سه‌شنبه 06 آذر 1403 - 12:01

کد خبر 688345

سه‌شنبه 15 آبان 1403 - 00:05:00


تهران از کدام نامزد استقبال می‌کند؟


اکو ایران/متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

 خواه ترامپ پیروز شود یا هریس، رئیس‌جمهور بعدی ایالات متحده تأثیر زیادی بر سرنوشت خاورمیانه خواهد داشت.
 
 تنها ۱۳ ماه پیش، احتمالاً تحلیلگران سیاسی کمی حاضر بودند که بر روی سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه به عنوان یک محور اصلی در انتخابات امسال آمریکا شرط ببندند. اما به دنبال رویدادهایی که پس از حمله ۷ اکتبر حماس به وقوع پیوست، ایالات متحده خود شدیداً درگیر بحران‌های منطقه‌ای شده است.

تغییردهنده بازی؟
به نوشته جورجیو کافیرو برای وبگاه العربی جدید، جنگ اسرائیل با غزه و نقش واشنگتن در آن شکاف‌های عمیق در جامعه آمریکا را نمایان ساخته است. این موضوع تبعات عمیقی داشته، به طوری که بسیاری از عرب‌آمریکایی‌ها و آمریکایی‌های مسلمان، جمعیتی که دموکرات‌ها در هر انتخاباتی، رأی آن‌ها را بدیهی می‌انگاشتند، از دولت کنونی ابراز نارضایتی کرده و گفته‌اند که امسال به نامزد دموکرات‌ها رأی نخواهند داد.

در ایالت کلیدی میشیگان، عدم حمایت عرب‌آمریکایی‌ها و مسلمان‌آمریکایی‌ها از کامالا هریس می‌تواند تغییردهنده بازی باشد. صرف‌نظر از اینکه آیا هریس یا دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری هفته آینده پیروز شوند، رئیس‌جمهور بعدی چاره‌ای جز مواجهه با بحران‌های متعدد خاورمیانه، از غزه و لبنان گرفته تا یمن و تنش‌های اسرائیل و ایران نخواهد داشت.

هرچند پیش‌بینی وضعیت خاورمیانه در زمان ورود ۴۷امین رئیس‌جمهور آمریکا به کاخ سفید در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵ غیرممکن بوده، اما تصور اینکه خشونت‌ها در غزه، لبنان و سایر نقاط منطقه تا آن زمان پایان یابد دشوار است.

در ایران و جهان عرب، دولت‌ها امیدوارند که جانشین جو بایدن اقداماتی برای کاهش تنش‌های منطقه‌ای و مهار اسرائیل انجام دهد. نگرانی‌ها درباره گسترش درگیری‌های غزه و لبنان و بین‌المللی‌شدن آن‌ها، خصوصاً با توجه به احتمال جنگی تمام‌عیار بین اسرائیل و ایران، در میان سیاست‌گذاران سراسر خاورمیانه شایع است.

دکتر عسل راد، پژوهشگر خاورمیانه در مصاحبه‌ای العربی جدید گفت: «مهم‌ترین مسئله غزه است؛ نه تنها به این خاطر که نسل‌کشی بدون وقفه ادامه دارد، بلکه به این دلیل که این موضوع ریشه تنش‌های بزرگتری در منطقه بوده و اسرائیل به تهاجم خود ادامه می‌دهد. محاصره شمال غزه به ویژه نگران‌کننده است و به کمپین پاکسازی قومی به منظور خالی‌کردن شمال غزه از فلسطینیان تبدیل شده و کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل آن را «تاریک‌ترین لحظه» این درگیری خوانده است».

او افزود: «تهاجم اسرائیل به لبنان و بمباران ایران، سوریه و عراق خطر جنگ تمام‌عیار با ایران را افزایش می‌دهد که ممکن است آمریکا را به مواجهه‌ای مستقیم‌تر بکشاند».

برای سال‌ها، کاهش نسبی هژمونی ایالات متحده ادامه داشته و با رقابت قدرت بزرگ که چین و روسیه را شامل می‌شود، همچنان ادامه خواهد داشت. نحوه تطبیق دولت‌ها در خاورمیانه با این واقعیت‌های جدید شدیداً بر نظم جغرافیایی سیاسی منطقه تأثیر خواهد گذاشت و سیاست خارجی واشنگتن را در این بخش از جهان تحت تأثیر قرار می‌دهد.

دکتر استیون رایت، استاد دانشگاه حماد بن خلیفه در این‌باره گفت: «من معتقدم که در نقطه‌عطفی بحرانی در روابط آمریکا و خاورمیانه قرار داریم. موضع آمریکا در منطقه از سال ۲۰۰۳ به‌طور چشمگیری تضعیف شده و درگیری کنونی در غزه این کاهش را تسریع کرده است».

او افزود: «از نظر من، رئیس‌جمهور بعدی با چالش بزرگی روبروست: توسعه استراتژی که نه تنها جنگ غزه را پایان دهد، بلکه راهی معتبر به سوی تشکیل کشور فلسطین فراهم سازد. بدون این، قدرت‌های منطقه‌ای به طور فزاینده‌ای به دنبال گزینه‌های عملی خواهند بود و ما در حال حاضر شاهد این موضوع در تعاملات دیپلماتیک اخیر خلیج فارس و ایران هستیم. کشورهای خاورمیانه به طور طبیعی به سمت روابط متعادل‌تر با قدرت‌های جهانی مانند چین و روسیه تمایل پیدا می‌کنند، بنابراین آینده تعامل ایالات متحده در منطقه به شدت در خطر است».

دیدگاه ایران
مسعود پزشکیان تمایل خود برای بهبود روابط تهران با ایالات متحده و دیگر قدرت‌های غربی را ابراز کرده است. مانند بسیاری از هم‌وطنانش، او خواستار کاهش تحریم‌ها بوده که شدیداً برای اقتصاد ایران ضروری است.

اگر هریس یا ترامپ به جای تهدیدها، فشارها و تحریم‌های بیشتر، به پیشنهادات پزشکیان با دیپلماسی پاسخ دهند، تهران واکنش مثبتی نشان خواهد داد. با این حال، وضعیت پیچیده است و نمی‌توان گفت که در جمهوری اسلامی یک نظر واحد در مورد انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده وجود دارد. درون نظام حاکم ایران، گروه‌ها و افراد مختلفی با دیدگاه‌ها و اهداف متنوعی وجود دارند.

برخی روایت‌هایی را ارائه می‌دهند که می‌گویند جمهوری اسلامی در این انتخابات تقریباً هیچ‌چیزی برای از دست دادن ندارد. دکتر علی واعظ، مدیر پروژه ایران در گروه بین‌المللی بحران گفت: «برخی در سیستم احتمالاً معتقدند که انتخابات ایالات متحده نباید تأثیری بر استراتژی ایران داشته باشد؛ یعنی اگر نتیجه آن به سخت‌ترشدن رویکرد واشنگتن منجر شود، آسیب آن قابل جذب است و اگر به فرصت‌هایی برای تعامل بیانجامد، باید نادیده گرفته شود».

او افزود: «برای تندروها، روابط دولت با روسیه، چین، همسایگان خلیج فارس و کشورهای در حال توسعه بیشتر از آمریکا یا اروپا مهم است. اما این دیدگاه در ایدئولوژی ریشه داشته و واقعیت این است که سیاست‌های آمریکا بسیار مهم هستند. تشدید یا کاهش تحریم‌ها، به ویژه برای اقتصاد ایران پیامدهایی دارد و خطر درگیری با متحدان آمریکا یا خود ایالات متحده در منطقه نیز تأثیرگذار است».

اما مشخص نیست که آیا هریس یا ترامپ تحریم‌های واشنگتن علیه جمهوری اسلامی را کاهش خواهند داد یا خیر. هریس به تازگی ایران را بزرگ‌ترین رقیب ایالات متحده نامیده است. ترامپ در می ۲۰۱۸، از توافق هسته‌ای برجام بیرون آمد و فشار حداکثری را علیه ایران اعمال کرد. از زمان ترک کاخ سفید در ژانویه ۲۰۲۱، او دولت بایدن را به دلیل نرمش در برابر تهران، مورد سرزنش قرار داده است.

برای برخی گروه‌ها در ایران، پیروزی هریس مطلوب‌تر بوده، زیرا ریاست‌جمهوری او می‌تواند نمایانگر تداوم سیاست خارجی بایدن باشد که به ویژه می‌تواند شامل گفتگوهای ایران و آمریکا با احتمال توافق‌های تاکتیکی شود.

دکتر مهران حقیریان، مدیر ابتکارات منطقه‌ای بنیاد بورس و بازار توضیح داد: «برای برخی در ایران، پیروزی هریس می‌تواند فرصتی برای رهایی از پیش‌بینی‌ناپذیری‌های شدید ترامپ باشد. اما انتظار می‌رود که سیاست‌های ایالات متحده عمدتاً در همان مسیر تعیین‌شده زمان بایدن ادامه یابد و تلاش‌های مشابهی برای مهارکردن ایران انجام خواهد گرفت؛ اما احتمالاً شامل مسیرهای دیپلماتیک برای حل مسئله هسته‌ای نیز خواهد بود».

با این حال، همان‌طور که واعظ اشاره کرد: «چه در مسائل هسته‌ای و چه در مسائل منطقه‌ای، مسیر بسیار دشوارتر از زمانی است که بایدن به قدرت رسید: نه تنها نگرانی‌ها تشدید شده، بلکه نگرانی‌های جدید، مانند روابط نظامی ایران و روسیه نیز به میان آمده است».

اگرچه ترامپ درباره برنامه‌هایش برای دستیابی به توافق با تهران صحبت می‌کند، اما به نظر می‌رسد که در صورت پیروزی، او فشارهای مختلف بر ایران را تشدید کند. این کارزار شامل تلاش برای اعمال محدودیت بر صادرات نفت ایران به چین از طریق کشورهای ثالثی مانند امارات و مالزی و همچنین ادامه حمایت از اسرائیل در اقدامات نظامیش علیه محور مقاومت و حملات مستقیم به خاک ایران خواهد بود.

با این حال، برخی عناصر در جمهوری اسلامی از بازگشت ترامپ به کاخ سفید استقبال خواهند کرد. دکتر حقیریان گفت: «برای برخی در ایران، پیروزی ترامپ می‌تواند فرصتی منحصر به فرد برای حل مستقیم اختلافات دیرینه با واشنگتن باشد. اما برای عناصر تندروتر، ممکن است ریاست‌جمهوری ترامپ دعوتی برای تشدید تنش‌ها بین آمریکا و ایران باشد که احتمالاً به ایران اجازه می‌دهد از ناپایداری ترامپ به نفع خود استفاده کرده و توازن قدرت در منطقه را تغییر دهد؛ به ویژه اگر جنگ‌های اسرائیل در غزه و لبنان ادامه یابد».

او ادامه داد: «ایران سیاست‌های آمریکا در قبال تهران را تحت شرایط فعلی و با توجه به کنگره دودسته ایالات متحده نسبتاً ثابت می‌بیند. دولت هریس نسبت به ترامپ احتمالاً فشار مستقیم کمتری وارد خواهد کرد، اما ناپایداری ترامپ چالش و شاید فرصتی منحصر به فرد برای تهران به شمار آید. برخی از گروه‌ها در ایران به دنبال آزمون رویکرد غیرقابل‌پیش‌بینی ترامپ هستند تا اینکه چهار سال دیگر از وضع موجود رنج ببرند».

سلطنت‌های خلیج فارس
رهبران شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس نگران گسترش مداوم درگیری‌ها در خاورمیانه هستند. نحوه مدیریت دولت بایدن در جنگ‌های غزه و لبنان، عامل اصلی ناامیدی برای مقامات عرب خلیج به شمار می‌رود که شدیداً خواهان اعمال فشار بر اسرائیل از سوی کاخ سفید هستند.

اما به جای این اقدام، تیم بایدن حمایت بی‌قید و شرطی از اسرائیل ارائه داده و از محدودکردن انتقال تسلیحات به تل‌آویو خودداری کرده است. این امر به کابینه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل این احساس را داده که می‌تواند بدون مواجهه با پیامدها عمل کند.

تمام کشورهای شورای همکاری خلیج از روند تشدید تنش‌های اسرائیل و ایران هراسان بوده و نگران جنگی منطقه‌ای هستند که کل منطقه را در بر گیرد. با ادامه جنگ‌های غزه و لبنان بدون هرگونه آتش‌بس، خطر انتقال بحران به خلیج فارس افزایش می‌یابد، در حالی که ممکن است بسیاری از کشورها در خاورمیانه ناگزیر به عادی‌سازی مواجهه مستقیم اسرائیل و ایران تن دهند.

در بین کشورهای عرب خلیج، امید چندانی وجود ندارد که هریس یا ترامپ تغییرات بنیادی در سیاست خارجی واشنگتن ایجاد کنند که بتواند علل ریشه‌ای بی‌ثباتی را حل کرده و به صلح بیشتری در منطقه منجر شود.

رایت خاطرنشان کرد: «احساس می‌کنم نگرانی فزاینده‌ای وجود دارد که ممکن است هیچ‌یک از این دو نامزد مسیر فعلی را به طور بنیادی تغییر ندهند. کشورهای خلیج با ناامیدی فزاینده‌ای به نحوه مدیریت دولت بایدن در بحران غزه نگاه می‌کنند، زیرا این درگیری طولانی که اکنون به لبنان سرایت کرده، شواهدی واضح از کاهش توانایی واشنگتن در مدیریت ثبات منطقه‌ای است».

در نظر بسیاری از عرب‌های خلیج فارس، هریس نماینده تداوم در سیاست‌های فعلی آمریکا در خاورمیانه است. با توجه به ۱۳ ماه گذشته، سیاست‌گذاران و شهروندان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس این موضوع را نگران‌کننده می‌دانند. اگر هریس به ریاست‌جمهوری برسد، رهبران خلیج خواهان اقدامات مشخص، نه صرفاً سخنرانی هستند. امید آن‌ها این بوده که به جای اتخاذ رویکرد یک‌جانبه در حمایت کامل از از اسرائیل، واشنگتن سیاست خارجی خود در مورد غزه را بازتنظیم کرده و دیپلماسی را در پیش گیرد که به نگرانی‌های فلسطینیان رسیدگی کند.

رایت توضیح داد که ممکن است رهبران شورای همکاری خلیج فارس ترامپ را «شخصی که احتمالاً اقداماتی قاطع برای پایان جنگ غزه انجام می‌دهد» ارزیابی کنند.

این پژوهشگر مستقر در دوحه متذکر شد: «بر اساس اظهارات اخیر ترامپ، من معتقدم آن‌ها او را کسی می‌بینند که ممکن است فشار مستقیم‌تری بر نتانیاهو وارد کند، زیرا او در این زمینه صریح‌تر از هریس بوده است. رویکرد معامله‌گرانه ترامپ و تمایل او به پیروزی‌های دیپلماتیک مشهود می‌تواند تلاش‌ها برای حل‌وفصل را سرعت بخشیده، اما واقعیت این است که هر دو نامزد کاملاً از اسرائیل حمایت کرده و به احتمال زیاد، فشار واقعی وارد نخواهند کرد».

اردن و مصر
دکتر شون یوم، کارشناس سیاست‌های خاورمیانه در دانشگاه تمپل توضیح داد که اردن و مصر به دلیل نزدیکی بیشتر به اسرائیل-فلسطین و لبنان نسبت به ایران و شش کشور شورای همکاری خلیج فارس، از درگیری‌های غزه و لبنان آسیب بیشتری دیده‌اند. در مورد اردنی‌ها، انتخابات پیش روی ایالات متحده از سه منظر اصلی دیده می‌شود.

اول، کمک‌های خارجی سالانه‌ای است که واشنگتن به امان ارائه می‌دهد. در این موضوع، تفاوت چندانی بین هریس و ترامپ وجود ندارد.

دوم، حمایت ایالات متحده از امنیت خارجی اردن در برابر تهدیدات خارجی در مرزهای پادشاهی هاشمی با سوریه و عراق است. به نظر می‌رسد که در این زمینه نیز هریس و ترامپ مواضع بنیادی متفاوتی نخواهند داشت.

سوم و مهم‌ترین موضوع در نگرش دستگاه سیاسی اردن نسبت به انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده در ماه آینده این بوده که چگونه دو نامزد به مسئله فلسطینیان خواهند پرداخت.

دولت اردن قاطعانه از تشکیل کشور مستقل فلسطین و تسلط اردن بر برخی مکان‌های مقدس در سرزمین‌های فلسطینی حمایت کرده و هرگونه جابه‌جایی فلسطینیان به اردن به عنوان «وطن جایگزین» را نمی‌پذیرد.

دکتر یوم خاطرنشان کرد که به طور کلی، اردنی‌ها از هریس یا ترامپ انتظار ندارند که ماشین جنگی اسرائیل را مهار کنند. با این حال، آن‌ها نگرانی‌هایی جدی درباره بازگشت ترامپ و ایده «معامله قرن» (پیمان ابراهیم) او دارند که «امکان تشکیل معنادار کشور فلسطین را مسدود کرده و به افراطیون اسرائیل جسارت می‌بخشد».

او افزود: «اردن در دوران ترامپ شدیداً با معامله قرن مخالف بود و در سال ۲۰۲۰، از توافق ابراهیم انتقاد کرد، زیرا ایجاد شراکت بین خلیج فارس و اسرائیل به منزله عدم تشکیل فلسطین بود. اردنی‌ها از این می‌ترسند که در دوران ترامپ، پیشرفت بیشتری در تحقق این دیدگاه، از جمله تلاش‌ها برای ایجاد توافق صلح سعودی-اسرائیلی و به حاشیه راندن هرچه بیشتر تشکیلات خودگردان فلسطین، صورت بگیرد. این ممکن است باعث قربانی‌شدن سرپرستی خاندان هاشمی بر مسجدالاقصی در قدس شود که پادشاه عبدالله بارها خط‌قرمز خود دانسته است».

یوم معتقد است که ریاست‌جمهوری هریس در زمینه سیاست‌های ایالات متحده نسبت به کرانه باختری کمتر افراطی خواهد بود، زیرا او رسماً از راه‌حل دو کشوری حمایت خواهد کرد. در حالی که آن راه‌حل «عملاً مرده» است، اما امان آن را نسبت به «معامله قرن» ترامپ مناسب‌تر می‌بیند که بیش از هر برنامه احتمالی تیم هریس، به راست‌گرایان صهیونیست قدرت می‌دهد.

دولت مصر به رهبری عبدالفتاح السیسی احتمالاً پیروزی ترامپ را ترجیح می‌دهد. در دوره اول ترامپ، او اقدامات زیادی برای بهبود روابط واشنگتن-قاهره انجام داد. به طور کلی، دولت مصر تمایل دارد با جمهوری‌خواهان به جای دموکرات‌ها همکاری کند.

یکی از دلایل اصلی این موضوع به حقوق بشر مربوط می‌شود. در دوران باراک اوباما و بایدن، ایالات متحده به دلیل مسائل حقوق بشر، کمک‌های خود را به مصر متوقف کرد. اما ترامپ رویکردی کاملاً متفاوت پیش گرفت که در آن، حقوق بشر در مصر اولویت پایین‌تری داشت.

شهیره امین، خبرنگار مصری و پژوهشگر غیرمقیم در ابتکار امنیت خاورمیانه شورای آتلانتیک در مصاحبه‌ای با العربیه جدید گفت: «ترامپ از موضوع جنجالی حقوق بشر و افراط‌های رژیم مصر چشم‌پوشی کرد و عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور مصر را دیکتاتور محبوب خود نامید».

با این حال، اتحاد ایالات متحده و مصر در دوران بایدن به طور چشمگیری قوی بوده است. این عمدتاً به نیاز کاخ سفید به کمک‌های دیپلماتیک قاهره در مواجهه با حماس و اسرائیل در جنگ سال ۲۰۲۱ و درگیری اخیر غزه برمی‌گردد

به طور خلاصه و بدون توجه به اینکه در انتخابات ماه آینده ایالات متحده چه کسی پیروز شود، می‌توان به راحتی فرض کرد که واشنگتن اتحاد خود با مصر را ارزشمند خواهد دانست و این کشور را محور ثبات منطقه‌ای در نظر خواهد گرفت. با توجه به مشکلات اقتصادی جدی که مصر با آن مواجه بوده و ناآرامی‌ها و درگیری‌ها در سودان همسایه که وضعیت را تشدید کرده، به نظر می‌رسد که السیسی از همکاری با هر دولت ایالات متحده که رهبریش و نقش قاهره در خاورمیانه را ارزشمند بداند، راضی باشد.

لزوم تغییر سیاست خارجی ایالات متحده
رئیس‌جمهور آینده ایالات متحده احتمالا بهبود تصویر آمریکا در خاورمیانه و سایر مناطق جهان را در اولویت قرار دهد. حمایت ۱۳ماهه اخیر واشنگتن از کشتار اسرائیل در غزه شدیداً به اعتبار ایالات متحده در دنیای عرب و اسلام آسیب زده است.

دولت بایدن از انجام دیپلماسی مؤثر در دوره پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ اجتناب کرده که این موضوع به آشفتگی‌های شدید در خاورمیانه دامن زده است. امروزه حتی بسیاری از نزدیک‌ترین دوستان واشنگتن در منطقه نیز نسبت به رهبری آمریکا مانند هر زمان دیگری ناامید هستند.

امین گفت: «دولت بایدن چندین فرصت برای درخواست آتش‌بس و تأمین توافقی جهت آزادی اسرا بین حماس و اسرائیل را از دست داد. در عوض، دولت بایدن با تأکید بر حق دفاع از خود اسرائیل، جنگ این رژیم را تشدید کرد. با این کار، هم ارزش‌های اصلی خود، یعنی حقوق جهانی، برابری و روند قانونی و هم منافعش را ضعیف ساخت و کنشگران در خاورمیانه را وادار کرد که دولت ایالات متحده را به داشتن استانداردهای دوگانه و نفاق متهم کنند».

امین بر این باور است که دولت آینده ایالات متحده احتمالا سیاست خارجی خود را غیرنظامی کرد و با سرمایه‌گذاری در نفوذ نرم و دیپلماسی، بر رسیدن به صلح عادلانه و پایدار بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها کار کند. او با اشاره به جنگ عراق که بسیاری از سیاست‌گذاران آمریکایی از آن درس نگرفتند، گفت که واشنگتن به طور نادرست، مکرراً به مداخلات نظامی متوسل می‌شود. امین افزود: «تأمین تسلیحات برای اسرائیل به منظور از بین بردن حماس و حزب‌الله نه تنها خاورمیانه را ایمن‌تر و باثبات‌تر نمی‌سازد، بلکه ایالات متحده را نیز به همین وضعیت دچار خواهد کرد».

وحید کیانی


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط