شنبه 21 اردیبهشت 1404 - 13:41

کد خبر 64441

دوشنبه 01 خرداد 1402 - 09:30:18


سرمقاله فرهیختگان/ انتخاب رئیس‌الوزرای جدید طالبان؛ تغییر اشخاص یا تغییر باورها؟


فرهیختگان/ « انتخاب رئیس‌الوزرای جدید طالبان؛ تغییر اشخاص یا تغییر باورها؟ » عنوان یادداشت روزنامه فرهیختگان به قلم میراحمدرضا مشرف است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
 
چند روزی است که از فرمان هبت‌الله آخوند‌زاده، رهبر طالبان در مورد تغییر رئیس‌الوزرای امارت اسلا‌‌می می‌گذرد و در این مدت تحلیل‌های گوناگونی در مورد چرایی و چگونگی این تغییر و پیامدهای آن بر آینده سیاسی طالبان ارائه شده است. این موضوع زمانی اهمیت خود را بیشتر آشکار می‌کند که حضور ژنرال فیض حمید پاکستانی در کابل و منازعات شدید برسر این سمت حساس و کلیدی در ابتدای تشکیل دولت موقت طالبان را بیاد آوریم؛ منازعه‌ای که ابتدا بر سر ریاست الوزرایی یا همان نخست‌وزیری دو شخصیت برجسته و درواقع نمایندگان دو جناح سیاسی عمده امارت اسلامی (طالبان قندهاری و شبکه حقانی) یعنی ملابرادر و سراج‌الدین حقانی درگرفت و درنهایت به انتخاب گزینه سوم یعنی ملامحمد‌حسن آخوند انجامید. اکنون بنابر ادعای ذبیح‌الله مجاهد، ملا‌محمدحسن آخوند بنابر مشکلات جسمی و کهولت سن از سمت نخست‌وزیری کنار گذاشته شده و مولوی عبدالکبیر زدرانی به‌عنوان جایگزین وی انتخاب شده است. البته در این میان یک نکته مبهمی نیز در فرمان امیرالمومنین امارت اسلامی به‌چشم می‌خورد؛ مولوی عبدالکبیر به‌عنوان کفیل رئیس‌الوزرا اعلام شده و به این ترتیب برکناری یا کناره‌گیری ملا‌محمد‌حسن آخوند جنبه قطعی نیافته است. با این همه در‌حال‌حاضر و تا مدت زمانی نامعلوم مولوی عبدالکبیر زدرانی را باید نخست‌وزیر منتخب ملاهبت‌الله و رئیس‌الوزرای امارت اسلامی طالبان بدانیم. 
 اکنون سوال مهم و اساسی این است که آیا این دگرگونی و جابه‌جایی فردی در عالی‌ترین سطح اجرایی امارت اسلامی را می‌توان یک تحول و دگرگونی بنیادین و در تعبیری دقیق‌تر نشانه‌ای از تغییر در رویکردها، خط‌مشی‌ها و حتی باورهای امارت اسلامی تلقی کرد یا اینکه صرفا باید آن را در مقیاس یک جابه‌جایی انفرادی و شخصی، آن هم بدون پیامدهای کلان مد‌نظر قرار داد؟ در پاسخ به پرسش فوق به تاملی در این مورد پرداخته‌ایم که انتخاب رئیس‌الوزرای جدید امارت اسلامی طالبان در سه سطح فردی (خصوصیات شخص رئیس‌الوزرا)، وضعیت داخلی امارت اسلامی و درنهایت در روابط امارت اسلامی با جهان خارج، زمینه‌ساز چه تغییراتی خواهد شد.      
                     
1- پیامدهای تغییر وزیر‌الوزرا در مقیاس فردی 

طبیعی است که در نظام سیاسی مانند امارت اسلامی طالبان که دولت تابع هیچ‌گونه قانون و برنامه مدون و مشخصی نیست، خصوصیات فردی افراد و به‌خصوص عالی‌ترین افراد سطوح تصمیم‌گیری و اجرایی نقشی تعیین‌کننده ایفا می‌کند. اگر بخواهیم در این چهارچوب به مقایسه خلقیات و خصوصیات فردی ملا‌محمد‌حسن آخوند و ملا‌عبدالکبیر زدرانی بپردازیم، احتمالا به برخی تفاوت‌های چشمگیر و آشکار دست خواهیم یافت. ملا‌محمد‌حسن آخوند رئیس‌الوزرای سابق طالبان به‌عنوان یک عالم دینی برجسته و صاحب تالیفات متعدد در مباحث اسلامی شناخته شده و در دوره اول حکومت طالبان در عالی‌ترین مناصب اجرایی از وزارت‌خارجه تا معاونت ریاست‌الوزرایی مشغول به‌کار بود. وی در آن هنگام در سلسله مراتب امارت اسلامی در بالاترین سطوح رهبری قرار می‌گرفت و از این جهت از اعتبار و پشتوانه بسیار قوی برخوردار بود. درعین‌حال نصب و تبار قومی وی نیز اعتبار او را مضاعف می‌کرد؛ چراکه تبار وی به پشتون‌های درانی و خاندان پادشاهان سابق افغانستان می‌رسید. با توجه به همین ویژگی‌ها بود که در زمان منازعه تشکیل هیات‌حاکمه میان طالبان قندهاری و شبکه حقانی، وی به‌رغم قندهاری بودن، مورد احترام هر‌ دو ‌طرف قرار گرفته و تقریبا در نقش حکم در نزاع میان آنها ظاهر شد. با این حال به‌نظر می‌رسد وی در مدت رئیس‌الوزرایی تقریبا منفعل عمل کرده و تصمیمات اجرایی و عزل و نصب‌ها اغلب در خارج از دفتر وی انجام گرفته است. 
اما درمورد مولوی‌عبدالکبیر زدرانی باید گفت که وی نیز از علما و مقامات برجسته سیاسی و نظامی دوره اول حکومت‌داری طالبان بوده است. در سوابق او می‌توان به مواردی همچون والی استان‌های لوگر و ننگرهار و ریاست نظامی منطقه شرق اشاره کرد. علاوه‌بر‌این ظاهرا پس از فروپاشی نظام طالبان وی مدتی ریاست شورای پیشاور را برعهده داشته و در‌عین‌حال بخشی از تشکیلات نظامی طالبان در‌برابر دولت پیشین و ناتو را هدایت کرده است. وی جزء افرادی است که تحت تحریم سازمان ملل قرار دارد، زیرا متهم به دست داشتن در یک حمله نظامی بود که منجر به کشته شدن بیش از 70 غیر نظامی ازجمله 59 دانش‌آموز شد. وی در مقطعی در پاکستان بازداشت شد اما به‌خاطر تسهیل فرآیند مذاکرات آمریکا و طالبان آزاد شده و درنهایت در زمره مذاکره‌کنندگان طالبان با آمریکا و دولت پیشین جای گرفت. مهم‌ترین تفاوت وی با رئیس‌الوزرای سابق را می‌توان در تبار قومی‌اش جست‌وجو کرد، در جایی که تبار عبدالکبیر برخلاف ملا‌محمد‌حسن آخوند به پشتون‌های شرق افغانستان و قبایل زدران می‌رسد و از این جهت با سراج‌الدین حقانی و افراد این شبکه قرابت قومی دارد، هر‌چند در عضویت این شبکه قرار ندارد. در مورد خصوصیات فردی دیگر وی هم باید اذعان کرد که وی را علاوه‌بر عالم دینی، فردی آگاه و مطلع به علوم روز و با دانش و فراستی بیشتر از سلفش ارزیابی می‌کنند. قرار گرفتن او در سمتی همچون عضو برجسته کمیسیون دعوت (فراخوان شخصیت‌های نظام سابق) را هم به‌دلیل انعطاف‌پذیری بیشتر او در برابر مخالفان ارزیابی می‌کنند. با این حال او به‌لحاظ سیاسی برجستگی و برش شخصیتی ملامحمد‌حسن را ندارد، چنانکه در فرآیند ابتدایی تشکیل کابینه ابتدایی امارت اسلامی جایگاهی نداشت و بعدا با دستور شخص ملا‌هبت‌الله به کابینه راه یافت و به‌سرعت تا مرتبه معاونت سیاسی نخست‌وزیری ترقی کرد. 

2- رئیس‌الوزرای جدید و تحولات در سطوح داخلی امارت اسلامی
انتخاب رئیس‌الوزرای جدید طالبان در شرایطی انجام گرفته است که اختلافات داخلی به‌ویژه میان طالبان قندهاری و شبکه حقانی نیز به نقطه اوج خود رسیده است. بر همین اساس انتخاب مولوی عبدالکبیر زدرانی با منشأ قومی شرقی و نزدیک به شبکه حقانی با دو تحلیل کاملا متفاوت مواجه شده است. در یک سو برخی کارشناسان مانند تحلیلگران اکسپرس، تریبون این انتخاب را با هماهنگی و مشورت شبکه حقانی و نشانه‌ای از کاهش تشنجات میان دو جناح امارت اسلامی تلقی می‌کنند. اما در سوی دیگر برخی نیز این انتخاب را به زیرکی ملا‌هبت‌الله در ایجاد تفرقه میان پشتون‌های شرق نسبت می‌دهند؛ چراکه مولوی عبدالکبیر به‌رغم نسب قومی مشترک با سراج‌الدین حقانی و شبکه حقانی، خارج از این گروه قرار دارد و به‌نوعی می‌تواند زمینه‌ساز بروز اختلاف میان آنها در رابطه با چگونگی تعامل با رهبری طالبان در قندهار شود.
در‌عین‌حال نکته دیگری هم درمورد انتخاب مولوی عبدالکبیر وجود دارد و آن اینکه وی مراتب قدرت را در دوره جدید امارت اسلامی بسیار سریع طی کرده و ظاهرا این امر در سایه مداخله مستقیم ملاهبت‌الله میسر شده است. از این منظر و با توجه به اینکه مولوی عبدالکبیر در مقایسه با ملا‌محمد‌آخوند وزنه سنگینی برای رهبر طالبان محسوب نمی‌شود، وی می‌تواند به فرآیند تمرکز قدرت در دست رهبری طالبان و در قندهار ادامه داده و آن را تقویت کند. انتظار نمی‌رود که مولوی عبدالکبیر بخواهد یا بتواند در برابر این فرآیند مقاومت کند. با این همه شاید تعیین وی به‌عنوان کفیل نخست‌وزیر یک نوع رعایت احتیاط از جانب ملا‌هبت‌الله آخوند‌زاده بوده تا در‌صورت ضرورت بتواند بدون هر‌گونه مشکل گزینه منتخب خودش را از سر راه بردارد. اما اگر مولوی عبدالکبیر خود را فردی کاملا مطیع رهبری و فرامین وی نشان دهد، آن وقت می‌توان پیش‌بینی کرد که نقش و جایگاه نخست‌وزیر در کابینه و دولت فعلی امارت اسلامی تقویت شده و او به‌نوعی نمایندگی تام‌الاختیار رهبری طالبان در کابل و در امارت اسلامی محسوب شده و حتی در رفع اختلافات میان جناح‌های مختلف نقشی تعیین‌کننده برعهده گیرد.   
             
3- رئیس‌الوزرای جدید و تعامل با جهان خارج
برخی تحلیلگران سیاسی بر این اعتقادند انتخاب مولوی عبدالکبیر به‌عنوان نخست‌وزیر یک پیام آشکار برای جامعه جهانی بود؛ پیامی مبنی‌بر اینکه امارت اسلامی طالبان درخواست‌های جهانی در مورد لزوم ایجاد تغییرات در نظام سیاسی خود را درک کرده‌اند و این انتخاب نیز گامی در راستای همین درک است. انتخاب مولوی عبدالکبیر به فاصله کمی پس از سفر نخست‌وزیر قطر به قندهار و پس از ملاقات وی با ملامحمد‌حسن آخوند را دلیلی بر صحت ادعای خود تلقی می‌کنند. درعین‌حال منش و روش متعادل مولوی عبدالکبیر در مواجهه با در خواست‌های خارجی و حتی اقلیت‌های داخلی را نیز تاییدی بر این تغییر مواضع دانسته‌اند. در این مورد شاید بتوان به ملاقات چند ماه پیش مولوی با عبدالکبیر با اعضای یوناما اشاره کرد، در جایی که وی برای اولین‌بار در جایگاه یک مقام امارت اسلامی با اصل برگزاری انتخابات اعلام موافقت می‌کند؛ هرچند آن را با مفاهیم مبهمی چون انتخابات براساس تخصص در‌هم می‌آمیزد. علاوه‌بر این مولوی عبدالکبیر ازجمله معدود مقامات طالبان است که پیش از این ملاقات‌های متعدد با اقلیت‌های قومی و مذهبی داشته و اعلام کرده که امارت اسلامی به تنوع قومی در افغانستان باور دارد و معتقد به حضور همه اقوام در ساختار دولت است. در‌حالی‌که همه اینها می‌تواند نشانه‌های مثبتی برای جامعه جهانی تلقی شود، یک نقطه تاریک و کور وجود دارد که می‌تواند این معادلات خوش‌بینانه را برهم زند. حتی اگر این جنبه‌های مثبت و انعطاف فکری و عقیدتی در شخصیت مولوی عبدالکبیر را بپذیریم، باز هم دایره اختیارات او و تبعیت او از فرامین رهبری طالبان، که تاکنون بسیار غیر‌منعطف نشان داده است، می‌تواند تمامی این پیش‌بینی‌های مثبت را بر‌هم‌زده و کورسوی امید برای تغییر امارت اسلامی طالبان را خاموش کند. 


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط