از دیدار با رهبر انقلاب تا دریافت تمجید از حضرت آقا

سه‌شنبه هشتم آبان ماه بود که معاون پرورشی مدرسه با من تماس گرفت و گفت برای دیدار رهبری در ۱۳ آبان معرفی شده ای.

ضربان قلبم تصاعد گونه بالا رفت. انگار یک سطل آب سرد را روی سرم ریخته باشند با خودم تکرار میکردم می‌خواهم به دیدن آقا بروم؟ از خوشحالی روی پا بند نبودم و برای آن روز و آن دیدار، لحظه شماری می‌کردم.
با همین حس حال شیرین و خوب، روز‌ها یکی از پس دیگری در پی هم آمدند و رفتند. تا جایی که روز موعود فرا رسید. اصلا باورم نمی‌شد انقدر زود همه چیز در حال درست شدن است. انگار زمین و زمان دست به دست هم داده بودند تا این دیدار برایم محقق شود.

صبح روز شنبه ۱۲ آبان در مسیر بیرجند به تهران به من اطلاع دادند که دو نفر طراح از خراسان جنوبی نیز به دیدار خصوصی رهبر می‌روند که یکی از آن دو نفر من بودم، همه چیز فارغ از تصور من داشت پیش می‌رفت.

 همان لحظه به مادرم پیام دادم و موضوع رو با او در میان گذاشتم مادرم به قدری خوشحال شد که سریع با من تماس گرفت و از خوشحالی گریه می‌کند.

پس از اینکه شب به تهران رسیدیم برای استراحت بردن به مصلی حضرت امام خمینی رفتیم، فضای خیلی صمیمی و خیلی دوست داشتنی بود.

صبح زود من و دوستم که برای دیدار خصوصی انتخاب شده بودیم جدا و زودتر از بقیه به سمت بیت رهبری بردند،

 از خوشحالی در پوست خودم نمی‌گنجیدم و قلبم مثل یک بچه گنجشک در حال تپیدن بود، هر لحظه تپش قلبم بیشتر می‌شد، پس از بازرسی وارد مکانی شدیم که قرار بود در محضر آقا طراحی بکشیم، در آنجا دیدم که از کل کشور تنها ۱۱ نفر برای این کار انتخاب شده اند و در آن لحظه خدا را برای این اتفاق شکر کردم و خوشحال بودم این افتخار رو دارم که در حضور آقا طراحی بکشم.

اثری که من طراحی کردم یک مادر اهل غزه بود که فرزند خردسال و شهیدش را در آغوش گرفته بود. 

با عشق مشغول طراحی بودم که متوجه حضور آرام و خیلی صمیمی آقا شدم

قلبم به شدت می‌تپید، سریع بلند شدم و با هیجان زیاد با آقا سلام و احوالپرسی کردم.

واقعاً از دیدن حضرت آقا، آن هم از نزدیک خیلی هیجان زده شدم و استرس زیادی داشتم، آقا خیلی مهربان صمیمی و آرام برخورد می‌کردند و مثل یه پدر واقعی برایم بودند

حضرت آقا در کنار من حضور یافتند و درباره طرحم پرسیدند و سپس از آن تمجید کردند.

حرف‌های آقا موجی از خوشحالی را در وجود من جاری کرد که حس می‌کردم دارم بال درمی آوردم.

پس از دیدار خصوصی رهبر برای سخنرانی به جمع دانش آموزان پیوستند.

از قسمت‌های جالب دیدار آم روز شعرخوانی آقای حسین طاهری قبل از سخنرانی آقا بود که آنقدر شعرخوانی حماسی و جالبی برایمان بود که همه حاضران در جلسه با تشویق‌هایشان مداح را همراهی می‌کردند 

در آن دیدار رهبر ما را دختران و فرزندان خودشان خطاب کردن و این خیلی خیلی حس خوبی به من داد

پس از پایان مراسم، همه درحال خوش‌وبش کردن با هم هستند و با نوشتن نامه از حضرت آقا درخواست تبرکی می‌کردند. من نیز پس از درخواست تبرکی و تحویل نامه به یکی از خادمین، با آخرین نگاه به این فضا، آنجا را ترک می‌کردم و در دلم آرزو کردم کاش یک بار دیگر هم این دیدار نصیبم شود.

رهبر معظم انقلاب پس از این دیدار هدایایی را شامل چفیه و انگشتر برای دانش آموزان ارسال کردند که این هدایا روز گذشته با حضور آیت الله عبادی به ۲ نفر از دانش آموزان بیرجندی که در این طرح شرکت کرده بودند، اهدا شد.