جمعه 09 آذر 1403 - 06:22

کد خبر 659937

شنبه 21 مهر 1403 - 11:30:00


«غافلگیری اکتبر» شکست هریس را رقم می‌زند؟


اکو ایران/متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

همانطور که خاورمیانه بیش از هر بخش دیگری از جهان می‌تواند سیاست ایالات متحده را تحت تأثیر قرار دهد، سیاست ایالات متحده نیز تأثیر آشکار و دائمی بر خاورمیانه دارد.
 
 یک سالِ پس از حمله 7 اکتبر نشان داد که سیاست ریاست جمهوری ایالات متحده تا چه اندازه با مسیر رویدادها در خاورمیانه در هم تنیده است. هر کدام یک کشش گرانشی بر دیگری اعمال می‌کنند، اغلب به اشکالی که برای هر دو مضر است.

سیاست خارجی به ندرت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اهمیت زیادی دارد، اما امسال می‌تواند یک استثنا باشد. در رقابتی که نتیجه آن احتمالاً با اختلافات اندک در چند ایالت تعیین می‌شود، پیامدهای درگیری‌های غزه، کرانه باختری و لبنان، و احتمال وقوع جنگ با ایران، می‌تواند تأثیر مهمی بر چشم‌انداز پیروزی کامالا هریس داشته باشد.

در روی دیگر سکه، نتیجه انتخابات در 5 نوامبر خاورمیانه را به شیوه‌های غیرقابل پیش بینی اما بالقوه مهمی تحت تاثیر قرار خواهد داد. علیرغم محدودیت‌های آشکار توانایی واشنگتن برای کنترل اسرائیل، نزدیک‌ترین شریک آن، ایالات متحده همچنان با اختلاف زیاد پرنفوذترین قدرت خارجی در منطقه است.

به نوشته گاردین، حمایت قاطع جو بایدن از اسرائیل با وجود تلفات گسترده غیرنظامیان در غزه، و سرپیچی آشکار بنیامین نتانیاهو از تلاش‌های آمریکا برای برقراری آتش‌بس در غزه و لبنان، بسیاری از دموکرات‌های مترقی را از او دور کرده است.

کامالا هریس به هیچ وجه از سیاست خاورمیانه‌ای بایدن فاصله نگرفته است و اکنون در ایالت کلیدی میشیگان که دارای یک جامعه بزرگ عرب-آمریکایی است، با نبرد سختی مواجه است. از دست دادن این ایالت به طور قابل توجهی مسیر هریس به سمت ریاست جمهوری را پیچیده می‌کند.

«غافلگیری مرگبار اکتبر»
گسترش جنگ و شروع درگیری آشکار بین اسرائیل و ایران احتمالاً تأثیری بسیار فراتر از میشیگان بر مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری می‌گذارد و تردیدها در مورد شایستگی سیاست خارجی تیم بایدن هریس را زیر سوال می‌برد. در کنار تهدید افزایش قیمت نفت در بدترین زمان ممکن برای هریس، این می‌تواند «غافلگیری مرگبار اکتبر» این انتخابات باشد.

دانیل لوی، رئیس موسسه سیاستگذاری پروژه ایالات متحده/خاورمیانه گفت: «شما اکنون می‌بینید که آمریکایی‌ها از بیروت تخلیه می‌شوند و این واقعا به روایت کلی ترامپ کمک می‌کند که می‌گوید با این ضعیف‌ها، جهان جای آشفته‌تری است.»

همانطور که خاورمیانه بیش از هر بخش دیگری از جهان می‌تواند سیاست ایالات متحده را تحت تأثیر قرار دهد، سیاست ایالات متحده نیز تأثیر آشکار و دائمی بر خاورمیانه دارد. نمایش حمایت از اسرائیل بدون توجه به اقدامات آن، برای نامزدهای ریاست جمهوری جمهوری‌خواه و دموکرات تبدیل به یک سنت شده است.

دانا آلین، کارشناس ارشد موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک، خاطرنشان کرد که مصونیت اسرائیل در عرصه سیاسی ایالات متحده در طول زمان ایجاد شده است.

او گفت: «در دوران ریچارد نیکسون، روسای جمهور اینگونه صحبت نمی‌کردند. در این وفاداری کنایه‌ای وجود دارد، زیرا اهداف و جهان بینی دو متحد هرگز از هم دورتر نبوده است.»

نتانیاهو به شدت از تابوی استفاده آمریکا از اهرم فشار بر اسرائیل استفاده کرده است. او این کار را با بسیج قدرت احساسات حامی اسرائیل در ایالات متحده، علیه هر رئیس جمهوری که سعی در مهار او داشته باشد، انجام داده است.

زمانی که باراک اوباما اعلام کرد که شهرک سازی در کرانه باختری باید متوقف شود، نتانیاهو بلوف او را خواند و او را نادیده گرفت. وقتی بایدن تحویل بمب‌های 2000 پوندی ساخت آمریکا را که برای مسطح کردن مناطق مسکونی در غزه استفاده می‌شد، متوقف کرد، نخست‌وزیر اسرائیل آن را «بی وجدانی» خواند و سپس دعوت جمهوری‌خواهان برای سخنرانی در کنگره را پذیرفت و با ترامپ ملاقات کرد.

در مورد بایدن، او یک رئیس‌جمهور ایالات متحده را مورد حمله قرار می‌دهد که بیش از هر یک از اسلاف خود به آرمان اسرائیل دلبستگی داشت، کسی که چند روز پس از حمله 7 اکتبر به اسرائیل رفت و نتانیاهو را روی آسفالت فرودگاه در آغوش گرفت. نخست‌وزیر اسرائیل با اولین نشانه‌های تردید به بایدن نیز پشت کرد.

پیام نتانیاهو واضح است: هرگونه تردید در ارائه تسلیحات یا حمایت دیپلماتیک هزینه سیاسی سنگینی را به همراه خواهد داشت. رهبر مسئول در ایالات متحده به عنوان یک خائن به اسرائیل معرفی خواهد شد.

نتیجه این تاکتیک، عدم تمایل شدید روسای جمهور متوالی به استفاده از اهرم فشار آمریکا، به عنوان بزرگترین تامین کننده تسلیحات اسرائیل، برای مهار افراط و تفریط ائتلاف نتانیاهو در غزه، کرانه باختری یا لبنان بوده است.

در نبود این اهرم، چندین طرح آتش‌بس ایالات متحده در سال جاری به نتیجه نرسیده است و نتانیاهو آن‌ها را به گونه‌ای کنار زده است که گاهی برای ایالات متحده به عنوان یک ابرقدرت و شریک ظاهراً مسلط بر رابطه، به شدت تحقیرآمیز بود.

مسیر نامشخص هریس
مشخص نیست که آیا دولت هریس مسیر متفاوتی را از بایدن در پیش خواهد گرفت یا خیر. از یک سو، هریس در رابطه با اسرائیل پیشینه شخصی مشابهی با بایدن ندارد و در صورت پیروزی در ماه نوامبر، آزادتر خواهد بود تا تغییر در سیاست را امتحان کند.

از سوی دیگر، پیروزی در انتخابات با وجود نارضایتی گسترده در میان دموکرات‌ها در مورد خاورمیانه می‌تواند هریس را متقاعد کند که تهدید جناح مترقی در مورد این موضوع را می‌توان نادیده گرفت.

دالیا شیندلین، تحلیل‌گر سیاسی در تل‌آویو گفت: «یک سناریو این است که کامالا هریس برنده شود و به سیاست‌های جو بایدن ادامه دهد، که یعنی: ما می‌خواهیم کار درست را انجام دهیم، اما اساساً به اسرائیل اجازه می‌دهیم هر آنچه می‌خواهد انجام دهد.» یا ممکن است در همراهی با جناح مترقی حزب دموکرات، کمی سختگیر‌تر شود و بگوید: «ما قوانین آمریکا را در مورد صادرات تسلیحات خود اعمال خواهیم کرد، که من صادقانه بگویم، به این شک دارم.»

تقریباً قطعی به نظر می‌رسد که تصمیم گیری‌های نتانیاهو تحت تأثیر پیش بینی بازگشت ترامپ به کاخ سفید است و او تنها نیست. پادشاهی سعودی نیز ممکن است قبل از امضای توافقنامه عادی سازی دیپلماتیک با اسرائیل منتظر بازگشت ترامپ باشد، اگرچه خصومت‌های کنونی چنین توافقی را در کوتاه مدت بعید می‌کند.

با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، نتانیاهو مجبور نیست با مقاومت ایالات متحده در برابر کنترل بیشتر، و حتی الحاق کرانه باختری توسط اسرائیل مقابله کند. در سال 2019، دولت ترامپ حاکمیت اسرائیل بر بلندی‌های جولان را به رسمیت شناخت. دیوید فریدمن، سفیر سابق ترامپ در اسرائیل، برای نقشی در دوره دوم ریاست جمهوری او آماده می‌شود، با کتاب جدیدی تحت عنوان «یک کشور یهودی» که در آن استدلال می‌کند که اسرائیل باید کرانه باختری را به کلی ببلعد.

خالد الگیندی، کارشناس ارشد مؤسسه خاورمیانه گفت: «با حضور ترامپ در کاخ سفید، الحاق [کرانه باختری] به یک امکان بسیار فعال‌تر تبدیل می‌شود. این دولتی است که حتی کمتر از دولت فعلی نگران زندگی فلسطینی‌ها خواهد بود. آن‌ها حتی در مورد کمک‌های بشردوستانه هم صحبت نخواهند کرد.»

در مورد اینکه آیا ترامپ به نتانیاهو کمک خواهد کرد تا به هدف راهبردی دیرینه‌اش یعنی بکارگیری ایالات متحده برای یک حمله قاطع به برنامه هسته‌ای ایران برسد، اطمینان کمتری وجود دارد.

سیاست خاورمیانه در دوره اول ترامپ حول محور خصومت با ایران بنا شد. ترامپ در آخرین هفته‌های ریاست جمهوری خود به ترور قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه پاسداران چراغ سبز نشان داد. از سوی دیگر، ترامپ در ژوئن 2019 اقدام تلافی‌جویانه برای پاسخ به سرنگونی یک پهپاد آمریکایی را لغو کرد. و یکی از نقاط محوری در سیاست خارجی ترامپ، بیزاری او از دخالت آمریکا در جنگ‌های خارجی است.

نتانیاهو ممکن است امیدوار به پیروزی ترامپ در ماه نوامبر باشد، اما در نتیجه آن حمایت واشنگتن به احتمال زیاد تراکنشی‌تر و کمتر از بایدن احساساتی خواهد بود. رام بن باراک، رئیس سابق اطلاعات اسرائیل، نگران است که در درازمدت، ترکیب ترامپ و نتانیاهو به مسموم شدن روابط اساسی بین دو طرف منجر شود.

بن باراک گفت: «زیربنای روابط ما با آمریکا ارزش‌های مشترک است. در زمانی که شما یک نخست وزیر اسرائیلی بدون ارزش، مانند امروز، و یک رئیس جمهور ایالات متحده بدون ارزش مانند ترامپ دارید، مطمئن نیستم که این پیوند ادامه یابد.»

دانیال دلاوری


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط