به دهان 

مرگ در حنجره سرخ-گلو می‌خواند 

مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است 

مرگ گاهی ریحان می‌چیند 

مرگ گاهی ودکا می‌نوشد 

گاه در سایه نشسته است به ما می‌نگرد

 

و همه می‌دانیم 

ریه‌های لذت پر اکسیژن مرگ است...!




در نبندیم به روی سخن زندهٔ تقدیر

که از پشت چپرهای صدا می‌شنویم 




پرده را برداریم ؛

بگذاریم که احساس هوایی بخورد 

بگذاریم بلوغ

زیر هر بوته که می‌خواهد بیتوته کند 




بگذاریم غریزه پی بازی برود 

کفش‌ها را بکند 

و به دنبال فصول از سر گل‌ها بپرد 


بگذاریم که تنهایی آواز بخواند 

چیز بنویسد و

به خیابان برود ...

ساده باشیم

ساده باشیم چه در باجهٔ یک بانک

چه در زیر درخت !

سهراب_سپهری 


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط