این‌کتاب به روایت زندگی شهید حسین نجفی، یکی از جهادگران شهرستان فردوس در استان خراسان جنوبی و سیر خاطرات و تجربیات زندگی او از کودکی تا شهادت می‌پردازد.

حمیده عابدینی، همسر شهید نجفی، داستان‌های زندگی مشترک و احساسات خود را در این کتاب با خوانندگان به اشتراک می‌گذارد. شهید حسین نجفی، راننده کامیونی بود که با مهارت بالا در کار با ماشین‌های سنگین، به جهادسازندگی پیوست، داوطلبانه به جبهه اعزام شد و به عنوان یکی از جهادگران بی‌سنگر در صف اول قرار گرفت.

در بخشی از این‌کتاب می‌خوانیم؛

شب از راه رسید. بچه‌ها را که خواباندم، خواستم بخوابم، اما فکرهای جورواجور ذهنم را آرام نمی‌گذاشتند تا بودن کنار حسین آقا را حس کنم. خدای من، نکند امشب آخرین شبی باشد که حسین آقا توی خانه است و سرش را روی این بالش می‌گذارد. پس از این سفر بر می‌گردد؟ این دلشوره چیست؟ اشک‌هایم از گوشه چشمم به بالش فرو می‌رفت. فهمیدم حسین آقا بیدار است. با لبخند گفت: نبینم ناراحت باشی خانم.

این‌کتاب با ۲۴۸ صفحه و قیمت ۱۷۰ هزار تومان منتشر شده است.