اعتماد/ جوانی که مدعی است مرتکب قتل شده چون مقتول قصد آزار او را داشت، پس از محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد. متهم بعد از قتل فرار کرده‌ بود اما با ردیابی ماموران در بیمارستان شناسایی و بازداشت شد.

مردی یک سال قبل با پلیس تماس گرفت و گفت همسایه‌اش به نام نادر به قتل رسیده‌ است. او گفت: نادر که جوانی مجرد است، در طبقه بالای خانه من زندگی می‌کرد. من صدای عجیبی از خانه او شنیدم و مطمئن شدم با کسی درگیر شده‌ است. بلافاصله به طبقه بالا رفتم. قبل از اینکه وارد خانه شوم مردی جوان همسن نادر از خانه خارج شد و در حالی که دستش خونی بود، فرار کرد.

پلیس جسد نادر را به پزشکی قانونی انتقال داد و دستور بررسی بیمارستان‌های اطراف را صادر کرد. مشخص شد جوانی با مشخصاتی که ماموران دنبالش هستند برای پانسمان به بیمارستانی همان اطراف مراجعه کرده ‌است. به این ترتیب، پلیس بلافاصله در محل حاضر شد و مرد جوان را بازداشت کرد.

بهزاد، متهم ۱۹ ساله، به قتل نادر اعتراف کرد و گفت: اتهام را قبول دارم اما برای نجات خودم این کار را کردم. نادر قصد داشت به من تجاوز کند.

پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در ابتدای جلسه رسیدگی، کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و سپس اولیای دم درخواست قصاص کردند.

وقتی نوبت به متهم رسید، او گفت: من و نادر دوست بودیم. او سال‌های زیادی بود در ایران زندگی می‌کرد و کاملاً جا افتاده بود. وقتی من از افغانستان به ایران آمدم، با او ارتباط برقرار کردم. روز حادثه روز تعطیلی ما بود. نادر، من و یکی از دوستان مشترک‌مان را برای دورهمی به خانه‌اش دعوت کرده‌ بود. وقتی با هم به خانه‌اش رفتیم حسابی خوش گذشت. چند ساعت بعد دوست‌مان رفت و من و نادر در خانه ماندیم. لحن نادر با من عوض شد. حرف‌های زشت و رکیکی می‌زد که من تعجب کردم. من که از رفتار او ناراحت شده بودم، می‌خواستم خانه او را ترک کنم اما مانعم شد. رفتارهای او عجیب بود. من که متوجه شدم او اسیر وسوسه‌های شیطانی شده و می‌خواهد آزارم دهد، مقاومت کردم و با هم درگیر شدیم. او با تهدید چاقو می‌خواست مرا تسلیم خواسته شومش کند. در یک لحظه، تیغه چاقو را گرفتم و می‌خواستم چاقو را از دستش بیرون بکشم اما تیغه چاقو دستم را برید. من که ترسیده بودم برای نجات خودم چاقو را از دستش گرفتم و چند ضربه به او زدم و همان موقع از خانه بیرون رفتم.

او ادامه داد: اگر او را نزده بودم، مرا آزار می‌داد. من بلافاصله به پارکی در خیابان آذربایجان رفتم و چاقو را همان‌جا رها کردم. خونریزی دستم شدید بود و به همین خاطر به بیمارستان رفتم تا دستم را پانسمان کنم اما همان‌جا بازداشت شدم. من برای دفاع از خودم دوستم را کشتم.

در پایان، هیات قضات وارد شور شدند و با توجه به اینکه مدارک علیه متهم نشان از قتل عمدی داشت، او را به قصاص، طرد از ایران و به دلیل ورود غیرقانونی به دو سال حبس محکوم کردند.