چهارشنبه 07 آذر 1403 - 08:20

کد خبر 681256

سه‌شنبه 08 آبان 1403 - 19:41:00


روزنامه نگار اردنی نوشت: عقب‌نشینی نتانیاهو در آستانه شکست


صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

ولید عبدالحی| طبیعی است که در هر تقابل نظامی، شاهد دو روایت متفاوت از سوی طرفین درگیری هستیم. روایتی از جانب کشور مهاجم و از سوی کشور مدافع؛ اما از میان این دو روایت متفاوت می‌توان به تحلیل درست دست یافت.
در روایت اسرائیل از حمله به ایران این‌گونه ادعا شد که به 20 هدف با موفقیت در ایران ضربه وارد شده و بیش از یک‌صد هواپیمای ارتش اسرائیل در این عملیات مشارکت داشتند. هرچند در این‌گونه عملیات اصولا تعدادی از هواپیماها تنها به دنبال گمراه‌سازی طرف مقابل هستند و عملا حضور مستقیمی در میدان نبرد ندارند. اسرائیل همچنین مدعی شد که این عملیات موفقیت‌آمیز بوده و به تمامی اهداف خود دست یافته و تمامی هواپیماهای اسرائیل به پایگاه‌های خود بازگشته‌اند.
در روایت طرف ایرانی هم اعلام شد که به سه استان ایران حمله شده که در میان اهداف هیچ حمله‌ای به پایگاه‌های نفتی یا هسته‌ای صورت نگرفته است.
همچنین تعداد اهدافی که مورد اصابت قرار گرفته به مراتب پایین‌تر از ادعای اسرائیل است و هیچ حمله‌ای به پایگاه‌های سپاه پاسداران نیز صورت نگرفته است.
صبح روز بعد پروازهای غیرنظامی به حالت عالی بازگشت و در خیابان‌های تهران زندگی به شکل عادی در جریان بود.
نتیجه و تحلیل نهایی از این دو روایت برگرفته از منابع متعدد و مختلف این است که تنها سه استان ایران مورد حمله قرار گرفته که چیزی حدود 6 درصد از کل خاک ایران را در بر می‌گیرد، به این معنی که حمله بسیار محدود بوده و تنها برخی از اهداف نظامی مورد هدف قرار گرفته است.
حمله تنها به چند هدف نظامی صورت گرفت ازجمله پدافند ضد هوایی، انبارهای مهمات، پایگاه‌های شلیک موشک و مراکز تولید موشک و پهپادهای نظامی.
این موضوع نشان می‌دهد اسرائیل از هرگونه حمله به مراکز حساس نفتی یا اتمی همچنین تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم خودداری کرده و فشارهای بین‌المللی و پیش‌بینی‌های کارشناسان در این خصوص نتیجه‌بخش بوده است.
نخستین عامل ایالات متحده آمریکا بود که به اسرائیل اعلام کرد هرگونه حمله به تأسیسات هسته‌ای یا حتی نفتی ایران موجب آغاز یک جنگ منطقه‌ای بزرگ در خاورمیانه خواهد شد که واشنگتن از منظر موقعیت منطقه‌ای و همچنین سیاست داخلی به هیچ‌وجه خواهان بروز چنین شرایطی نیست.
آمریکا با توجه به موقعیت جنگ اوکراین و تقابل با چین در شرق آسیا نمی‌خواهد با تشدید بحران در خاورمیانه مجبور به استفاده از ذخایر نفتی خودش برای رفع نیاز متحدانش شود و با بالا رفتن قیمت نفت، شرایط سخت‌تری را تحمل کند. بدون تردید افزایش قیمت تأثیر مستقیم در بازار و اقتصاد ایالات متحده خواهد داشت که در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا قابل پذیرش نیست.
عامل دوم فشار کشورهای اروپایی بود درحالی‌که نفت خلیج فارس بخش زیادی از نیاز بازار اروپا را تأمین می‌کند و بازارهای اروپایی قادر به پذیرش شدت‌گیری درگیری‌ها در خاورمیانه نیست، آن هم در شرایطی که ادامه جنگ در اوکراین با حمایت مالی کشورهای اروپایی بحران تازه‌ای برای آنها به وجود آورده است.
عامل سوم چین است که نیمی از نیاز خودش به نفت را از ایران و عربستان تأمین می‌کند و جنگ در خاورمیانه، اقتصاد کشورهای شرق آسیا را نیز وارد بحران خواهد کرد.
حتی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و مصر هم با شدت‌گیری درگیری‌ها در خاورمیانه موافق نیستند. کشورهای عربی به خوبی می‌دانند که در صورت ادامه جنگ و خصوصا مشارکت آمریکا با اسرائیل در حمله به ایران، پایگاه‌های ایالات متحده در کشورهای عربی نیز به اهداف مشروع موشک‌های ایرانی تبدیل خواهد شد و ثبات و آرامش اقتصادی را از این کشورها می‌گیرد، همان اتفاقی که در جنگ عربستان و یمن شاهد بودیم.
مصر به خوبی می‌داند که جنگ خاورمیانه، بحران تازه‌ای برای اقتصاد این کشور به همراه دارد: بازگشت هزاران کارگر مصری از کشورهای عربی به مصر و از بین رفتن درآمدهای توریستی و حتی اختلال در درآمدزایی از ترددها در کانال سوئز.
عقب‌نشینی واضح اسرائیل در عملیات جنوب لبنان و احتمال توقف عملیات در غزه با توجه به اینکه اهداف مورد نظر نتانیاهو در این دو جبهه محقق نشده، نشانه‌هایی است حاکی از اینکه اسرائیل محدودیت توانایی‌های خودش را در این جبهه‌ها احساس کرده و نظریه بازدارندگی نظامی تل‌آویو را زیر سوال برده است.
عجیب است که در حمله علیه ایران، اسرائیل هیچ‌کدام از پایگاه‌های سپاه را هدف قرار نداد، درحالی‌که سپاه پاسداران مهم‌ترین و اصلی‌ترین نهاد در تقابل با اسرائیل است و این مسأله نشان می‌دهد که تل‌آویو به دنبال تقابل با سپاه در این حمله نبوده است.
در بیانیه ارتش اسرائیل پس از حمله آمده که ما باور داریم عملیات نظامی و حمله به ایران به پایان رسید، جمله‌ای که به شکل مشخص نشان می‌دهد که اسرائیل می‌خواهد اعلام کند این پاسخی به حمله چند هفته قبل ایران بوده و دیگر تمایلی به ادامه دادن این درگیری ندارد.
آنچه مسلم است حجم حمله اسرائیل مطابق با پیش‌بینی و انتظار همچنین توصیه‌های بایدن و مقامات کاخ سفید بوده؛ اما شباهتی به ادعاهای نتانیاهو در انجام یک حمله دردناک و گسترده نداشت، همان‌طور که در طول این درگیری‌ها، نتانیاهو بارها ادعاهایی را مطرح کرده که موفق به انجام آن نشده و زمانی که در آستانه شکست قرار می‌گیرد عقب‌نشینی می‌کند.
مشکلات اسرائیل در این موقعیت بزرگ‌تر از آن چیزی است که تل‌آویو در رسانه‌ها نشان می‌دهد و در واقع آنها هیچ‌گاه از منظر بین‌المللی در چنین موقعیت دشواری قرار نداشته‌اند. 
در سوی دیگر حقیقت این است که ایران در این تقابل بسیار هوشمندانه و آگاهانه عمل کرده؛ اما در خصوص موضع کشورهای عربی تنها باید یک حقیقت را گفت؛ «نقش‌آفرینی آنها به اندازه پایین‌ترین سطح انتظار است، ارائه پیشنهادها و نصیحت‌های بدون فایده به دو طرف، آنها در این معادلات بازیگر نیستند، بلکه بازیچه هستند.» 
 
 


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط