سه‌شنبه 06 آذر 1403 - 15:11

کد خبر 687286

دوشنبه 14 آبان 1403 - 11:41:00


سرمقاله شرق/ واقعیت هولناک اشباح


شرق/ «واقعیت هولناک اشباح» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم حمزه نوذری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

اغلب ما با آدم‌هایی سر‌و‌کار داشته‌ایم که معتقدند اشباح وجود دارند. اشباح نه‌فقط در بیغوله‌ها و خرابه‌ها بلکه در خانه‌ها، شهرها و مراکز صنعتی و تولیدی هم وجود دارند و چه‌بسا قوی‌تر هستند؛ یعنی اشباح نه‌تنها از اشیای فلزی و آهنی ترسی ندارند بلکه در آنها خانه دارند. با یکی از این افراد صحبت می‌کردم، می‌گفت کالاها و اشیا در خانه ما تکان می‌خورند، حرکت دارند و گاهی می‌شکنند و حرکت کالاها را به موجودات شبح‌وار نسبت می‌داد. او می‌گفت وقتی کالاها تکان می‌خوردند، اشباح را می‌توان حس کرد و واقعی‌بودن‌شان را تصدیق کرد. مارکس، متفکر بزرگ قرن نوزدهم، تصور می‌کرد در درون کالاها شبح وجود دارد؛ منظور او از شبح، راز و رمز ارزش کالاها بود. مارکس فکر می‌کرد اولین کسی است که ارزش شبح‌وار درون کالاها را کشف کرده و آن را بیان و آشکار کرده است. مارکس مشخص کرد که شبح، واقعیت و حقیقتی است به نام ارزش. من نیز فکر می‌کنم ‌درون کالاها و خانه‌های ما شبح وجود دارد؛ شبحی هولناک که هر لحظه زندگی ما را دچار مخاطره می‌کند. شبحی که باید از آن ترسید. اشباح به میانجی اشیا خود را به ما می‌نمایانند. اشباح همه جا هستند و در سرتاسر زندگی ما پرسه می‌زنند و هر زمان ممکن است واقعیت هولناک خود را به ما نشان می‌دهند.
متداول‌ترین تعریف فقر یا حداقل فقر اقتصادی، با کمبود مصرف کالاهای اساسی شناخته می‌شود؛ یعنی ناتوانی در کنترل و مصرف کالاهای ضروری. اما مسئله این است‌ کسانی که در حال حاضر فقیر نیستند، به این معنا که می‌توانند نیازهای ضروری و اساسی خود را تأمین کنند، با رخدادی ممکن است فقیر شوند. دوستی تعریف می‌کرد‌ در لحظه ممکن است فقیر شود و دیگر نتواند با بودجه و درآمد فعلی، نیازهای خود و خانواده‌اش را برطرف کند. در توضیح حرفش می‌گفت اگر همین الان به او اطلاع بدهند ‌یخچال‌شان سوخته است، دیگر فقیر به حساب می‌آیند؛ چون نمی‌توانند کالا یعنی یخچال نو را خریداری کنند‌ یا خریداری آن یعنی غلبه هزینه بر درآمد و بودجه. این دوست ما خط باریکی بین طبقه فقیر و طبقه متوسط ترسیم کرد که فقیرشدن در آنی ممکن است. نکته‌ای که این دوست تعریف کرد، این مسئله را جدی‌تر مطرح کرد که فقر به معنای ناتوانی در تصاحب و مصرف کالاهای ضروری، هر لحظه ممکن است سر برسد و به پنجره انگشت زند که منم. فقر، شبحی است که در کالاهای اطراف ما پنهان شده و هر لحظه ممکن است خود را نشان دهد. پس مشخص شد که منظور من از اشباح درون کالاها، فقر است. کالای دیگری که ممکن است باعث فقیرشدن افراد شود، دارو و درمان برای بیمارهای مزمن است. شاید بیش از هر کالای دیگری شبح فقر، درون این کالاها پنهان شده است. خریداری و مصرف داروی برخی بیماری‌ها مانند سرطان، ام‌اس و...‌ ‌چنان هزینه‌بر است که نه‌تنها خانواده بیمار بلکه خانواده‌های نزدیک به شخص بیمار را هم ممکن است به دامن فقر بکشاند. هزینه‌های دندان‌پزشکی ‌چنان زیاد است که اگر شانس با شما و خانواده‌تان همراه نباشد و از نظر ژنتیکی دندان سستی داشته باشید، به قول امروزی‌ها دچار ناترازی درآمد و هزینه می‌شوید و این ناترازی آن‌چنان زیاد می‌شود که فقیر شوید.
اگر به هر دلیلی گیربکس ماشین‌ فردی که با تلاش بسیار هزینه و درآمد خود را تراز کرده و توانسته است نیازهای اساسی خود و خانواده‌اش را تأمین کند، دچار مشکل شود، ممکن است فقیر شود. می‌توان فهرستی از این حوادث و رخدادها ارائه کرد که ممکن است باعث فقیر‌شدن افراد شود. کاش می‌شد شبح فقر پنهان‌شده درون کالاها را با افزایش کیفیت و ضمانت همه‌جانبه و کنترل تورم از جلوی چشمان دور کرد. دولت‌ها با سیاست‌گذاری‌های نادرست ممکن است اشباح را تکثیر کنند. افزایش حجم پول و ایجاد تورم، شبحی است که کالاها را به آسمان بلند می‌کند که دست برخی افراد هرگز به آن نمی‌رسد. اما همین دولت‌ها که با تکثیر اشباح هولناک، فقر را بیشتر می‌کنند، کلی بودجه و هزینه صرف می‌کنند تا به‌مثابه شبح مهربانی به فقرا کمک کنند، ولی این حمایت و کمک فقط جنبه تسکینی دارد. به‌ عبارتی، تصمیم‌های نادرست دولتی فقر تولید می‌کند و سپس همین دولت هزینه می‌کند که فقر ایجاد‌کرده را را تسکین دهد. آیا سیاست‌گذاری‌های دولت آن‌چنان است که اشباح پنهان‌شده درون کالاها را فراری دهد؟ آیا شبح فقر از جلوی چشمان طبقه متوسط دور خواهد شد؟ اشباح همه‌جا هستند؛ به برخی از ما خیلی نزدیک و از برخی خیلی خیلی دورند.
 


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط