پنج‌شنبه 08 آذر 1403 - 06:23

کد خبر 670316

یک‌شنبه 29 مهر 1403 - 20:50:00


پس از فرمانده


فرهیختگان/متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

حانیه قاسمیان| «ما پرچم صلح برنخواهیم افراشت، یا پیروز می‌شویم یا کربلا رخ می‌دهد.» این کلمات، عصاره دکترین نظامی رهبر عملیات طوفان الاقصی است. پس از اعلام شهادت یحیی السنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس، آتش بر اردوگاه جبالیا در شمال نوار غزه شدت گرفت. محاصره این منطقه در بالاترین سطح از ابتدای جنگ است به‌گونه‌ای که رژیم‌صهیونیستی ورود هرگونه مواد غذایی و آشامیدنی را برای استفاده 300 هزار ساکن منطقه شمال غزه، ممنوع کرده است. 
مقامات واشنگتن با شهادت سنوار از آتش‌بس قریب‌الوقوع می‌گویند؛ امکانی که بیشتر به دلیل کارشکنی‌های بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم مسدود شده است. به شهادت رساندن پی‌درپی دو رئیس دفتر سیاسی حماس، ازجمله اقدامات او در این مسیرند. اعلام گسترش عملیات نظامی در جبالیا تصورات را مبنی‌بر اینکه شهادت السنوار به معنای پایان تجاوز به غزه است، رد می‌کند. حالا دیگر دو آینده‌ای که می‌توان برای غزه تصور کرد، همان نهایتی است که شهید السنوار گفته بود؛ یا مقاومت غزه پیروز می‌شود یا کربلا رخ می‌دهد.

پیش از طرح ژنرال‌ها
پس از آغاز طوفان الاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، نتانیاهو یک دولت جنگ تشکیل داد و رژیم به 360 هزار سرباز از نیروهای ذخیره برای پیوستن به ۱۶۹ هزار سرباز منظم، فراخوان داد تا جنگی بی‌رحمانه را آغاز کند. این تحولات در پی فروپاشی رویکرد «چمن زنی» بود که ارتش اشغالگر از زمان تسلط حماس در سال ۲۰۰۷ اتخاذ کرده بود. براساس این سیاست صهیونیست‌ها جنگ‌هایی برای نابودی زیرساخت‌های مقاومت در غزه راه می‌انداختند و بدون ورود زمینی تنها با نیروی هوایی کار خود را به پیش می‌بردند. رژیم عملیات نظامی به نام «شمشیرهای آهنین» را آغاز کرد که سه هدف اصلی داشت؛ سرنگونی حکومت حماس در غزه، انهدام توانایی‌های نظامی حماس و دیگر گروه‌های مقاومت و آزادی اسرای صهیونیستی. 
این حمله نظامی در مرحله اول خود بر حملات هوایی بی‌سابقه‌ای برای نابودی هرچیزی که با مقاومت مرتبط بود، از مقرهای دولتی و مؤسسات اجتماعی گرفته تا خانه‌های اعضایش، متمرکز بود. این اقدام همزمان با انتقام جمعی از ساکنان و ایجاد کشتار و ویرانی عظیم در بین آنها انجام می‌شد؛ در حالی که محاصره‌ای شدید روی نوار غزه وجود داشت که شامل ممنوعیت آب، غذا، سوخت و برق برای ساکنان بود. پس از آن، زیرساخت‌ها تخریب شدند تا مقدمه‌ای برای آغاز یک عملیات زمینی گسترده صورت گرفته باشد. در مقابل حمله گسترده رژیم و تفاوت عظیم در تجهیزات نظامی، گردان‌های القسام و دیگر گروه‌های مقاومت با تشکیل گروه‌های جنگی کوچک، معمولا شامل دو تا سه نفر و با مقدار محدودی از مهمات، به‌منظور انجام حملات فرسایشی علیه نیروهای اشغالگر عمل کردند و پیامی مبنی‌بر عدم موفقیت صهیونیست‌ها در پاکسازی مناطقی که قبلا وارد شده بودند را ارسال کردند. این امر ارتش اشغالگر را مجبور کرد تا عملیات نظامی خود را بار دیگر در مناطقی که قبلا کنترل کرده و سپس به این نتیجه رسیده بود که گروه‌های مقاومت و زیرساخت‌های آن را در آنجا منهدم کرده است، انجام دهد.

استراتژی ژنرال‌ها؛ اشغال کامل شمال غزه
عملیات اشغالگران بر این مبنا بود که هرگونه مظاهر حاکمیت حماس در غزه را از بین ببرند و توزیع کمک‌های انسانی را به‌عنوان بارزترین نشانه توانایی خودشان در اداره این منطقه در زمان جنگ در نظر گرفتند. به همین خاطر، در فوریه ۲۰۲۴، به برخی کشورهای عربی و غربی اجازه داده شد تا عملیات‌ هوایی برای توزیع کمک‌ها را به‌طور مستقیم آغاز کنند. اما این عملیات به‌دلیل محدودیت حجم کمک‌ها و هزینه‌های بالای آن متوقف شد و همچنین سقوط کمک‌ها روی سر آوارگان بسیاری از مردم غزه را زخمی کرد. در شرایطی که چرخه معیوبی از عملیات‌های نظامی روی مناطق مختلف غزه و سپس عقب‌نشینی از آنها وجود داشت و گروه‌های مقاومت دوباره در این مناطق ظهور می‌کردند، همچنین ناکامی در آزادسازی ۱۰۱ اسیر صهیونیست و مقاومت ساکنان در برابر بمباران‌ها و فشارها و طرح‌های آوارگی، ایده‌ای از جانب ژنرال گیورا آیلاند، مشاور نظامی نتانیاهو مطرح شد. او پیش از این مشاور امنیت ملی کابینه بوده است. این ایده بعد از آنکه آیلاند در روز طوفان الاقصی در مصاحبه‌ای با کانال ۱۲ رژیم گفت: «زمانی که شما در حال جنگ با دشمنی هستید، باید او را به‌طور کامل محاصره کنید و به او غذا، برق، آب یا هیچ چیز دیگری ندهید»، شکل گرفت. 
آیلاند توجیه کرد هدف قرار دادن زنان و کودکان و غیرنظامیان در غزه درست است و گفت: «مردم باید عواقب تصمیمات رهبرانشان را تحمل کنند و کافی است شادی را روی چهره‌های آنها در صبح ۷ اکتبر ببینید.» افکار آیلاند به‌طور مداوم در حال توسعه بود تا آنکه در آگوست ۲۰۲۴، طرحی را در مقاله‌ای در روزنامه «یدیعوت آحرونوت» منتشر کرد. این مقاله با عنوان «مرحله بعدی: تحمیل محاصره کامل بر شمال غزه» منتشر شد و آیلاند در آن اذعان کرد ارتش رژیم در تحقق اهداف اعلام‌شده جنگ و فشار نظامی برای وادار کردن حماس به آزادسازی اسرا ناکام مانده است. برای حل این معضل، او به گرسنگی دادن به ساکنان شمال غزه تا مرگ -به تعبیر او- اشاره کرد و منع ورود آب، غذا و سوخت به این مناطق محاصره‌شده را خواستار شد. آیلاند تخمین زد حدود ۳۰۰ هزار نفر در شمال غزه حضور دارند که حدود ۵ هزار نفر از آنها از مبارزان حماسند. او بر این باور بود کسانی که پس از این مهلت باقی بمانند، تنها دو گزینه خواهند داشت: مرگ یا تسلیم. این طرح به‌عنوان «طرح ژنرال‌ها» مشهور شد و به تدریج شایعاتی از آن به‌گوش می‌رسید که از طریق رادیو ارتش رژیم در سپتامبر گذشته اعلام شد. این شایعات مبنی‌بر این بود نتانیاهو و یوآف گالانت، وزیر دفاع بر انجام عملیات‌هایی در غزه براساس طرح ژنرال‌ها صحه گذاشته‌اند. این عملیات‌ها‌ بر محاصره شمال غزه و متوقف کردن کمک‌های انسانی و تخلیه ساکنان آن تأکید داشت. در صورتی که این طرح موفق شود، می‌توان آن را در مناطق دیگر غزه نیز تکرار کرد. 

آغاز حصر کامل از جبالیا
اشغالگران در شب ۷ اکتبر ۲۰۲۴ -در سالگرد طوفان الاقصی- عملیات نظامی‌ای را در اردوگاه جبالیا آغاز کردند که توسط لشکر ۱۶۲ انجام شد. این لشکر از منطقه عملیاتی در رفح و محور فیلادلفیا به شمال منتقل شده بود. این عملیات مطابق با طرح ژنرال‌ها پیش رفت و ادعا شد این طرح در حال اجرا نیست و بر شمال غزه محاصره‌ای اعمال نمی‌شود. در میادین مسکونی شمال غزه، ارتش اشغالگران شروع به اعمال محاصره سختگیرانه‌ای کرد و ورود هرگونه غذا، آب و سوخت به بیمارستان‌ها و استفاده از چاه‌های آب ممنوع شد. این درحالی بود که بمباران‌های شدید بر اردوگاه جبالیا و مناطق بیت‌لاهیا و بیت‌حانون ادامه داشت و درنتیجه، در نیمه اول اکتبر ۲۰۲۴، حدود ۴۰۰ فلسطینی شهید شدند. اما عملا، ارتش اشغالگر حتی برای ساکنان مهلت یک هفته‌ای برای ترک منطقه قائل نشد و هرکسی را که در خیابان‌های جبالیا حرکت می‌کرد، هدف قرار داد. همچنین، عملیات انفجار خانه‌ها و ساختمان‌ها با استفاده از ربات‌های بمب‌گذاری‌شده برای ایجاد وحشت در میان ساکنان اجرا شد. 
قبل از شروع جنگ کنونی، اردوگاه جبالیا یکی از بزرگ‌ترین اردوگاه‌های غزه از لحاظ تعداد جمعیت و تراکم بود. طبق آمار آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی (اونروا) در سال ۲۰۲۳، جمعیت ساکن در این اردوگاه به ۱۱۶ هزار نفر می‌رسید که در محیطی برابر با 4.1 کیلومترمربع زندگی می‌کردند. این اردوگاه مرکز مقاومت در غزه به شمار می‌رفت و در آنجا جرقه‌های انتفاضه اول در سال ۱۹۸۷ شعله‌ور شد و چهره‌های معروفی ازجمله عماد عقل، محمود المبحوح و نزار ریان در آن ظهور کردند. ارتش اشغالگر دو عملیات نظامی علیه اردوگاه جبالیا در طول جنگ کنونی انجام داد. اولین عملیات با اقدام دو تیپ نظامی در نوامبر ۲۰۲۳ و دومی با اقدام یک تیپ نظامی در می‌۲۰۲۴. ارتش اشغالگر موفقیت خود را در تجزیه گردان مقاومت در جبالیا اعلام کرد اما بلافاصله ضربات کیفی دریافت کرد. بارزترین این ضربات، کمین در منطقه «القصاصیب» در پایان دومین حمله نظامی‌ رژیم بود که در آن حدود ۱۰ هزار سرباز شرکت داشتند و در این کمین ۷ وسیله نقلیه تخریب شد. در مجموع، تعداد کل وسیله‌های نقلیه هدف قرار گرفته طی عملیات صهیونیست‌ها به حداقل ۱۲۰ وسیله رسید. ارتش اشغالگر تنها توانست در ۵ بلوک از ۱۲ بلوک اردوگاه نفوذ کند و نتوانست به بقیه بلوک‌ها وارد شود و با افزایش تلفاتش مواجه شد. به همین دلیل، اردوگاه جبالیا از نظر استراتژیک برای اشغالگران اهمیت یافت؛ چراکه یکی از برجسته‌ترین دژهای مقاومت محسوب می‌شود. موفقیت در ویرانی و ترساندن ساکنان آن، کشتن آنها و وادار کردنشان به آوارگی به هدفی تبدیل شد که می‌تواند به راحتی در مناطق دیگر نوار غزه تکرار شود. 

آتش بس؛ دروغ بزرگ واشنگتن 
همزمان با اعلام و تأیید شهادت یحیی السنوار که ترورش از اهداف اعلام شده نتانیاهو در آغاز حمله به غزه در سال گذشته بود، حالا شدت تهاجم و محاصره رژیم در شمال غزه بالا رفته است. تکلیف مسئله اسرای صهیونیست هنوز مشخص نیست و به نظر نمی‌رسد اولویت اتاق جنگ نتانیاهو باشد. علی‌رغم ادعاهای مقامات واشنگتن برای پایان قریب‌الوقوع جنگ در غزه، آتش مکرر بر جبالیا و استراتژی ژنرال‌ها، تخیل پایان قریب‌الوقوع تجاوز از طریق آتش‌بس را ناممکن می‌کند. نتانیاهو طمع کرده که غزه را به قبل از سال 2005 برگرداند؛ پیش از زمانی که رژیم به واسطه حملات نیرو‌های مقاومت، این منطقه را تخلیه کند. در این راستا، عملیات نظامی رژیم در شمال غزه و تلاش برای جابه‌جایی جمعیت فلسطینی‌ها از شمال به جنوب این منطقه و اعلام شمال به‌عنوان منطقه نظامی بسته، بخشی از مؤلفه‌ها در تصور صهیونیست‌ها برای نزدیک شدن به اعلام پایان جنگ در غزه است؛ مؤلفه‌ای که دسترسی به آن برای اشغالگران نزدیک به نظر نمی‌رسد. آنچه مسلم به نظر می‌رسد این است که امکان آتش‌بس از دسترس خارج شده و تصور پایان جنگ از طریق آتش‌بس خیالی خام است. در صورت توفیق رژیم در استراتژی موسوم به ژنرال‌ها، این رژیم به اشغال خود بر غزه ادامه خواهد داد یا حداقل کنترل نظامی و امنیتی خود را بر محور‌ها و مناطق خاصی در غزه، مانند محور فیلادلفیا (صلاح‌الدین) و محور «نتساریم» که شمال غزه را از جنوب آن جدا می‌کند، حفظ خواهد کرد. در این صورت صهیونیست‌ها در طول مرزهای غزه اندکی به سمت داخل گام برخواهند داشت تا نواری امنیتی به‌عنوان منطقه حائل ایجاد کنند.

سنوار شهید شده، مقاومت زنده است 
عوفر شیلح، عضو کنست رژیم، استدلال می‌کند تاریخ امنیت رژیم مملو از موفقیت‌های مقطعی است که طمع به دستاوردهای بیشتر را ایجاد کرده و باعث دشواری در توقف به‌موقع شده است. او مثالی از وضعیت رژیم پس از جنگ ۱۹۶۷ می‌زند که به دلیل رد راه‌حل‌های دیپلماتیک و توافقات، به جنگ ۱۹۷۳ منجر شد. وقتی استدلال شیلح را روی گسترش عملیات نظامی در جبالیا پس از اعلام شهادت سنوار در یک روز اعمال کنیم، می‌بینیم دولت اشغالگر سعی دارد از زخم آنچه که «دستاوردها» می‌داند استفاده کند تا واقعیت جدیدی در غزه ایجاد کند. 
به‌علاوه، به شهادت رساندن صالح العاروری، اسماعیل هنیه و یحیی سنوار از رهبران حماس و همچنین سیدحسن نصرالله، دبیرکل مقاومت لبنان و فرماندهان نظامی این گروه، اشغالگران را وسوسه می‌کند که به دنبال دستیابی به موفقیت‌های میدانی باشند که موقعیت آنها را بهبود بخشد. در عین حال، برخی از کشورهای غربی این موضوع را فرصتی برای پایان دادن به جنگ با عقد توافقی برای تبادل اسرا می‌بینند. اما با مرور درس‌های تاریخ، می‌بینیم رژیم به‌ندرت از موفقیت‌های خود بهره‌برداری کرده و بیشتر به‌دلیل آنها متضرر شده است. محاصره بیروت در سال ۱۹۸۲ و تخلیه یاسر عرفات و نیروهای سازمان آزادی‌بخش فلسطین از لبنان به تونس، امنیتی برای رژیم به ارمغان نیاورد، بلکه منجر به تاسیس حزب‌الله در لبنان شد که تا به امروز یک سد محکم و دائمی در برابر تجاوزات تل‌آویو باقی مانده است. همچنین، محاصره و تخریب اردوگاه جنین در خلال انتفاضه دوم نتوانست مانع از تبدیل دوباره آن به یک پایگاه اصلی مقاومت در کرانه باختری شود. راه‌حل‌های امنیتی مشکلات سیاسی را حل نمی‌کنند، بلکه عموما آنها را تشدید می‌کنند. 
حقیقت ثابت این است که رژیم در محیط فلسطینی، عربی و اسلامی بزرگ‌تری از خود زندگی می‌کند. با وجود حمایت بی‌وقفه غرب، این کشور از زمان تأسیس خود هیچ‌گاه دهه‌ای کاملا امن و باثبات را تجربه نکرده و امروز دوباره در جبهه‌های مختلف در جنگ قرار گرفته است؛ گویی که به دوره تأسیس خود در سال ۱۹۴۸ بازگشته است. همچنین، شهادت یک فرمانده در اینجا یا شهادت یک فرمانده در آنجا، منجر به پایان دادن به درگیری نخواهد شد؛ چراکه تاریخ مسئله فلسطین تاریخ شهادت فرماندهان است؛ از عزالدین القسام گرفته تا ابوجهاد، ابوعلی مصطفی، احمد یاسین، فتحی شقاقی و عبدالعزیز رنتیسی و تا العاروری، هنیه و سنوار. بنابراین، محاصره، قتل و آوارگی اردوگاه جبالیه یا شمال غزه برای رژیم امنیتی به ارمغان نخواهد آورد، همان‌طور که شهادت سنوار هم چنین امنیتی به ارمغان نخواهد آورد. 
 
 
 


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط